قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

۴۷ مطلب با موضوع «دانشنامه مهدویت :: نشانه های ظهور» ثبت شده است

۱۱
فروردين

نشانه‏ های ظهور گوناگون است و بر شمردن همه این اقسام، نه چندان مفید است و نه لازم؛ چه آنکه بسیاری از آنها، نشانه‏ های قطعی ظهور نمی‏ باشد. افزون بر این، از نظر سند و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آنها، خیلی روشن نیست. از این رو در تقسیم نشانه‏ ها تنها به موارد ذیل بسنده می‏گردد:
یک . نشانه‏ های حتمی و غیر حتمی
در میان نشانه‏ های ظهور، شماری از آنها به روشنی به عنوان «علایم حتمی ظهور» یاد شده است. منظور از «نشانه‏ های حتمی» - در مقابل نشانه‏ های غیر حتمی - آن است که پدیدار شدن آنها - بدون هیچ قید و شرطی - قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونه‏ای که تا آنها واقع نگردد، حضرت مهدی‏ علیه السلام ظهور نخواهد کرد. البته باید توجه نمود که حتمی و یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانه‏ ها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آنها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و مقتضیات و نبودن باز دارنده‏ ها، پدید آمدن آنها - اگر خداوند اراده کند - قطعی خواهد بود.
از روایات فراوانی که در میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانه‏ های پنج گانه ذیل استفاده می‏شود: خروج سفیانی، قیام یمانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیّه و خسف در بیداء.
امام صادق‏ علیه السلام می‏فرماید: «پنج امر قبل از قیام قائم از نشانه‏ ها است: صیحه و سفیانی و خسف در بیداء و خروج یمانی و قتل نفس زکیّه». [1] .
در پاره‏ای روایات از حتمی بودن آن نشانه ‏ها، چنین تعبیر شده است: امام صادق‏ علیه السلام فرمود: «امور حتمی که قبل از قیام قائم به ناگزیر خواهد بود [عبارت است از:] خروج سفیانی، خسف در بیداء، قتل نفس زکیّه و منادی که از آسمان ندا سر خواهد داد». [2] .
در برابر نشانه‏ های حتمی، نشانه‏ های غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی، مقید و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آنها، به عنوان نشانه پدید می‏آید. به عبارت دیگر نشانه‏های غیر حتمی شاید پدید آید و شاید پدید نیاید و امام زمان‏ عجل الله فرجه ظهور کند. پاره‏ای از نشانه‏ هایی که به حتمی بودن آنها تصریح نشده، از این قرار است:
1. مرگ و میرها، زلزله‏ ها و جنگ‏ها و آشوب‏ های فراگیر
2. خسوف و کسوف نابه‏ هنگام
3. بارش باران‏ های فراوان و...
دو . نشانه‏ های متصل‏ به ظهور و غیر متصل به ظهور
بر اساس روایاتی چند، شماری از نشانه‏ های ظهور، متصل به آن خواهد بود؛ به گونه‏ای که بین آنها و ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام فاصله زیادی نباشد. البته اینکه فاصله آن نشانه‏ ها تا ظهور چه مدت و یا چند روز است، به طور دقیق روشن نیست؛ ولی قدر مسلم آن است که فاصله زیاد نیست و احتمالاً، مجموعه نشانه‏ های متصل به ظهور، در همان سال ظهور، یا سال پیش‏ازآن، رخ می‏ دهد. براین‏ اساس تردیدی نیست که شماری از نشانه‏ های ظهور، نزدیک ظهور و متصل به آن واقع می‏ شود. در مقابل نشانه‏ های غیرمتصل است که در طول تاریخ در دوران غیبت کبری، اتفاق افتاده و خواهد افتاد.
سه . نشانه‏ های غیر عادی
تحقق نشانه‏ های ظهور - همچون واقع شدن سایر پدیده‏ ها - به روال طبیعی و عادی است؛ ولی پیشگویی برخی از آنها، به گونه‏ای در روایات بازتاب یافته که به نظر می‏رسد، واقع شدن آنها به طور عادی، غیرممکن می ‏نماید و تحقق آنها به صورت غیرطبیعی در چهار چوب معجزه خواهد بود؛ مثلاً طلوع خورشید از مغرب و صیحه آسمانی، اگر همان معنای ظاهری آنها مراد باشد، باید به گونه معجزه رخ دهد؛ زیرا پدیدار شدن چنین اموری، عادتاً ممکن نیست. البته شاید بعضی از این نشانه‏ ها، معنای کنایی و رمزی داشته باشد و به رخدادهایی اشاره کند که پیدایش آنها عادتاً امکان دارد.
در پایان گفتنی است که حدیث‏ های فراوانی در مورد نشانه‏ های ظهور، در منابع روایی وجود دارد. اسناد این روایات، بیشتر ضعیف و غیرقابل اعتماد است. از نظر دلالت نیز، هماهنگی و انسجام لازم بین آنها نیست و پاره‏ای از آنها مصحف و مخلوط می‏باشد.
به نظر می‏رسد، اهمیت بسیار مسأله «مهدویّت» از یک سو و علاقه‏ مندی شدید مسلمانان به آگاهی از چگونگی رخدادهای آینده و پدیدار شدن نشانه ‏های ظهور مهدی‏ عجل الله فرجه ، از سوی دیگر، سبب شده که دشمنان و بدخواهان - به ویژه حاکمان ستمگر - وسوسه شوند که در جهت برآوردن منافع سیاسی خویش، تغییراتی در روایات به وجود آورند. [3] .
اینک با انبوهی از روایات صحیح و غیرصحیح در زمینه نشانه‏ های ظهور، روبه‏رو هستیم که دست کم شماری از آنها از آفت جعل و تحریف مصون نمانده است. متأسفانه کتاب‏ هایی نیز وجود دارد که در آنها از سر جهل و دلسوزی و یا به عمد و از روی غرض، به این امر دامن زده شده است.
البته برخی با گردآوری این روایات، خواسته‏ اند اصل آنها محفوظ بماند و نیز بنمایانند که همگان، در اصل ظهور مهدی‏ عجل الله فرجه اتفاق نظر دارند.
بنابراین التزام به درستی همه این روایات مشکل است و در بررسی نشانه‏ های ظهور، احتمال جعل و تحریف و دسیسه‏ های دست‏ های پنهان سیاست را نباید نادیده گرفت.
البته وجود مواردی از جعل و تحریف، در نشانه‏ های ظهور و یا وجود مدعیان دروغین به عنوان نمونه نشانه‏ ها، هیچ گاه دلیل این نمی‏شود که همه روایات از اعتبار بیفتد و یا اصل همه نشانه‏ ها زیر سؤال برود؛ زیرا دسته‏ای از این نشانه‏ ها مسلّم و قطعی است.
همچنین وجود پاره‏ای اشکالات و ضعف‏ها در نشانه‏ های ظهور و احتمال تحریف و تغییر در آنها از سوی دشمنان و یا ادعاهای واهی برخی شیّادان درباره اصل مهدویّت، هیچ گاه به اصل مهدویّت و اعتقاد به ظهور قائم‏ عجل الله فرجه آسیبی نمی‏رساند؛ زیرا اعتقاد به مهدویّت و ظهور حضرت مهدی‏ عجل الله فرجه مورد اتفاق فریقین است و با تواتر ثابت شده است و هرگز خدشه‏ ای در آن وارد نمی‏ گردد. [4] .


پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 436، ح 427.
[2] الغیبة، ص 264، ح 26.
[3] نور مهدی، مقاله علی دوانی، ص 70.
[4] چشم به راه مهدی‏علیه السلام، ص 258.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۰
فروردين

«شرایط ظهور»؛ یعنی، زمینه‏ هایی که امکان تحقق ظهور امام عصرعلیه السلام را فراهم می‏ آورد و آن را امری منطقی و لازم می‏ نمایاند. شرایط ظهور با نشانه‏ های ظهورتفاوت دارد؛ برای مثال وجود تعداد الکافی از پاکدلان برای آغاز انقلاب جهانی در شمار «شرایط ظهور» می‏ گنجد؛ ولی ندای آسمانی و خروج سفیانی، از «نشانه‏ های آن» شمرده می‏شود. البته هر دو باید پیش از ظهور تحقق یابند؛ زیرا ظهور پس از آشکار شدن همه شرایط و نشانه ‏های حتمی آن رخ می‏دهد؛ وگرنه به تحقّق مشروط قبل از وجود شرط و نیز دروغ بودن روایات نشانه‏ های ظهور - که درستی‏شان به طور متواتر و قطعی احراز شده است - می‏ انجامد. [1] .
پاره‏ای از تفاوت‏های شرایط و نشانه‏ های ظهور عبارت است از:
1. توقف ظهور بر شرایط، توقفی واقعی و از نوع توقف معلول بر علت است؛ ولی علامات تنها نزدیک شدن زمان ظهور را می‏ نمایانند. از این رو، وقوع ظهور، بدون تحقق این نشانه‏ ها ممکن است. البته پاره‏ای از نشانه‏ ها - مانند خروج سفیانی و قتل نفس زکیّه - با شرایط ظهور ارتباط عنصری دارند؛ یعنی، از نتایج عصر فتنه‏ ها و انحرافانند و به آماده سازی یکی از شرایط ظهور می ‏انجامند.
2. تحقق هم زمان همه نشانه‏ ها یا گردآمدن آنها در یک زمان، ضرورت ندارد. نشانه‏ ها می‏توانند با فاصله‏ های بسیار اتفاق افتند و در زمان واحد گرد نیایند؛ ولی شرایط چنین نیستند. در نهایت باید تمام شرایط با هم محقق شوند و در یک زمان اجتماع کنند تا ظهور پدید آید.
3. علایم پیش از ظهور، پدید می‏ آیند و از میان می‏ روند؛ ولی شرایط کمی پیش از ظهور رخ می‏ دهند و بعد از تحقّق ظهور نیز باقی‏اند. [2] .

پاره‏ ای از شرایط ظهور:
شرایط ظهور امام عصرعلیه السلام به طور کامل برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادی‏ ترین آنها عبارت است از:
1. وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان بر پا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد.
2. وجود رهبر و هدایتگری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است.
3. وجود گروهی از انسان‏ های پاک دل و فداکار که در اوج تقوا به سر می‏برند و برای دفاع همه جانبه از برنامه امام معصوم‏ علیه السلام آمادگی دارند.
امام جوادعلیه السلام در این باره فرمود: «و از اصحابش 313 تن به اندازه اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خداوند است که فرمود: «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمیعًا إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ» [3] و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم‏ آیند، خداوند امرش را ظاهر سازد و چون عقد - عبارت از ده هزار نفر باشد - کامل شد به اذن خدای تعالی قیام کند». [4] .
بی‏ تردید برای پدید آمدن ظهور، باید این شرایط محقق شود. وحی و روایات متواتر و قطعی بر تحقق یافتن شرط های اوّل و دوم گواهی می‏دهد.
شرط نخست با بعثت پیامبر خاتم‏ صلی الله علیه وآله محقق شد.
شرط دوم نیز با تولد فرزند امام عسکری‏ علیه السلام در سال 255 ه . تحقق یافت.
آنچه تا کنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید تلاش کرد و در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.
البته افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود پاره‏ای شرایط دیگر نیز قوی می‏ نماید. بی‏ تردید باید همه آن شرایط واقع شود تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، دعا و تضرّع در درگاه احدیّت بسیار سودمند است. معصومان‏ علیهم السلام مؤمنان را به دعا در این باره فرمان داده‏اند.
در پایان یاد کرد این نکته شایسته است که گاهی اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از ستم جهان نیز از شرایط ظهور شمرده می‏شود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقّق این شرط کوشید و به ترویج فساد دست یازید تا پرده‏ های غیبت سریع‏تر کنار رود و ظهور امام عصر واقع شود!
در نادرستی این پندار تردید نیست؛ زیرا:
1. بسیاری از این پدیده‏هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه ‏های ظهور جای دارند و ظهور بر آنها متوقف نیست.
2. ستم فراگیر و شرط ظهور بودنش، قابل تأمل می‏ نماید و می‏توان این پدیده را از نشانه‏ های ظهور به شمار آورد حتی اگر آن از شرایط ظهور باشد، می‏توان ادّعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمی‏ گنجد؛ زیرا ارتباط آن با ظهور، از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر ستم فراگیر «شرط اصطلاحی ظهور» به شمار آید؛ در همگونی آن با دیگر شرطها و لزوم تلاش برای تحقق آن تردید وجود دارد؛ زیرا به نظر می‏رسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی، جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز، به سمت ستم فراگیر پیش می‏رود.
مؤمنان باید وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل ایمان را - بی‏ آنکه در نتیجه بیندیشند - به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و توفیق نیافتن سبب سقوط تکلیف نمی‏ شود.

پی نوشت ها:
[1] تاریخ الغیبة الکبری، ص 395.

[2] همان، ص 400 - 396.
[3] بقره (2)، آیه 148.
[4] کمال‏الدین، ج 2، باب 37، ح 2.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۹
اسفند

«اَصْهَب»، نام یکی از سه گروه دارای پرچم است که در آخر الزّمان، در شام بر علیه امام قائم (عج) خروج می کند. این مطلب در حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود:«در شام سه گروه دارای پرچم، خروج می کنند: اَصْهَب، اَبْقَع و سفیانی.» («اعلام الوری»، ص 428)
سفیانی ابتدا با «اَبْقَع»، برخورد می کند و می جنگد و پیروان وی را می کشد و سپس «اَصْهَب» را هم می کُشد. («بحارالانوار»، ج 52، ص 237)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۸
اسفند

یکی از علائم ظهور حضرت صاحب الامر (عج)، قتل «نفس زکیّه» است. او پسری از آل محمّد صلّی الله علیه وآله و سلّم است که در ما بین رکن و مقام به قتل می رسد. («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7، علامت 5)
نَفْس زکیّه رجوع شود به واژه: جارودیّه

  • علی اکبر هدایتیان
۲۷
اسفند

از علامات حتمیّه قبل از ظهور امام زمان (عج)، ندائی است که جبرئیل در شب بیست و سوّم ماه رمضان سر می دهد به گونه ای که همه ساکنین زمین از شرق تا غرب عالم آن را خواهند شنید. در آن موقع جبرئیل ندا می دهد که:«الْحقُّ معَ عَلیٍ وَ شیعَته: حق با علی علیه السّلام و شیعیان اوست».و شیطان نیز در وسط روز در میان زمین و آسمان ندا کند که همه کس بشنود که
ألْحقُّ مَعَ عُثْمان وَ شیعَتِهِ: حق با عثمان (لعنة الله علیه) و پیروان اوست». («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۶
اسفند

«مروانی» از جمله کسانی است که قبل از قیام قائم (عج)، خروج خواهد کرد. این مطلب در روایتی از امام رضا علیه السّلام ذکر شده است. («بحار الانوار»، ج 52، ص 132)
مروزی رجوع شود به واژه: شروسی

  • علی اکبر هدایتیان
۲۵
اسفند

از علائم ظهور امام زمان (عج)، ظاهر شدن کف دستی است که در آسمان طلوع می نماید و در روایت دیگر صورت و سینه و کف دستی در نزد چشمه خورشید ظاهر شود. («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7، علامت 7)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۴
اسفند

از جمله علائم حتمیّه ظهور حضرت قائم (عج)، کسوف آفتاب در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه است. («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7، علامت 8)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۳
اسفند

یکی از علائم قیام حضرت قائم (عج)، «به غارت بردن پرده خانه کعبه» است.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۲
اسفند

یکی از کسانی که قبل از آمدن حضرت قائم (عج) از «تکریت» خروج خواهد کرد و در دمشق به قتل خواهد رسید، «عوف سلمی» است.
این مطلب در حدیثی از امام سجّاد علیه السّلام بیان شده است. (بحار الانوار ج 52، ص 213)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
اسفند

در علائم ظهور امام قائم (عج)، سخن از طلوع خورشید از مغرب رفته است. در برخی احادیث این امر، اینگونه بیان شده است:
خورشید به هنگام ظهر، در آسمان راکد شود (آسمان به سختی تیره گردد، و خورشید ناپدید شود، چنانکه گویی غروب کرده است) و ساعتی چند تا به هنگام عصر، پیدا نباشد، آنگاه (که به جانب مغرب رسیده باشد)، از مغرب ظاهر گردد. («الارشاد»، ص 357)
در برخی از روایات این مطلب نیز آمده است که: «آیت و نشانه ای و سیمایی در خورشید پدیدار گردد». و در برخی آثار رسیده است که «مهدی، خود، همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب کردن) خویش طلوع خواهد کرد
(وَ هُوَ الشَّمْسُ الطّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِها («بحارالانوار»، ج 52، ص 195)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
اسفند

از جمله علائم قیام قائم (عج) شیوع «طاعون» (کنایه از مرگ) است. ابا بصیر می گوید به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم؛ «فدایت شوم خروج قائم (عج) کی خواهد بود؟» حضرت فرمود: «... ای ابا محمّد به ناچار باید پیش از این کار دو طاعون روی دهد، طاعون سفید و طاعون سرخ»، عرض کردم: فدایت شوم، طاعون سفید چیست؟ و طاعون سرخ کدام است؟
حضرت در پاسخ فرمودند: «امّا طاعون سفید، مرگ همگانی خواهد بود و امّا طاعون سرخ عبارت از مُردن به وسیله شمشیر است». («بحارالانوار»، ج 52، ص 119)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۹
اسفند

از علائم حتمیّه امام زمان (عج)، «صیحه آسمانی» است.«صیحه آسمانی» یهنی شنیده شدن فریادی از فضا.
امام صادق علیه السلام فرمود: «حضرت قائم (عج) در مکه داخل شود و در جانب خانه کعبه ظاهر گردد و چون آفتاب بلند شود از پیش قرص آفتاب منادس ندا کند (که همه اهل زمین و آسمان بشنوند): ای گروه خلائق آگاه باشید که این مهدی آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم است. او را به نام و کنیه جدّش رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم یاد کنید» («منتهی الامال»، باب 14، فصل 7)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۸
اسفند

«صائد بن صید» در برخی از روایات «دجّال» نامیده شده است. («بشارة الاسلام»، ص 43) وی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می زیسته است. پیامبر او را یکی از مصادیق دجّال به اصحاب خویش معرفی کرده است و چون بعداً از خروج دجّال در آخرالزمان نیز خبر داده، برخی گمان کرده اند «دجّال» موعود که قبل از ظهور امام قائم (عج) خروج خواهد کرد، همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.
اگر دجّال نام شخص معیّنی نباشد و به هر شخص دروغگو، پر تزویر و گمراه کننده اطلاق شود، دیگر نمی توان گفت که «صائد بن صید» همان دجّال است. («آخرین امید»، ص 326)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۷
اسفند

از نشانه های قیام قائم (عج)، خروج «شیصبانی» است.
امام باقر علیه السلام فرمود: «کجاست برای شما سفیانی تا اینکه پیش از او «شیصبانی» از سرزمین کوفان خروج کند، بجوشد چنانکه آب از چشمه می جوشد و جمع شما و سران شما را بکشد. پس از آن، متوقّع سفیانی باشد و اینکه حضرت قائم (عج) خروج کند». («بحارالانوار»، ج 52، ص 250)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۶
اسفند

یکی از علائم قبل از ظهور حضرت ولی عصر (عج)، خروج «شروسی» خواهد بود.
امام حسن علیه السلام فرمود: «شروسی از بلاد ارمنیه به سمت آذربایجان که آن را تبریز می نامند، به قصد پشت شهر ری، به طرف کوه سرخ که نزدیک و متّصل به کوه سیاه است، (در کنار کوههای طالقان) حرکت می کند. سپس در آنجا بین «شروسی» و «مروزی» جنگ بسیار سختی روی می دهد که کودکان را پیرو بزرگسالان را فرسوده می کند. پس در آن موقع، منتظر خروج او (حضرت مهدی (عج)) باشید». («مجمع النورین»، ص 297)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۵
اسفند

از جمله علائمی که در آستانه ی ظهور امام قائم (عج) رخ خواهد داد، خروج «سیّد حسنی» با یارانش برای یاری آن حضرت است.
«سیّد حسنی» جوان خوش صورتی است که از طرف دیلم (یکی از بلاد گیلان) و قزوین خروج می کند و با صدای بلند فریاد می زند که به فریاد قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله وسلّم برسید که از شما یاری طلبد و این سیّد حسنی ظاهراً از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام باشد. مردم او را اطلاعت می کنند. خصوصاً مردان شجاع و قوی دل و مسلّح و مکمّل که بر اسبهای اشهب سوار باشند (گنجهای طالقان). او از مکان خود تا کوفه زمین را از لوث وجود ظالمین و کافران پاک می کند. و چون با اصحاب خود وارد کوفه شود، به او خبر دهند که حضرت حجة الله مهدی آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلّم ظهور نموده و از مدینه به کوفه تشریف آورده است.
پس «سیّد حسنی»، با اصحاب خود خدمت آن حضرت مشرّف می شوند و از آن حضرت مطالبه ی دلائل امامت و مواریث انبیاء را می نماید. او می داند که مهدی (عج) بر حق است، ولیکن مقصودش این است که حقیقت امام (عج) را بر مردم و اصحاب خود ظاهر نمایند.
پس آن حضرت دلائل را برای او ظاهر می نماید. وقتی «سیّد حسنی» یقین به صدق امام پیدا می کند، می گوید: «الله اکبر! دستت را بده تا با تو بیعت کنم»، و با آن حضرت بیعت می کند و به پیروی از او، سپاه او (جز زیدیّه که چهارصد هزار نفرند) نیز بیعت می کنند. («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7، علامت 6 - «بحارالانوار»، ج 52، ص 115)
رجوع شود به واژه: زیدیّه

  • علی اکبر هدایتیان
۱۴
اسفند

از جمله نشانه های ظهور امام زمان (عج) خروج «سفیانی» است. (همانگونه که خود آن حضرت بیان فرمودند).
در وصف سفیانی آمده است که او مردی بدصورت و آبله رو و چهارشانه و ارزق چشم و اسم او «عثمان بن عنبسه» و از اولاد یزید بن معاویه است. در ظاهر مقدّس مآبی می کند و ذکرش اینست: یاربّ، یاربّ، یاربّ.
سفیانی آنقدر پلید است که کنیزش را که از او بچه دار شده زنده به گور می کند. («اثباة الهداة»، ج 7، ص 398)
آن ملعون پنج شهر بزرگ «دمشق»، «حمص»، «فلسطین»، «اردن» و «قنسرین» را متصرّف می شود، پس از آن لشکر بسیار به اطراف می فرستد.
سفیانی پلید با دارودسته اش بر ضدّ حضرت مهدی (عج) قیام می کند. مهدی (عج) به مردم فرمان می دهد به جنگ با این دشمن خدا و دشمن خودتان برخیزید.
ارتشی که سفیانی برای جنگ با مهدی (عج) آماده کرده است، در سرزمین بیداء، میان مکّه و مدینه، در ذی الحُلَیْفه، در زمین فرو می رود و نابود می گردد، به طوری که فقط دو تن از آن ارتش که از طایفه ی «جهنیّه» هستند موفّق می شوند، بگریزند. (همان مدرک، ص 239) و آن دو نفر یکی به سوی حضرت صاحب الامر (عج) رفته و ایشان را به هلاکت سفیانی خبر می دهد و دیگری روانه شام می شود تا خبر شکست سپاهش را به او بدهد.
سفیانی پس از شنیدن خبر به کوفه می آید و هنگامی که امام عصر (عج) به کوفه می رسد، آن ملعون فرار کرده و به شام بر می گردد. پس حضرت لشکری از عقب او می فرستد که او را در صخره ی بیت المقدّس دستگیر کرده و سرنحس او را بریده و روح پلیدش را وارد جهنّم می کنند. («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7)
در برخی از روایات آمده که سفیانی زیر درخت بغوطه ی دمشق به هلاکت می رسد. («المجالس السنیّه»، ج 5، ص 723)
در مورد سفیانی هم مانند دجّال یک نظر وجود دارد و آن اینکه سفیانی یک طاغوت پلید دارای یک رژیم جهنّمی است که با ویژگیهای خاص با انقلاب جهانی مهدی (عج) مخالفت می کند و شکست می خورد. («بحارالانوار»، ج 53، ص 10)
رجوع شود به واژه: توقیع

  • علی اکبر هدایتیان
۱۳
اسفند

«زندیق» نام شخصی است که قبل از قیام حضرت العصر (عج) از شهر قزوین خروج می کند. مردم مشرک و مؤمن در اطاعت از او سرعت می گیرند و او کوهها را پر از خوف می کند. («بحارالانوار»، ج 52، ص 212)
شاید مراد از «زندیق» در این حدیث همان معنی لغوی «کافر» باشد.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۲
اسفند

در آستانه ی ظهور حضرت مهدی (عج) نشانه های بسیاری بروز می کند که یکی از آنها، خروج «دجّال» است. («اثباة الهداة»، ج 7، ص 397)
اصل دجّال را از اصفهان («بحار الانوار»، ج 52، ص 194) یا بجستان («منتخب الاثر»، ص 425) و یا خراسان («الملاحم و الفتن»، ص 126) نشان داده اند. او یک طاغوت حیله گر مانند سفیانی است.
در روایات آمده که آن ملعون ادّعای الوهیّت کرده و به وجود نحس او خونریزی و فتنه در عالم واقع می شود. از اخبار چنین بر می آید که یک چشم او مالیده و ممسوح است و چشم چپ او در میان پیشانی اش واقع شده و مانند ستاره می درخشد و تکّه ی خونی در میان چشم او واقع است. بسیار بزرگ و تنومند و دارای شکل عجیب و غریب و بسیار ماهر در سِحْر است. در پیش او کوه سیاهی قرار دارد که به نظر مردم می آید، کوه نان است و در پشت سرش کوه سفیدی که از سِحْر به نظر مردم آبهای صاف جاری می آید. او فریاد می کند:
«اوْلیایی أَنَا رَبُّکُمُ الْاَعْلی
: بندگانم من پروردگار بزرگ و والای شما هستم». («منتهی الآمال»، باب 14، فصل 7)
برای دجّال خری قرمز رنگ است که طول آن 60 قدم و به اندازه ی دید چشم است و چشم راستش کور است («عقد الدّرر»، ص 274). از هر موی خر دجّال، نغمه ای به گوش می رسد و آن نغمات باعث جذب شدن مردم سست و ناپرهیزکار به اوست. («آخرین امید»، ص 323)
«دجّال» از همه جا می گذرد و فقط در مکّه و مدینه و بیت المقدّس قدم نمی گذارد. («الزام الناصب»، ص 74)
بیشتر پیروان او افراد یهودی زنازاده عربهای بیابانی هستند که تاج بر سر دارند. («عقد الدّرر»، ص 274)
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم درباره ی دجّال فرمود: «هر مؤمنی که دجّال را ببیند آب دهان خود را به روی او بیندازد و سوره ی مبارکه حمد را بخواند برای اینکه سحر آن ملعون را دفع کند». («منتهی الآمان»، باب 14، فصل 7)
طبق نقل امام صادق علیه السلام، امیر مؤمنان علی علیه السلام در ضمن خطبه ی طولانی فرمود: «حضرت مهدی (عج) با یارانش از مکّه به بیت المقدّس می آیند و در آنجا بین آن حضرت و دجّال و ارتش دجّال جنگ واقع می شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شکست می خورند، به طوریکه از اوّل تا آخر آنها به هلاکت می رسند و دنیا آباد می شود». («اثباة الهداة»، ج 7، ص 176) بالاخره آن ملعون به دست مبارک حجّت علیه السلام با به دست عیسی بن مریم علیه السلام کشته می شود. طبق روایتی، آن حضرت دجّال را در کُناسه ی کوفه به دار می زند. و بر روایتی دیگر در فلسطین در کنار دروازه ی «لد» نزدیک بیت المقدّس کشته می شود. («خورشید مغرب»، ص 74)
و در جای دیگر ذکر کرده اند که در عقبه ی افیق شام به درک واصل خواهد شد. («نجم الثّاقب»، ص 189)
خروج دجّال در روایات اهل تسنّن و در تورات و انجیل نیز آمده است. برخی از نویسندگان اسلامی با توجّه به ریشه ی لغت «دجّال» آن را منحصر به یک فرد مخصوص نمی دانند بلکه آن را عنوانی کلّی برای افراد پرتزویر و حیله گر که برای فریب مردم از هر وسیله ای استفاده می کنند، می دانند. («آخرین امید»، ص 324)

  • علی اکبر هدایتیان