داستان تولد امام زمان عجل الله فرجه - بخش اول
شرایط زمان تولد امام زمان عجل الله فرجه شرایط عادی نبود، زیرا طبق روایات منقول از
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) مهدی آل محمد عجل الله فرجهـ آن که ستمگران را نابود و زمین را پر از عدل
و داد می کند ـ فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است. از این رو دستگاه خلافت عباسی امام حسن عسکری علیه السلام را در شهر سامرا تحت نظر
داشت، و منتظر بود تا اگر فرزندی از ایشان به دنیا آید، او را بکشد، همان گونه که
فرعون، در کمین بود تا اگر حضرت موسی علیه السلام به دنیا آید، او را به قتل برساند. در این شرایط خفقان و غیر
عادی، حضرت مهدی عجل الله فرجه
مخفیانه به دنیا آمدند.
جریان تولد حضرت را حکیمه خاتون، دختر امام جواد علیه السلام و عمه ی امام حسن عسکری علیه السلام این گونه بازگو کرده
است:
«ابو محمد امام حسن عسکری علیه السلامشخصی را دنبال من فرستاد که امشب ـ شب نیمه ی شعبان ـ برای افطار نزد ما
بیا، زیرا خداوند امشب حجتش را آشکار می کند. پرسیدم این مولود از چه کسی است؟ حضرت
فرمود: از نرجس خاتون. عرض کردم: من در نرجس خاتون آثار بارداری نمی بینم حضرت
فرمود: موضوع همین است که گفتم.
من در حالی که نشسته بودم، نرجس آمد و کفش مرا
از پایم بیرون آورد و فرمود: بانوی من حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و
خانواده ام هستی. او از سخن من تعجب کرد و ناراحت شد و فرمود: این چه سخنی است؟
گفتم: خداوند در این شب به تو فرزندی عطا می کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد
شد. نرجس خاتون از این سخن من خجالت کشید . ادامه دارد.
- ۹۲/۱۲/۰۵