قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

۸۳ مطلب با موضوع «شهدا» ثبت شده است

۳۱
فروردين

کلام شهید
 همیشه سوره والعصر را در نمازتان بخوانید که از هر جهتی خداوند صبرتان بدهد.
سردار شهیدعلی اصغر درودی نائب

خاطره
می گفت روزی از پله های دبیرستان ابن سینا _ همدان _ که بالا می رفتم لحظه ای تردید مرا فرا گرفت. نمی دانم به خاطر چه بود. گفتم خدایا اگر می گویند قادری و بدون اذن تو هیچ کاری انجام نمی شود، همین الآن نگذار که از این پله ها بالا بروم. در همان موقع بود که پاهایم بر زمین میخکوب شد و توان کوچکترین حرکتی را در خود ندیدم.  شهیدجعفر حجازی
  • علی اکبر هدایتیان
۲۶
فروردين

کلام شهید
  به خاطر خدا و به پاس خون شهیدان این همه احتکار و گرانفروشی و کمبود مصنوعی ایجاد نکنید. قدری به جبهه‌ها بیندیشند و لحظه‌ای به رزمندگان فکر کنید.
شهید محمد حسین سوزنی

خاطره
 «محمدعلی» حقوقی را که در قبال خدمت در جبهه می گرفت، بین فقرا و مستحقین محل تقسیم می کرد. به گونه ای که حتی پدر و مادرم نیز از این موضوع باخبر نمی شدند.   شهید محمدعلی فاضل
  • علی اکبر هدایتیان
۲۵
فروردين

کلام شهید
  به تمام کسانی که می خواهند خون شهدا را پایمال کنند بگویید اگر با فریادمان نتوانستیم آن ها را رسوا کنیم با خونمان رسوایشان خواهیم کرد.
شهید علی ابراهیم رستمی

خاطره
 محمود روزگار سختی را پشت سر گذاشته بود، هیچ گاه از دستگیری محرومین غافل نشد، حتی اگر غریب بی بضاعتی را در کوچه می دید، او را به خانه دعوت می کرد و از او پذیرایی می نمود.   شهید محمود زمان دفاعی نیک
  • علی اکبر هدایتیان
۲۴
فروردين

کلام شهید
 همیشه آیات قرانی را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.
سردار رشید اسلام،حاج عبدالحسین برونسی

خاطره
فرهاد، شبها تا دیروقت بیدار می ماند او برای اینکه نور لامپ باعث ناراحتی خانواده اش نشود شمع کوچکی روشن می کرد و تا نیمه های شب بیدار می ماند و قرآن می خواند. گاهی از او پرسیدم :«تا نیمه شب چه می خوانی؟» لبخندی زد و می گفت :«هیچی! درس های دانشگاهی ام را مرور می کنم».   شهید فرهاد مروتی
  • علی اکبر هدایتیان
۲۳
فروردين

کلام شهید
 هرچه که نداشتیم از خدا می‌خواهیم و هنگامیکه خدا آن را به ما داد او را فراموش می‌کنیم پس جزو مسرفین هستیم.زیرا آنچه را از نعمتها که خدا به ما داده تا در راه رسیدن به او بکار بریم و اگر بکار نگرفتیم مسرفیم.
شهید حسین علم الهدی


خاطره
متوجه پیرمردی شدم که با پای پیاده تو مسیر می‌رفت. عباس پیاده شد، از پیرمرد خواست که پشت سر من سوار موتور شود. بعد از سوار شدن پیرمرد، به من گفت: دایی جان، شما ایشان را برسون؛ من خودم پیاده بقیه راه رو میام. پیرمرد را گذاشتم جایی که می‌خواست بره. هنوز چند متری دور نشده بودم که دیدم عباس دوان دوان رسید؛ نگو برای آن‌که من به زحمت نیفتم، همه‌ی مسیر را دویده بود.   شهید عباس بابایی
  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
فروردين

دانشگاه که قبول شد، همه گفتند با سهمیه قبول شده! امّا ...

هیچوقت نفهمیدند کلاس اول وقتی میخواستند به او یادبدهند بنویسد(بابا)

یک هفته در تب سوخت...


*یادم آمد احتمالاً "آرمیتا" دختر شهید رضایی‌نژاد و "علیرضا" پسر شهید احمدی روشن هم جزء سهمیه‌های کنکور سال‌های بعد هستند.

لطفاً تصویر ترور "پدرِ آرمیتا" و تصور "علیرضا" از پدری که از خانه خارج شد و دیگر هیچ‌وقت بازنگشت را از ذهن آنها بردارید تا راحت و با کمال آرامش بزرگ شوند و البته به راحتی وارد دانشگاه‌ها شوند.

راستی چقدر بود سهمیه خانواده‌های شهدا؟؟

کسی حاضر است لذت و غرور پدر داشتن را با سهمیه کنکور یکی از این فرزندان شهدا معاوضه کند...؟؟

شهادت نایل آمد

افسران - "به فیض شهادت نایل آمد"
  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
فروردين

کلام شهید
 قرآن را فرا گیرید، که منشا‌ هر آسودگی است و آرام بخش دل‌هاست.
شهید احمد آخوندی

خاطره
برای نماز که می ایستاد، شانه هایش را باز می کرد و سینه ش را می داد جلو. یک بار به ش گفتم "چرا سر نماز این طورمی کنی؟" گفت "وقتی نماز می خوانی مقابل ارشد ترین ذات ایستاده ای. پس باید خبردار بایستی و سینه ت صاف باشد."با خودم می خندیدم که دکتر فکر می کند خدا هم تیمسار است.  شهید مصطفی چمران

  • علی اکبر هدایتیان
۱۹
فروردين

کلام شهید
دنیا مانند ماری است زهری؛ و مار پوست نرم و رنگارنگی دارد،ولی زیر این پوست زهرکشنده ای وجود دارد. پس،نباید به این دنیا دلبستگی پیدا کنیم.
شهید غلامرضا مریم زاده

خاطره
ده ماه بود ازش خبری نداشتیم. مادرش می گفت« خرازی ! پاشو برو ببین چی شد این بچه ؟ زنده س ؟ مرده س؟» می گفتم«کجا برم دنبالش آخه ؟ کار و زندگی دارم خانوم. جبهه یه وجب دو وجب نیست .از کجا پیداش کنم؟» رفته بودیم نماز جمعه . حاج آقا آخر خطبه ها گفت حسین خرازی را دعا کنید .آمدم خانه . به مادرش گفتم.گفت« حسین ما رو می گفت؟ » گفتم « چی شده که امام جمعه هم می شناسدش؟» نمی دانستیم فرمانده لشکر اصفهان است.  شهید حسین خرازی

  • علی اکبر هدایتیان
۱۸
فروردين

کلام شهید
 ای کسانیکه ندای مارامیشنوید تا زمانی که دشمن نابود و مستضعفان جهان از زیرسلطه ابرقدرت های جهان خوار بیرون نیامده و کربلا رابعثیان کافر رهانکرده ومکه معظمه آن خانه خدا وجای عبادت وسیاست آزاد نشده،همه ذلیل هستیم، وتنها رمزپیروزی و رسیدن به این هدف پشتیبانی ازولی فقیه است.
شهید مسعود صباغ

خاطره
استخاره کرد . بد آمد . گفت« امشب عملیات نمی کنیم.» بچه ها آمااده بودند . چند وقت بود که آماده بودند . حالا او میگفت« نه» وقتی هم که می گفت « نه » کسی روی حرفش حرف نمی زد. فردا شب دوباره استخارهکرد.بد آمد. شب سوم، عراقی ها دیدند خبری نیست، گرفتند خوابیدند. خیل هاشان را با زیر پیراهن اسیر کردیم.  شهید مصطفی ردانی پور
منبع : کتاب ردانی پور
  • علی اکبر هدایتیان
۱۷
فروردين

کلام شهید
 دلهای خود را صاف کنید، از کبر و غرور دست بردارید، از نفاق بپرهیزید، بگذارید تا نور خدا و پرتو اسلام بر دلهای شما بتابد.
شهید علی محمد ترابنده

خاطره
قبل از دست گیری من، برای چند دانشگاه فرانسه، تقاضای پذیرش فرستاده بود. همه جوابشان مثبت بود. خبر دادند یکی از دوستانش که آن جا درس می خواند، آمده ایران، رفته بود خانه شان. دوستش گفته بود «یک بار رفتم خدمت امام، گفتند به وجود تو در ایران بیش تر نیازه. منم برگشتم. حالا تو کجا می خوای بری؟» منصرف شد. 
شهید مهدی زین الدین  - منبع : کتاب زین الدین
  • علی اکبر هدایتیان
۱۶
فروردين

کلام شهید
 دنیا را برای دنیا دوستان بگذارید و همیشه پیرو خط رهبر عزیز حضرت امام خمینی باشید و پشتیبان قاطع نماینده و نمایندگان امام باشید و گوش به حرف هیچ یک از مخالفین خط امام ندهید که اینان گمراهانند.
شهید عبدالحسین حمایتی

خاطره
عروسم که حامله بود به دلم افتاده بود اگر بچه پسر باشد، معنیش این است که خدا می خواهد یکی از پسرهایم را عوضش بگیرد. خدا خدا می کردم دختر باشد. وقتی بچه دختر شد ، یک نفس راحت کشیدم . مهدی که شنید بچه دختر است، گفت « خدارو شکر . در رحمت به روم باز شد. رحمت هم که برای من یعنی شهادت» 
  • علی اکبر هدایتیان
۱۵
فروردين

کلام شهید
 خواهرانم! در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید، زهراگونه زندگی کنید.
شهید حسین برهانی

خاطره
در هویزه منطقه ای که شهید مصطفی مختاری به شهادت رسیده بود مشغول جستجو بودیم. کفشی را پیدا کردیم که روی آن نوشته بود:«سید مصطفی مختاری». بیشتر جستجو کردیم دو ساقه سبز را یافتیم که از زمین خشک بالا آمده بود. گفتم:«بچه ها ساقه سبز و زمین خشک! این چه معنایی دارد؟» محل ساقه را کندیم تا به ریشه رسیدیم. دیدیم بدن شهیدی زیر خاک نهفته است . خاک را کنار زدیم دیدیم شهید مختاری است یک پای شهید کفش نداشت. کفشی که پیدا کرده بودیم آوردیم. درست بود، کفش پیدا شده متعلق به شهید مختاری بود. با مادر شهید در سبزوار تماس گرفتیم و ماجرا را برایش تعریف کردیم. گریست و گفت:«همان جا دفنش کنید.»  شهید مصطفی مختاری

  • علی اکبر هدایتیان
۱۴
فروردين

کلام شهید
 در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید ولی ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد.
شهید سید محمد سادات

خاطره
چند روزى بود که در گردنه اسد آباد، در یک قرار گاه بودیم .شرایط ما طورى بود که به علت آغاز عملیات مرصاد در معرض حملات دشمن بودیم و احتمال سقوط قرارگاه وجود داشت . به همین دلیل همه تجهیزات و مهمات را بار ماشین ها کرده بودند و نیروها هم آماده بودند که در صورت تهاجم دشمن به قرارگاه ، بدون دادن تلفات و خسارت قرارگاه را ترک کنند. به بنده هم گفتند شما هم آماده باشید که در صورت خطر به عقب برویم .ما حتى در آن شرایط بحرانى از نماز غافل نشدیم ، بلکه بعد از نماز، به اهل بیت متوسل شدیم و سوره یس را خواندیم . بعد از ساعتى خبر آمد که دشمن با خاک و خون یکسان شده و خطر تهاجم منافقین از بین رفته است .  
منبع : نماز عشق - راوی: سید محمود ترابی
  • علی اکبر هدایتیان
۱۳
فروردين
سلام علیکم

به رسم اینکه میهمانید به شما خوش آمد می گویم، اما از تعارفات می گذرم و سر اصل مطلب می روم؛خانم اشتون من به نمایندگی از تمام مادرانی که فرزندان برومند خود را در دفاع مقدس و انقلاب خویش از دست داده اند، این چند خط را برای شما می نویسم. مادرانی که هنوز که هنوز است، بسیاری شان چشم انتظار یافتن نشانه ای یا گرفتن خبری از جگرگوشه شان هستند.
خانم اشتون!
شما به شهری پا گذاشته اید که در هر محله و کوچه اش یادگاری از جنگ با عراق دارد. شما به سرزمینی آمده اید که شهدایش کماکان در آسمان ایران می درخشند. ای کاش در کنار بازدیدهای تفریحی خود، سری هم به گلستان شهدای اصفهان می زدید. ای کاش به گلستان شهدا می رفتید و می دید که حمایت های بی دریغ کشورهایی که شما به نمایندگی از آن به ایران سفر کرده اید چه بر سر جوان ها و فرزندان این کشور آورده است. کاش می رفتید و نگاهی به سنگ قبرها می کردید و سن های آن ها را  می دید. 16، 15، 14، 13 سال!
نمی دانم زمانی که کشورهای متبوع شما به صدام حسین، سلاح و بمب شیمیایی می دادند، شما کجا مشغول فعالیت بودید، اما ای کاش سری هم به جانبازان شیمیایی می زدید تا کاردستی آمریکا و اروپا تان را از نزدیک ببینید.
خانم اشتون!
آیا میدانید از دست دادن فرزند چه ضربه سنگینی برای یک مادر است؟ ولی شاید به خود اجازه نداده اید که بدانید در ایران مادران زیادی هستند که سه یا چهار یا بیشتر فرزندان خود را در راه خدا و به فرمان امام خمینی ( ره ) فدا کرده اند تا نگذارند دولت صدام حسین و حمایت های آمریکا و اروپا ضربه ای به اسلام و انقلاب و ایران وارد کنند و بدانید اگر دوباره میدان جنگی فراهم شود و همه دنیا در برابر ایران اسلامی قد بکشند، باز هم با تمام توان به ندای حضرت امام خامنه ای لبیک میگوئیم و دهان استکبار از نوع اروپا و آمریکا و ... را خواهیم بست.
خانم اشتون!
شنیدم در ایران دم از حقوق بشر زده اید و با فعالان زن دیدار داشته اید! خوب است ولی کدام حقوق بشر؟! اگر منظورتان حقوق بشری است که شما میگوئید و در آن انسان ها را قتل عام می کنند و سر می برند و جگرشان را می خورند، باید بگویم این حقوق بشر ارزانی خودتان و اگر منظورتان کرامت نفس بشری، نوع دوستی و صلح بین جوامع است، باید گفت ایران و ایرانی استاد، معلم و مبلغ این حقوق بشر است و باید خود را دانش آموز این کلاس بدانید. ما طعم حقوق بشر شما و رهبرانتان را با تمام وجودمان حس کرده ایم. فرزندان به خاک خفته من و دیگر مادران این سرزمین گواه خوبی برای حقوق بشر شما هستند.
خانم اشتون!
از دیدار با فعالین زن گفته اید. شما با کدام فعالین زن دیدار کرده اید را نمی دانم، اما زنان این سرزمین کسانی هستند که 8 سال تمام جگرگوشه هاشان را به میدان فرستادند تا به فرمان امام خود لبیک گفته باشند. زنان این سرزمین مادرانی هستند که بعد از 30 سال که از پسر خود تنها یک پلاک به دستشان می رسد، زیر تابوت خالی پسر را می گیرد و می گوید هرچه دارم فدای انقلاب و رهبرم.
خانم اشتون!
در پایان باز می گویم که ای کاش سری هم به مزار شهدای ما می زدید، چراکه در این صورت معنی این جمله آخر مرا بهتر درک می کردید؛
ما همچنان برای سربازی در راه رهبرمان آماده ایم، نه عقب نشسته ایم و نه دشمنی ها و خصومت هایتان را فراموش کرده ایم، روزی که فرمان برسد، چنان در برابرتان خواهیم ایستاد که تاریخ بدر و عاشورایی دیگر را در صفحه خود ثبت کند.

با احترام

صدیقه سادات بحرینیان-مادر شهیدان محمد،اکبر و ابالفضل فخفوری-خواهر شهید سیدرضا بحرینیان

  • علی اکبر هدایتیان
۱۳
فروردين

کلام شهید
 شما ای شاگران مکتب امام صادق ـ علیه السلام و سربازان در گه امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ با تمام جدیت درس بخوانید و با دو سلاح علم و تقوا با جهل و بی عدالتی بجنگید.
روحانی شهید ابوالقاسم‌ نبی‌زاده‌

خاطره
هر وقت می آمد به سنگر ما همین بساط بود. هنوز ننشسته و سیر همدیگر را ندیده بودیم و اخطلاط نکرده بودیم که با عجله بلند می شد و دم پایی را پا میکرد و با شتاب میرفت طرف سنگر خودشان و می گفت: «بلند شو بریم بابا، یک وقت دیدی خدا یک خمپاره برای شما فرستاد، ما را هم به هوای شما خِرکش کرد و برد، آن وقت چه خاکی به سرمان کنیم!» 
  • علی اکبر هدایتیان
۱۲
فروردين

کلام شهید
 حضرت امام شبیه‌ترین عالمان نسبت به ولی‌الله، امام زمان علیه السلام و آباء طاهرینش می باشد.
آیت الله شهید سیدمحمد سعیدی

خاطره
حاج احمد آمد طرف بچه‌ها.از دور پرسید«چی شده؟» یک نفر آمد جلو و گفت«هرچی بهش گفتیم مرگ بر صدام بگه،نگفت.به امام توهین کرد،من هم زدم توی صورتش.» حاجی یک سیلی خواباند زیر گوشش. ـ کجای اسلام داریم که می‌تونید اسیر رو بزنید؟!اگه به امام توهین کرد،یه بحث دیگه‌س.تو حق نداشتی بزنیش.  حاج احمد متوسلیان
  • علی اکبر هدایتیان
۱۱
فروردين

کلام شهید
 مردم شریف ایران! برای شناختن حق و باطل ایمان لازم است و لازمه ایمان تقوی می‌باشد به نظر من یکی از راه‌های به دست آوردن تقوی نماز و قران است.
شهید رضا اعلایی

خاطره
تشییع جنازه ی یکی از شهدای روستا بود. در مراسم فاتحه، وصیت نامه اش را با صدای بلند خواندند. اشک در چشم همه جمع شده بود. چند جوان در گوشه ی مسجد نشسته بودند و گوش می دادند. عازم جبهه بودند، همان چند جوان. وصیت نامه کار خودش را کرده بود. 
  • علی اکبر هدایتیان
۱۰
فروردين

کلام شهید
 رمز همه رستگاری ها توکل به خداست.
شهید احمد رضا جعفری

خاطره
 هفت ساله بود که رفت کارگاه خیاطی، پیش داداش علی، اوستا به داداش گفته بود مواظب باش دست به چرخ¬ها نزنه. خرابکاری بکنه من یقه تو رو می گیرم. دو هفته نشده بود یک چرخ دیگر گذاشته بود کنار بقیه چرخ ها. گفته بود: برای آمیرزاست. سه ماه توی خیاطی کارکرد. مزدش شد عین بقیه، مدرسه ها که باز شد رفت شبانه اسم نوشت روزها کار می کرد شبها درس می خواند .  شهید محمد بروجردی

  • علی اکبر هدایتیان
۰۲
فروردين

کلام شهید
 و ما تمام تلاشمان و ناراحتی‌هامان و رنج‌ها و حتی نوع احساسهامان در اینست که بهتر زندگی کنیم بجای اندیشیدن به اینکه چگونه باید زندگی کنیم و چرا؟زندگی یعنی چه؟ تلاش برای چه؟ اصلاً چرا زندگی می‌کنیم؟
شهید حسین علم الهدی

خاطره
شیرزاد از کودکی علاقه ی خاصی به من و مادرش داشت ، همیشه همراه ما بود و تحمل دوری ما را نداشت ، اما چون عاشق امام و انقلاب بود ، زمانی که رفتن به جبهه را تکلیف خود دانست ، با عزمی استوار گام به پیش نهاد و آماده ی رفتن شد . فصل زمستان بود . به او گفتم :پسرم این فصل خیلی مناسب نیست ، در یک وقت مناسب به جبهه برو ! قاطعانه گفت : پدر جان ! رفتن به جبهه یک وظیفه شرعی است و فصل مناسب و غیر مناسب نمی شناسد . من را قانع کرد و راهی شد ، شجاعتی شگرف داشت . هرگز ندیدم از چیزی واهمه کند و بترسد . این دو بیت شعر را پیوسته زمزمه می کرد : خفتگان را خبر از عالم بیداران نیست تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری ماهیان ندیده اند غیر از آب پرس پرسان زهم که آب کجاست
  • علی اکبر هدایتیان
۰۱
فروردين

کلام شهید
 فعالیت تان را در راه خدا بیشتر کنید و به یاد شهیدان باشید ، چرا که یاد شهیدان است که مردم را به سوی خدا منقلب می کند.
شهید محمد کشوری

خاطره
تا پنجم ابتدایی را توی روستا خواند. نمی دانم کلاس اول یا دوم راهنمایی بود که گفت می خواهم بروم حوزه علمیه . بیشتر از یک سال، در حوزه بود. یک بار آمد و گفت: می خواهم به جبهه بروم. فرستاده بودنش میناب. پانزده شانزده روزی میناب بود. بعد برگشت و عصبانی گفت این جایی که مرا فرستادند جبهه نبود! گفتم کجا می خواهی بروی؟ گفت: اهواز، با چند تا دوستانش رفت اهواز. بعد از حدود 45 ـ 50 روز هم دوره ای هایش آمدند و گفتند موسی شهید شده. باورمان نمی شد. گفتیم تا با چشم نبینیم باور نمی کنیم. بعد از هشت سال جنازه اش را آوردند. وقتی گذاشتیمش زیر خاک، باورمان شد. (متولد: 1352 روستای بهرغ استان هرمزگان/ شهادت: 1365)  خاطره ای از طلبه شهید موسی حسن پور جغانی
منبع : کتاب سیزده ساله ها، نوشته هادی شیرازی، ص194
  • علی اکبر هدایتیان