جواب
رفتن به حسینیه و مراسم عزادارى مانع ندارد ولى مکث در مساجد،
گذاشتن چیزى در مسجد و رفتن در مسجدالحرام و مسجد النبى جایز نیست.
پیامبرصلی الله علیه و آله :
فَاطِمَةُ
بَضْعَةٌ مِنِّی مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَاءَهَا فَقَدْ سَاءَنِی.
امالی مفید، ص 260
فاطمه
پاره تن من است هرکس او را خشنود سازد مرا خشنود نموده
و هرکس او را بیازارد مرا آزرده.
متن آیه
إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللّهِ
وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الِّذِینَ یَأْمُرُونَ
بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ
ترجمه
کسانى که
به آیات خدا کفر مىورزند و پیامبران را بناحق مىکشند و دادگستران را به قتل
مىرسانند آنان را از عذابى دردناک خبر ده
تفسیر
از اعتقادات انحرافى
و کفرآمیز، اعمال خطرناکى همانند قتل و کشتار انبیا سر مىزند. «یکفرون بآیات اللّه
ویقتلون النبیین...»
در شرایطى، اظهار حقّ لازم است؛ اگرچه به قیمت شهادت انبیا
و اولیا باشد.
دشمنان براى حقپوشى، دست به کشتن پیامبران مىزنند. «یقتلون
النبیّین»
گاهى طاغوتها براى کشتن فرزانگان با تبلیغات و شایعات و توجیهات،
کار خود را حقّ جلوه مىدهند. «بغیر حقّ»
نام کسانى که به عدالت دعوت مىکنند
وآمرین به معروف وناهیان از منکر، در ردیف انبیا برده شده است. لذا کیفر قاتلان
آنان نیز همچون قاتلان پیامبران است. «فبشرهم بعذاب الیم»
امیر المؤمنین (ع) می فرمایند:
زمانیکه میت را داخل درقبر میکنند خداوند دو ملک به سراغ او میفرستد(اسم آنها منکر و نکیر است)اول چیزی که از آن سؤال می کنند از پروردگارش است،سپس از پیامبر وبعد از آن از امام و ولی او سوال خواهند نمود . پس از آنکه میت را درقبر گذاشتند وبا خاک رویش را پوشاندند به اذن الهی دو فرشته ازجانب خدا،به صورت هولناک و وحشت انگیز وارد قبرمیشوند . آن دو فرشته به فرموده امیر المؤمنین :موی بدنشان آنقدر بلند است که روی زمین کشیده میشود و با انیاب خود زمین را می شکافند ، صدائی دارند چون رعد قاصف ، دیدگانی چون برق خاطف ، برقی که چشم را میزند ، میت را مورد سوال قرار می دهند . لحظات هولناک ، وحشتناک ، سخت و کمرشکن برای میت آغاز می شود . سعادتمند کسی است که در دنیا مؤمن بوده و با انجام اعمال نیک توشه و آذوقه برای آخرت مهیا کرده باشد .
اساساً این فکر از
کجا پیدا شده است؟ من نمی خواهم و همچنین نمی توانم در این وقت مختصر اینها را بحث
بکنم، چون از بحث قرآنی و حدیثی خودم می مانم، به طور اجمال عرض می کنم: به نظر من
دو خاصیتی که در بشر هست سبب پیدایش فکر نحوست در اشیاء و اعداد شده است.
1-
یکی اینکه بشر به طور کلی خودخواه است، یک حالت گریز از مرکزی در مسئله ی تقبل
مسئولیتها دارد، یعنی نمی خواهد مسئولیت شکستهای خودش را متوجه خودش بکند. همیشه
دنبال این می گردد که یک چیز دیگری پیدا کند و بگوید این بدی، این شکست، این بدبختی
که پیدا شد، این من نبودم، این فکر من نبود، این خُلق من نبود، این روح من نبود،
این عادت اشتباه من نبود، این جهل و نادانی من نبود که باعث این شکست شد، یک چیز
دیگری بود. این یک علت بوده است که بشر برای اینکه از تقبل مسئولیتها فرار کند،
آمده است برای اشیاء، برای چهارشنبه، برای 13، برای 25، برای صدای کلاغ، برای صدای
جغد نحوست قائل شده است.
2- خاصیت دیگر، روح تنبلی است که در انسان می باشد.
انسان وقتی بخواهد علت قضایا را بفهمد، باید از طریق علمی و عقلی کاوش و تفکر و
جستجو و تفحص کند تا علت واقعی اشیاء را درک کند، ولی با خیال، همه ی قضایا را زود
میشود حل کرد. اگر درجنگی شرکت کردیم و 52شکست خوردیم، چنانچه بنا بشود روی اصول
دقیق علمی بررسی کنیم که چرا شکست خوردیم، دو ناراحتی دارد: یکی اینکه می رسیم به
اینکه خودمان مسئول این شکست بودیم؛ دوم اینکه مدتها باید زحمت بکشیم، به خودمان
رنج بدهیم تا علتها را بدست بیاوریم؛ بعد رنج دیگری متحمل شویم آن علتها را از
میان ببریم و وضع خودمان را اصلاح کنیم. ولی با یک کلمه خودمان را راحت میکنیم، میگوییم علت اینکه ما دراین جنگ شکست خوردیم این بود که مثلاً درروز چهارشنبه شروع
کردیم یا روز 13بود یا وقتیکه ازشهر خودمان خارج می شدیم سگی جلو ما درآمد
عوعویی کرد و این نحوست داشت و شکست ما اثر عوعو آن سگ بود. [1]
پی نوشت :
1.مجموعه آثار
شهید مطهری . ج25، ص: 404
عرض کرد می خواهم داناترین مردم باشم
حضرت فرمود از خدا بترس
عرض کرد می خواهم از خاصان در گاه خدا باشم
حضرت فرمود شب و و روز قرآن بخوان
عرض کرد می خواهم همیشه دل من روشن باشد
حضرت فرمود که مرگ را فراموش مکن
عرض کرد می خواهم همیشه در رحمت حق باشم
حضرت فرمود با خلق خدا نیکی کن
عرض کرد می خواهم از دشمن به من آفتی نرسد
حضرت فرمود همیشه توکل به خدا کن
عرض کرد می خواهم در چشم مردم خوار نباشم
حضرت فرمود پرهیزکار باش
عرض کرد می خواهم عمر من طولانی باشد
حضرت فرمود صله رحم کن
عرض کرد می خواهم روزی من وسیع گردد
حضرت فرمود همیشه با وضو باش
عرض کرد می خواهم با آتش و دوزخ نسوزم
حضرت فرمود چشم و زبان خود را ببند
عرض کرد می خواهم بدانم گناه به چه چیزی ریخته می شود
حضرت فرمود تضرع و توبه به حال بیچارگی
عرض کرد می خواهم سنگین ترین مردم باشم
حضرت فرمود از کسی چیزی مخواه
عرض کرد می خواهم پرده عصمتم دریده نشود
حضرت فرمود پرده عصمت کسی را مدر
عرض کرد می خواهم که گورم تنگ نباشد
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره تبارک
عرض کرد می خواهم مال من بسیار شود
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره واقعه هر شب
عرض کرد می خواهم فردای قیامت ایمن باشم
حضرت فرمود میان شام و خفتن بذکر خدا مشغول باش
عرض کرد می خواهم خدای تعالی را در نماز حضور یابم
حضرت فرمود در وقت ساختن وضو دقت کن
عرض کرد می خواهم از خاصان باشم
حضرت فرمود در کار ها راستی و درستی پیشه کن
عرض کرد می خواهم برای من عذاب قبر نباشد
حضرت فرمود جامه خود را پاک نگه دار
عرض کرد میخواهم درنامه اعمالم گناه نباشد وهمیشه خیر وخوبی باشد
حضرت فرمود با پدر و مادر نیکی کن
حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.
فاطمه:
رسول خدا فرمود: زیرا او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شدهاند. (فاطمه به معنای قطعشده و بریده است.)
و نیز امام صادق (ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند.
صدیقه:
زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد.
رسول خدا به امیرالمومنین فرمود: یا علی، من به فاطمه سفارشهایی کرده ام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.
مبارکه:
برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده . لذا در بعضی از تفاسیر آمده است که در آیهی « انا اعطیناک الکوثر» ( ای رسول گرامی ما به تو خیر کثیر عطا کردیم) منظور، فاطمه (س) است.
طاهره:
امام باقر (ع) فرمود: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبری است.
و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) درباره حضرت فاطمه نازل شده است. پس فاطمه طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و ناپاکی از وجود مقدسش دور است.
زکیه:
زکاه هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه هم یعنی از فاطمه نسل پرباری پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر .
راضیه:
زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر میکرد و راضی بود د.
روایت شده روزی رسول خداحضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دستهای مبارکش آسیاب میکرد در حالیکه طفل کوچک خود را هم شیر میداد. رسول خدا گریان شد و فرمود: ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.
حضرت فاطمه نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای نعمتهایش سپاسگزارم.
و نیز روزی امیرالمومنین از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمه ای بگیرد، اما رسول خدا تسبیح فاطمه را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.
مرضیه:
تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول بود. رسول خدا هیچ گاه بر فاطمه غضب نکرد، به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی میفرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش) .
این چنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا میدانست و میفرمود: خدا از غضب فاطمه غضب می کند و از رضایت او راضی میشود.
محدثه:
امام صادق (ع) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود میآمدند و با او سخن میگفتند.
در فرهنگ اسلامى محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه هاى معارف و ارزشهاى دینى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودایع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول بوده اند.
زهرا:
امام صادق فرمود: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمومنین میدرخشید، و چون در محراب عبادت میایستاد نور درخشنده او برای اهل آسمان می درخشید همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد.
برخی نامهای دیگر حضرت فاطمه (س)
حصان (محفوظ)، حره (آزاده، شریف)، سیده (بانوی محترم)، عذراء (پرده نشین)، حوراء (فرشته، حوریه)، مریم کبری (مریم برتر)، نوریه (تابناک، درخشنده ) و نام آن بانو در آسمان، منصوره (یاریشده) است.
به رسم اینکه میهمانید به شما خوش آمد می گویم، اما از تعارفات می گذرم و سر اصل مطلب می روم؛خانم اشتون من به نمایندگی از تمام مادرانی که فرزندان برومند خود را در
دفاع مقدس و انقلاب خویش از دست داده اند، این چند خط را برای شما می
نویسم. مادرانی که هنوز که هنوز است، بسیاری شان چشم انتظار یافتن نشانه ای
یا گرفتن خبری از جگرگوشه شان هستند.
خانم اشتون!
شما به شهری پا گذاشته اید که در هر محله و کوچه اش یادگاری از جنگ با عراق دارد. شما به سرزمینی آمده اید که شهدایش
کماکان در آسمان ایران می درخشند. ای کاش در کنار بازدیدهای تفریحی خود،
سری هم به گلستان شهدای اصفهان می زدید. ای کاش به گلستان شهدا می رفتید و
می دید که حمایت های بی دریغ کشورهایی که شما به نمایندگی از آن به ایران
سفر کرده اید چه بر سر جوان ها و فرزندان این کشور آورده است. کاش می رفتید
و نگاهی به سنگ قبرها می کردید و سن های آن ها را می دید. 16، 15، 14، 13
سال!
نمی دانم زمانی که کشورهای متبوع شما به صدام حسین، سلاح و بمب شیمیایی می
دادند، شما کجا مشغول فعالیت بودید، اما ای کاش سری هم به جانبازان
شیمیایی می زدید تا کاردستی آمریکا و اروپا تان را از نزدیک ببینید.
خانم اشتون!
آیا میدانید از دست دادن فرزند چه ضربه سنگینی برای یک مادر است؟ ولی شاید به خود اجازه نداده اید که بدانید در ایران مادران زیادی هستند
که سه یا چهار یا بیشتر فرزندان خود را در راه خدا و به فرمان امام خمینی (
ره ) فدا کرده اند تا نگذارند دولت صدام حسین و حمایت های آمریکا و اروپا
ضربه ای به اسلام و انقلاب و ایران وارد کنند و بدانید اگر دوباره میدان
جنگی فراهم شود و همه دنیا در برابر ایران اسلامی قد بکشند، باز هم با تمام
توان به ندای حضرت امام خامنه ای لبیک میگوئیم و دهان استکبار از نوع
اروپا و آمریکا و ... را خواهیم بست.
خانم اشتون!
شنیدم در ایران دم از حقوق بشر زده اید و با فعالان زن دیدار داشته اید!
خوب است ولی کدام حقوق بشر؟! اگر منظورتان حقوق بشری است که شما میگوئید و
در آن انسان ها را قتل عام می کنند و سر می برند و جگرشان را می خورند،
باید بگویم این حقوق بشر ارزانی خودتان و اگر منظورتان کرامت نفس بشری، نوع
دوستی و صلح بین جوامع است، باید گفت ایران و ایرانی استاد، معلم و مبلغ
این حقوق بشر است و باید خود را دانش آموز این کلاس بدانید. ما طعم حقوق
بشر شما و رهبرانتان را با تمام وجودمان حس کرده ایم. فرزندان به خاک خفته
من و دیگر مادران این سرزمین گواه خوبی برای حقوق بشر شما هستند.
خانم اشتون!
از دیدار با فعالین زن گفته اید. شما با کدام فعالین زن دیدار کرده اید را نمی دانم، اما زنان این سرزمین کسانی هستند
که 8 سال تمام جگرگوشه هاشان را به میدان فرستادند تا به فرمان امام خود
لبیک گفته باشند. زنان این سرزمین مادرانی هستند که بعد از 30 سال که از
پسر خود تنها یک پلاک به دستشان می رسد، زیر تابوت خالی پسر را می گیرد و
می گوید هرچه دارم فدای انقلاب و رهبرم.
خانم اشتون!
در پایان باز می گویم که ای کاش سری هم به مزار شهدای ما می زدید، چراکه در این صورت معنی این جمله آخر مرا بهتر درک می کردید؛ما همچنان برای سربازی در راه رهبرمان آماده ایم، نه عقب نشسته ایم و
نه دشمنی ها و خصومت هایتان را فراموش کرده ایم، روزی که فرمان برسد، چنان
در برابرتان خواهیم ایستاد که تاریخ بدر و عاشورایی دیگر را در صفحه خود
ثبت کند.
با احترام
صدیقه سادات بحرینیان-مادر شهیدان محمد،اکبر و ابالفضل فخفوری-خواهر شهید سیدرضا بحرینیان