روحانی شهید ابوالقاسم نبیزاده
چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۴۶ ق.ظ
کلام شهید | |
خاطره هر وقت می آمد به سنگر ما همین بساط بود. هنوز ننشسته و سیر همدیگر را ندیده بودیم و اخطلاط نکرده بودیم که با عجله بلند می شد و دم پایی را پا میکرد و با شتاب میرفت طرف سنگر خودشان و می گفت: «بلند شو بریم بابا، یک وقت دیدی خدا یک خمپاره برای شما فرستاد، ما را هم به هوای شما خِرکش کرد و برد، آن وقت چه خاکی به سرمان کنیم!» |
- ۹۳/۰۱/۱۳
ایام فاطمیه تسلیت باد با اینجا یادمان شلمجه محل ......فروش حلوای خرما و جمع اوری صدقات!!!!! بروزم