در روایات اسلامی آمده که، هنگام خروج حضرت قائم (عج) و پس از رِجعت،
«سلمان فارسی» در شمار یاران آن امام خواهد بود. («الارشاد»، ص 399)
وی از صحابه خاصّ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم و نام اصلی اش
«روزبه» بود. مقام بسیار شریفی در نزد خاندان نبوّت داشت، تا آنجا که
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم درباره ی او فرمود:
«سَلْمانُ مِنّا اَهْلُ الْبَیْتِ: سلمان از ما اهل بیت است».
همچنین حضرت علی علیه السلام درباره ی وی فرموده است: «علم اوّلین و آخرین
را فرا گرفت. او دریایی است که هر چند از آن استفاده شود کم نمی گردد، او
از ما اهل بیت است».
نامه ی 68 نهج البلاغه، از نامه هایی است که حضرت علی علیه السلام پیش از خلافتش خطاب به سلمان فارسی نوشته است.
او در سال 35 هجری در اواخر خلافت عثمان و یا در سال 36 هـ ق از جهان رخت
بربست طبق مطالبی که از تاریخ رسیده امیرالمؤمنین علی علیه السلام، شخصاً
با طیّ طریق غیر عادی برای غسل، کفن، نماز و دفن او از مدینه به مدائن رفت.
عمر و حدّاقل که همه با آن موافقت دارند 250 سال بوده است. («دانستنیهای
نهج البلاغه»، ص 172)
سمّاک رجوع شود به واژه: ثقیف
پیش از قیام حضرت مهدی علیه السلام مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج
میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب می دهد و
بخش گستردهای از سرزمین های اسلامی را به تصرف خود در می آورد. او بر
مناطق پنجگانه - شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین و منطقه عراق - سیطره
مییابد و در کوفه و نجف، به قتل عام شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن
آنان جایزه تعیین میکند. [1] .
از روایات استفاده میشود مدت حکومت او نه ماه است. [2] سفیانی، با این که
از خبیث ترین و پلیدترین مردمان است؛ ولی همواره ذکر «یا رب یا رب» بر
زبانش جاری است. [3] .
وی آن گاه که از ظهور حضرت حجّت علیه السلام با خبر میگردد، با سپاهی عظیم
به جنگ وی میرود. وی در منطقه «بیداء» (بین مکه و مدینه) با سپاه
امام علیه السلام برخورد میکند و به امر خدا، همه لشکریان وی - به جز چند
نفر - در زمین فرو میروند و هلاک میشوند. [4] ([ خسف به بیداء)
از روایات استفاده میشود خروج سفیانی از نشانه های حتمی ظهور است [5] ؛
ولی این که سفیانی کیست و چه ویژگی هایی دارد و چگونه خروج میکند و...
چندان روشن نیست. از برخی روایات استفاده میشود: نام وی عثمان بن عنبسه
[6] و از خاندان ابوسفیان است که در دوره غیبت خروج میکند. البته برخی
این احتمال را مردود و سند آن روایات را ضعیف دانستهاند. [7] .
در برخی از روایات از امام علیه السلام در مورد نام سفیانی پرسیده شد و آن
حضرت از بیان آن خودداری کردند؛ [8] حال آنکه اگر نام وی مشخص بود، دلیلی
نداشت که از بردن نام وی خودداری کند.
برخی معتقدند: سفیانی فرد مشخصی نیست؛ بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان
که در آستانه ظهور حضرت مهدی علیه السلام به طرفداری از باطل، خروج میکند
و مسلمانان را به انحراف میکشاند.
اینها در بیان نظر خود میگویند: در حقیقت، ابوسفیان، به عنوان سر سلسله
سفیانیان، سمبل و نماد پلیدی است او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و
چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و
استثمار توده های ستم کشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی
جاهلی، قدرت فراوانی داشت.
ابوسفیان، به عنوان سردمدار شرک و بت پرستی و سرمایه داری طاغوتی، هر نوع
حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شماره یک خود
میدانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه بر میخاست. [9] .
بر اساس این دیدگاه سفیانی، فردی است با این ویژگیها که در برابر انقلاب
بزرگ و جهانی حضرت مهدی علیه السلام خروج میکند و تلاشهای فراوانی برای
رودررویی با آن به عمل میآورد.
بنابراین، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص. سفیانی جریان باطل در
بستر تاریخ است، و بر فرض هم که سفیانی را از نسل ابوسفیان بدانیم، اشکالی
به وجود نمیآید و آخرین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه
ظهور قائم علیه السلام خروج میکند.
پی نوشت ها:
[1] کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 651.
[2] کتاب الغیبة، ص 449.
[3] همان، ج 2، ص 651، ح 10؛ الغیبة، ص 306.
[4] الغیبة، ص 279، ح 67؛ همچنین ر.ک: کتاب الفتن، ص 168.
[5] الکافی، ج 8، ص 310، ح 483؛ الغیبة، ص 270، ح 42.
[6] کمالالدین، ج 2، ص 365، ح 9.
[7] جامعالرواة، ج 2، ص 156، اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ص 545.
[8] بحارالانوار، ج 52، ص 206.
[9] چشم به راه مهدیعلیه السلام، ص 274.
ارزش هاى اخلاقى و ضد ارزش ها (اخلاقى ، تربیتی)
وَ قَالَ علی[علیه السلام] الْعَجْزُ آفَةٌ وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَى .
ترجمه :.و درود خدا بر او ، فرمود : ناتوانى ، آفت و شکیبایى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهیزکارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشین خوبى است راضى بودن و خرسندى .
مولودی خوانی افراد خوش صدا
غذاها و میوه ها و شیرینی های
خوشمزه(بدون اسراف)
دعوت از لطیفه گوی حرفه ای
تواشیح
مسابقه های ابتکاری
و بامزه
اجرای نمایش های طنز با افراد ماهر
مسابقه لطیفه و جوک گویی
حلال
خاطره گویی
مربوط به عروسی
موسیقی طبیعت مانند نغمه پرندگان، باران،
امواج دریا و... ( موقع غذا، شروع مجلس)
دست زدن متعارف و غیرلهوی و
متعارف
اتاق کودکان
و برنامه های شاد کودکانه متنوع(کارتون، بازی، نقاشی،
و...)
نغمه ها و آوازهای غیر مطرب و غیر لهوی
حرکت موزون و نمایشی غیرلهوی
مانند کاتاهای ورزش های رزمی ، پانتومم، چوب بازی و...
فیلم کمدی
تقلید صدا
با حفظ حرمت و رضایت افراد
پی نوشت :
[1].
ماهنامه خانه خوبان، بهمن 1391، شماره 49، ص44.
کلام شهید | |
خاطره احترام خاصی بهم می گذاشت.همیشه جلوم بلند میشد.یه بار که تازه از منطقه برگشته بود ، رفتم توی اتاق تا ببینمش،دیدم بر خلاف همیشه جلوم بلند نشد.مطمئن بودم که اتفاقی براش افتاده.چون سابقه نداشت که با ورود من از جاش بلند نشه وقتی کنارش نشستم بهم گفت:شرمنده که نتونستم جلوت بلند بشم،چهار پنج روزه که به دلیل کار زیاد پوتینم رو از پام در نیاوردم،واسه همین پوست پاهام پوسیده و زخم شده،نمی تونم روی پاهام بأیستم... خاطره ای از زندگی سردار شهید عباس کریمی |
سؤال
قرآن خواندن خانم در حال حیض
تاچند آیه کراهت دارد؟
جواب
به نظر مقام معظم رهبری ،خواندن قرآن (حتی کمتر از هفت آیه) ، حمل کردن آن ، لمس حاشیه و بین سطرهای آن برای حایض کراهت دارد البته خواندن آیه سجده دار و لمس خط قرآن برای حایض حرام است.کراهت در خواندن قران درمورد حائض به معنای این است که ثواب کمتری دارد.
سید یزدی ره ،
العروة الوثقی احکام الحیض م 42
متن آیه
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
ترجمه
و نزدیک بود کسانى که کفر ورزیدند، چون قرآن را شنیدند، تو را چشم بزنند و مىگویند: او دیوانه است.
تفسیر
کینه دشمن جدىست، باید به هوش بود. «و ان یکاد الّذین کفروا
لیزلقونک»
قرآن، از توطئههاى دشمن پرده برمىدارد. «و ان یکادالّذین
کفروا»
لبه تیز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لیزلقونک»
چشم زخم یک
واقعیّت است. «لیزلقونک بابصارهم»
شناخت ضد ارزش ها( اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِى بَلْدَتِهِ .
ترجمه:.و درود خدا بر او ، فرمود : بْخل ننگ و ترس نقصان است . و تهیدستى مرد زیرک را در برهان کُند مى سازد و انسان تهی دست در شهر خویش نیز بیگانه است.