قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

علم غیب امام زمان عجل الله فرجه

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۲۴ ب.ظ

محمد بن ابراهیم بن مهزیار (ره ) که پسر وکیل امام حسن عسکری علیه السلام در اهواز بود می گوید: بعد از وفات امام حسن عسکری علیه السلام، درباره جانشین آن حضرت ، شک کردم ، و نزد پدرم (ابراهیم ) مال زیادی که مربوط به امام علیه السلام بود، جمع شده بود، پدرم آن مال را برداشته و سوار کشتی شد، و من نیز برای بدرقه به دنبالش رفتم ، در کشتی تب سختی کرد و گفت : پسر جان مرا بر گردان که این بیماری ، نشانه مرگ است ، و به من گفت : نسبت به این مال از خدا بترس (و آن را از دستبرد ورثه و دیگران حفظ کن و به صاحبش ‍ برسان )، و وصیت خود را به من کرد و پس از سه روز از دنیا رفت .
من با خود گفتم : پدرم وصیت بی موردی نکرده است ، من این اموال را به بغداد می برم و خانه ای در آنجا اجاره می کنم ، و این اموال را در آنجا نگه می دارم تا امام بر حق برای من ثابت گردد، آنگاه آن اموال را به او می سپردم ...
به بغداد رفتم و اموال را در خانه ای اجاره ای ، کنار شط، جای دادم ، پس از چند روز از آستان قدس امام زمان عجل الله فرجه نامه ای برای من آمد که نمام مشخصات آن اموال ، و حتی قسمتی از آن را که خودم نمی دانستم ، در آن نامه نوشته شده بود، من اطمینان یافتم و همه آن اموال را به آن نامه رسان سپردم ، پس از چند روز، نامه دیگری آمد که ما تو را به جای پدرت نصب کردیم ، خدا را شکر و سپاسگزاری کن . ( ترجمه ارشاد شیخ ، ج 2، ص 333 و 334)
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم علیهم السلام
نوشته : محمد محمدی اشتهاردی

  • علی اکبر هدایتیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی