این بیماری را با ویژگیهای زیر بشناسیم:
1. جنبهی افراطی،
نامعقول، اجباری (فشار از درون است نه از بیرون) و نامتناسب دارند.
2. انصراف از
آنها مشکل است.
3. درماندگی مشخصی را در فرد باعث میشود.
4. دقت قابل
ملاحظهای را به خود اختصاص میدهد.
5. بازده فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر
قرار میدهد. [1]
در وسواس روان شناختی (نابهنجار) به درمان جدّی نیاز است و در
درمان باید از روانشناس بالینی و روان پزشک کمک گرفت. و هر چه دیرتر اقدام شود
درمان مشکلتر میگردد
پی نوشت :
[1] . پیشین،
ص 158 ـ 157، (اقتباس).
«جمال الدین، حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی» معروف به «علامه حلّی»، از علمای
برجسته قرن هشتم هجری است که در سال 726 ه.ق از دنیا رفت و در نجف اشرف به
خاک سپرده شد. او در تمام علوم اسلامی استاد ماهری بود و تألیفات او را بیش
از 500 جلد تخمین زده اند. وی «سلطان محمّد خدابنده» پادشاه مغول را شیعه
کرد و در این مسیر خدمت بزرگی به مذهب جعفری نمود.
«علامه حلّی» از کسانی است که به دیدار آقا امام زمان (عج) نائل آمده و از
وجود این خورشید فروزان بهره ها برده است. («حضرت مهدی (عج)، فروغ...»، ص
249)
رجوع شود به واژه: سیّد مرتضی
علقمیّه رجوع شود به واژه: اقامتگاه قائم (عج) در غیبت کبری
یکی از نشانه های ظهور، خروج مردی به نام شعیب بن صالح در سمرقند و یا
نیشابور است. شیخ طوسی رحمه الله خروج او را به نقل از امام سجاد علیه
السلام این گونه بیان کرده است: «خروج شعیب بن صالح پس از عوف سلمی و قبل
از خروج سفیانی است». [1] « ثُمَّ یَکُونُ خُرُوجُ شُعَیبَ بْنَ صالِحٍ
مِنْ سَمَرْقَنْد ثُمَّ یَخْرُجُ السُّفیانی...»
راوندی نیز از امام سجاد علیه السلام نقل کرده است: «پس خروج شعیب صالح از
سمرقند است». [2] شیخ صدوق رحمه الله خروج او را از نیشابور ذکر کرده است.
[3] .
از برخی روایات دیگر استفاده میشود: او پرچمدار حضرت مهدی ع لیه السلام و به عنوان پیش قراول آن حضرت انجام وظیفه میکند. [4] .
پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 443.
[2] الخرائج والجرائح، ج3، ص1155، ح 61.
[3] کمالالدین، ج 2، ص 443، باب 43، ح 16.
[4] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 207؛ همچنین ر.ک: کنزالعمال، ج 4، ص 588، ح 39667 و39666؛ کتاب الفتن، ص 188.
کلام شهید | |
خاطره لباس های غواصیش رو بغل کرده بود و به اسمان نگاه میکرد. گفتم چرا نشسته ای؟ پاشو بیا لباست رو بپوش. دیگه بچه ها رفتند نگاهم کرد ، لبخند زد.گفتم یالا دیگه بپوش بیا یک خمپاره شصت آمد درست همان جایی که نشسته بود |
سؤال
با کوچکترین تحریک و صحبت با
دوستم حتی با نیمه نعوظ و گاها حتی با فکر کردن متوجه انزال یک قطره و گاها کمتر آب
به شکل منی (چسبنده و لزج) میشم اما نه جهش دارد و نه به اوج میرسم حتی گاهی با
استبراء متوجه خروجش میشم ؛ این مسئله خیلی گیجم کرده آیا هربار باید غسل کنم؟
جواب
در فرض سئوال مایع یاد شده منی محسوب نمی شود و غسل ندارد. (1)
1. آیت الله خامنه ای ، اجوبه الاستفتائات ، احکام جنابت
فشارها و محدودیتهای زمان امام
حسن عسکری، به دو علت، از دو پیشوای دیگر بیشتر بود:
الف) در زمان امام
عسکری-علیه السلام-شیعه به صورت یک
قدرت عظیم در عراق در آمده بود و همه مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت
معترض بوده و حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند، بلکه معتقد است
امامت الهی در فرزندان علی-علیه السلام-باقی است، و در آن زمان شخصیت ممتاز این خانواده امام حسن عسکری-علیه السلام-بود. گواه قدرت شیعیان،
اعتراف «عبید الله » ، وزیر «معتمد» عباسی، به این موضوع است. توضیح اینکه پس از
شهادت حضرت عسکری، برادرش جعفر «کذاب » نزد عبید الله رفت و گفت: منصب برادرم را به
من واگذار، من در برابر آن سالیانه بیست هزار دینار به تو می دهم. وزیر به او پرخاش
کرد و گفت: احمق! خلیفه آن قدر به روی کسانی که پدر و برادر تو را امام می دانند،
شمشیر کشید تا بلکه بتواند آنان را از این عقیده برگرداند، ولی نتوانست، و با تمام
کوششهایی که کرد توفیقی به دست نیاورد، اینک اگر تو در نظر شیعیان امام باشی نیازی
به خلیفه و غیر خلیفه نداری و اگر در نظر آنان چنین مقامی نداشته باشی، کوشش ما، در
این راه کوچکترین فایده ای نخواهد داشت.
ادامه دارد
سیره پیشوایان ص 620 - نویسنده: مهدی پیشوایی
- نرم افزار پیامبراعظم در اینترنت
متن آیه
وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ
ترجمه
و تذکّر نمىیابند مگر آن که خداوند بخواهد. او سزاوار تقواست و سزاوار آمرزیدن است.
تفسیر
گرچه انسان داراى
اختیار است: «فمن شاء ذکره» امّا خواست او به تنهایى کافى نیست و تا خدا نخواهد
چیزى واقع نمىشود. «و ما یذکرون الّا ان یشاء اللّه»
پند گرفتن از تذکّرات الهى
جز با توفیق الهى میسر نمىشود. «و ما یذکرون الّا ان یشاء اللّه»
کفّار لجوج و
سرسخت به هیچ قیمتى ایمان نمىآورند، جز آن که خداوند بخواهد و آنان را مجبور کند
(که خداوند هم چنین نمىکند). «و ما یذکرون الّا ان یشاء اللّه»
تنها خداوند،
سزاوار آن است که از او پروا کنیم و اگر خلافى انجام دادیم، فقط اوست که مىتواند
ما را عفو کند و ببخشد. «هو اهل التقوى و اهل المغفرة»
«ابو محمّد، فضل بن شاذان أزْدی» از اصحاب امام رضا علیه السّلام بود. وی
عمر طولانی و با برکتی داشته است. «فضل بن شاذان»، 180 جلد کتاب در دفاع از
حریم تشیّع نوشته، که یکی از آنها کتاب «الغیبة» پیرامون امام قائم (عج)
است.
وی در سال 260 هجری قمری در شهر نیشابور از توابع استان خرسان رضوی گذشت. («رجال»، شیخ طوسی، ص 420)
از جمله نشانه های ظهور «خروج سید حسنی» از طرف دیلم است. درباره شخصیت سید
حسنی در روایات سخنی نیامده، ولی روایاتی که سخن از خروج و کشته شدن او
دارد تا حدودی به معرفی او پرداخته است.
علامه مجلسی رحمه الله گفته است: در حدیث مفضل از حضرت صادق علیه السلام
آمده است که فرمود: «حسنی آن جوانمرد خوشرویی که از طرف دیلم خروج میکند و
با بیان فصیحی که دارد، فریاد بر می آورد: ای آل احمد! اجابت کنید. دردمند
پریشان حال را و آنکه از پیرامون ضریح (شاید مراد کعبه باشد) ندا میکند؛
پس گنجینه های الهی در طالقان او را اجابت میکنند. [آنها] گنج هایی از طلا
و نقره نیستند؛ بلکه مردانی اند همانند قطعه های آهن. بر اسبهای چابک
سوار گشته و حربه هایی به دست میگیرند. پیوسته ستمگران را میکشند تا
اینکه وارد کوفه میشوند. در حالی که بیشتر جاهای زمین از لوث وجود
بی دینان پاک گشته، سید حسنی آنجا را محل اقامت خود قرار میدهد.
آن گاه خبر ظهور مهدی علیه السلام به سید حسنی و اصحابش میرسد، اصحاب به
او میگویند: ای فرزند پیغمبر! این کیست که در قلمرو ما فرود آمده؟
میگوید: برویم ببینیم او کیست - در صورتی که به خدا قسم سید حسنی میداند
او مهدی علیه السلام است و بدین جهت این سخن را میگوید که به یارانش آن
حضرت را بشناساند - پس سید حسنی بیرون میآید تا اینکه به مهدی علیه السلام
میرسد. آن گاه میگوید: اگر تو مهدی آل محمدصلی الله علیه وآله هستی، پس
عصای جدّت پیامبر و انگشتر و جامه و زره آن حضرت کجا است؟ عمامه (سحاب)
اسب، شتر، قاطر، الاغ و اسب اصیل رسول خدا و مصحف امیرمؤمنان کجا است؟
پس آن حضرت تمام اینها را به او نشان میدهد. آن گاه عصای پیامبر را
میگیرد و در سنگ سختی میکارد، فوراً برگ میدهد. منظورش از این کار آن
است که بزرگواری و فضیلت حضرت مهدی علیه السلام را به اصحاب خود بنمایاند
تا با آن حضرت بیعت کنند.
پس سید حسنی عرضه میدارد: اللّه اکبر ای فرزند پیغمبر! دستت را بده تا با
شما بیعت کنیم. حضرت مهدی علیه السلام دستش را دراز میکند، سید حسنی و
اصحابش بیعت میکنند». [1] .
مرحوم کلینی پایان کار سید حسنی را در ضمن روایتی از امام صادق علیه السلام
این گونه نقل کرده است: «فَیَبتَدِرُ الحَسَنِیُّ اِلَی الخُرُوجِ
فَیَثِبُ عَلَیهِ اَهْلُ مَکَّةَ فَیَقْتُلُونَهُ وَیَبْعَثُونَ بِرَأسِهِ
اِلَی الشَّامِیِّ فَیَظْهَرُ عِنْدَ ذَلِکَ صَاحِبُ هَذَا الاَمرِ...» [2]
؛ «... و آن گاه که [سیّد] حسنی خروج خود را آغاز میکند، اهل مکه بر او
هجوم آورده، او را به قتل میرسانند و سر او را بریده برای شامی میفرستند و
دراین هنگام صاحب الامر ظهور خواهد کرد...».
نعمانی نیز مینویسد: «یعقوب سراج گوید: به امام صادق علیه السلام عرض
کردم: فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: آن گاه که فرزندان عباس به
اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست گردد. [راوی] حدیث یاد شده را به عینه
ذکر کرده تا رسیده است به ذکر آلات جنگی و زین و افزوده است: «تا اینکه بر
فراز مکه فرود آید، و شمشیر را از نیامش بیرون میکشد، و زره را میپوشد و
پرچم و برد را باز میکند. عمامه را به سر میگذارد و عصا را به دست
میگیرد و از خداوند درباره ظهورش اجازه میخواهد.
پس یکی از خادمان آن حضرت از آن موضوع آگاه میشود و نزد حسنی آمده او را
از خبر آگاه میکند. حسنی به خروج از آن حضرت پیش دستی میکند؛ پس مردم مکه
بر او شوریده و او را به قتل میرسانند و سرش را به نزد شامی میفرستند.
پس در این هنگام صاحب این امر ظهور میکند و مردم با او بیعت کرده از او
پیروی میکنند...». [3] .
برخی، از این دو روایت استفاده کردهاند که «سید حسنی» همان نفس زکیّه است.
پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج 53، ص 15.
[2] الکافی، ج 8، ص 224، ح 285.
[3] الغیبة، باب 14، ح 43؛ با اندک تفاوتی، الکافی، ج 8، ص 224، ح 285.