شهید محمدحسن قلى زاده
جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ
کلام شهید | |
خاطره سر به سرش می گذاشتیم. بچه اخه تو این کاره ای؟ اومدیم و توی عملیات نتونستی معبر رو باز کنی. اون وقت ما چکار کنیم؟ اون وقت حبیب که نمرده. خودمو میندازم رو موانع. شما از روی من رد میشین شب عملیات، همان توی آب درگیری شروع شده بود. فرصت نبود تخریبچی ها سیم خوار دارها را باز کنند. حبیب سر حرفش بود. |
- ۹۲/۱۱/۰۴