قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۱۵ مطلب توسط «علی اکبر هدایتیان» ثبت شده است

۲۱
بهمن


دریافت
حجم: 5.48 مگابایت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

این بیماری را با ویژگی‌های زیر بشناسیم:
1. جنبه‌ی افراطی، نامعقول، اجباری (فشار از درون است نه از بیرون) و نامتناسب دارند.
2. انصراف از آنها مشکل است.
3. درماندگی مشخصی را در فرد باعث می‌شود.
4. دقت قابل ملاحظه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد.
5. بازده فعالیت‌های روزمره را تحت تأثیر قرار می‌دهد. [1]
در وسواس روان شناختی (نابهنجار) به درمان جدّی نیاز است و در درمان باید از روانشناس بالینی و روان پزشک کمک گرفت. و هر چه دیرتر اقدام شود درمان مشکل‌تر می‌گردد

پی نوشت :

[1] . پیشین، ص 158 ـ 157، (اقتباس).

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

دریافت
حجم: 5.98 مگابایت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

«جمال الدین، حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی» معروف به «علامه حلّی»، از علمای برجسته قرن هشتم هجری است که در سال 726 ه.ق از دنیا رفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. او در تمام علوم اسلامی استاد ماهری بود و تألیفات او را بیش از 500 جلد تخمین زده اند. وی «سلطان محمّد خدابنده» پادشاه مغول را شیعه کرد و در این مسیر خدمت بزرگی به مذهب جعفری نمود.
«علامه حلّی» از کسانی است که به دیدار آقا امام زمان (عج) نائل آمده و از وجود این خورشید فروزان بهره ها برده است. («حضرت مهدی (عج)، فروغ...»، ص 249)
رجوع شود به واژه: سیّد مرتضی
علقمیّه رجوع شود به واژه: اقامتگاه قائم (عج) در غیبت کبری

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن


دریافت
حجم: 1.45 مگابایت


  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

یکی از نشانه‏ های ظهور، خروج مردی به نام شعیب بن صالح در سمرقند و یا نیشابور است. شیخ طوسی ‏رحمه الله خروج او را به نقل از امام سجاد علیه السلام این گونه بیان کرده است: «خروج شعیب بن صالح پس از عوف سلمی و قبل از خروج سفیانی است». [1] « ثُمَّ یَکُونُ خُرُوجُ شُعَیبَ بْنَ صالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْد ثُمَّ یَخْرُجُ السُّفیانی...»
راوندی نیز از امام سجاد علیه السلام نقل کرده است: «پس خروج شعیب صالح از سمرقند است». [2] شیخ صدوق‏ رحمه الله خروج او را از نیشابور ذکر کرده است. [3] .
از برخی روایات دیگر استفاده می‏شود: او پرچم‏دار حضرت مهدی‏ ع لیه السلام و به عنوان پیش قراول آن حضرت انجام وظیفه می‏کند. [4] .

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 443.

[2] الخرائج‏ والجرائح، ج3، ص1155، ح 61.
[3] کمال‏الدین، ج 2، ص 443، باب 43، ح 16.
[4] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 207؛ همچنین ر.ک: کنزالعمال، ج 4، ص 588، ح 39667 و39666؛ کتاب الفتن، ص 188.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن


دریافت
حجم: 11 مگابایت


  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

کلام شهید
 و ما یقین داریم، این ما نیستیم که دشمن را به روزگار سیاه نشانده ایم، بلکه ما یک وسیله ایم و نه بیشتر، وپیروزى را خداوند به ما مى دهد به کمک امدادهاى غیبى خود. من در انتظار رسیدن فصل موعود لحظه شمارى مى کنم.
شهید محمدحسین عصمتى پور

خاطره
 لباس های غواصیش رو بغل کرده بود و به اسمان نگاه میکرد.
گفتم چرا نشسته ای؟ پاشو بیا لباست رو بپوش. دیگه بچه ها رفتند
نگاهم کرد ، لبخند زد.گفتم یالا دیگه بپوش بیا
یک خمپاره شصت آمد درست همان جایی که نشسته بود
  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن


دریافت
حجم: 4.89 مگابایت


  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

سؤال

با کوچکترین تحریک و صحبت با دوستم حتی با نیمه نعوظ و گاها حتی با فکر کردن متوجه انزال یک قطره و گاها کمتر آب به شکل منی (چسبنده و لزج) میشم اما نه جهش دارد و نه به اوج میرسم حتی گاهی با استبراء متوجه خروجش میشم ؛ این مسئله خیلی گیجم کرده آیا هربار باید غسل کنم؟   


جواب

در فرض سئوال مایع یاد شده منی محسوب نمی شود و غسل ندارد. (1)

  1. آیت الله خامنه ای ، اجوبه الاستفتائات ، احکام جنابت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن


دریافت
حجم: 2.72 مگابایت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

فشارها و محدودیتهای زمان امام حسن عسکری، به دو علت، از دو پیشوای دیگر بیشتر بود:
الف) در زمان امام عسکری-
علیه السلام-شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق در آمده بود و همه مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت معترض بوده و حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند، بلکه معتقد است امامت الهی در فرزندان علی-علیه السلام-باقی است، و در آن زمان شخصیت ممتاز این خانواده امام حسن عسکری-علیه السلام-بود. گواه قدرت شیعیان، اعتراف «عبید الله » ، وزیر «معتمد» عباسی، به این موضوع است. توضیح اینکه پس از شهادت حضرت عسکری، برادرش جعفر «کذاب » نزد عبید الله رفت و گفت: منصب برادرم را به من واگذار، من در برابر آن سالیانه بیست هزار دینار به تو می دهم. وزیر به او پرخاش کرد و گفت: احمق! خلیفه آن قدر به روی کسانی که پدر و برادر تو را امام می دانند، شمشیر کشید تا بلکه بتواند آنان را از این عقیده برگرداند، ولی نتوانست، و با تمام کوششهایی که کرد توفیقی به دست نیاورد، اینک اگر تو در نظر شیعیان امام باشی نیازی به خلیفه و غیر خلیفه نداری و اگر در نظر آنان چنین مقامی نداشته باشی، کوشش ما، در این راه کوچکترین فایده ای نخواهد داشت.
ادامه دارد
سیره پیشوایان ص 620 - نویسنده: مهدی پیشوایی  - نرم افزار پیامبراعظم در اینترنت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن


دریافت
حجم: 220 کیلوبایت


  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

متن آیه

وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ


ترجمه

و تذکّر نمى‏یابند مگر آن که خداوند بخواهد. او سزاوار تقواست و سزاوار آمرزیدن است.


تفسیر

گرچه انسان داراى اختیار است: «فمن شاء ذکره» امّا خواست او به تنهایى کافى نیست و تا خدا نخواهد چیزى واقع نمى‏شود. «و ما یذکرون الّا ان یشاء اللّه»
پند گرفتن از تذکّرات الهى جز با توفیق الهى میسر نمى‏شود. «و ما یذکرون الّا ان یشاء اللّه»
کفّار لجوج و سرسخت به هیچ قیمتى ایمان نمى‏آورند، جز آن که خداوند بخواهد و آنان را مجبور کند (که خداوند هم چنین نمى‏کند). «و ما یذکرون الّا ان یشاء اللّه»
تنها خداوند، سزاوار آن است که از او پروا کنیم و اگر خلافى انجام دادیم، فقط اوست که مى‏تواند ما را عفو کند و ببخشد. «هو اهل التقوى و اهل المغفرة»

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن

دریافت
حجم: 27.8 مگابایت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن

دریافت
حجم: 4.34 مگابایت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن


دریافت
حجم: 859 کیلوبایت


  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن


دریافت
حجم: 2 مگابایت


  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن

«ابو محمّد، فضل بن شاذان أزْدی» از اصحاب امام رضا علیه السّلام بود. وی عمر طولانی و با برکتی داشته است. «فضل بن شاذان»، 180 جلد کتاب در دفاع از حریم تشیّع نوشته، که یکی از آنها کتاب «الغیبة» پیرامون امام قائم (عج) است.
وی در سال 260 هجری قمری در شهر نیشابور از توابع استان خرسان رضوی گذشت. («رجال»، شیخ طوسی، ص 420)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن

از جمله نشانه‏ های ظهور «خروج سید حسنی» از طرف دیلم است. درباره شخصیت سید حسنی در روایات سخنی نیامده، ولی روایاتی که سخن از خروج و کشته شدن او دارد تا حدودی به معرفی او پرداخته است.
علامه مجلسی‏ رحمه الله گفته است: در حدیث مفضل از حضرت صادق‏ علیه السلام آمده است که فرمود: «حسنی آن جوانمرد خوشرویی که از طرف دیلم خروج می‏کند و با بیان فصیحی که دارد، فریاد بر می‏ آورد: ای آل احمد! اجابت کنید. دردمند پریشان حال را و آنکه از پیرامون ضریح (شاید مراد کعبه باشد) ندا می‏کند؛ پس گنجینه‏ های الهی در طالقان او را اجابت می‏کنند. [آنها] گنج هایی از طلا و نقره نیستند؛ بلکه مردانی اند همانند قطعه‏ های آهن. بر اسب‏های چابک سوار گشته و حربه‏ هایی به دست می‏گیرند. پیوسته ستمگران را می‏کشند تا اینکه وارد کوفه می‏شوند. در حالی که بیشتر جاهای زمین از لوث وجود بی‏ دینان پاک گشته، سید حسنی آنجا را محل اقامت خود قرار می‏دهد.
آن گاه خبر ظهور مهدی‏ علیه السلام به سید حسنی و اصحابش می‏رسد، اصحاب به او می‏گویند: ای فرزند پیغمبر! این کیست که در قلمرو ما فرود آمده؟ می‏گوید: برویم ببینیم او کیست - در صورتی که به خدا قسم سید حسنی می‏داند او مهدی‏ علیه السلام است و بدین جهت این سخن را می‏گوید که به یارانش آن حضرت را بشناساند - پس سید حسنی بیرون می‏آید تا اینکه به مهدی‏ علیه السلام می‏رسد. آن گاه می‏گوید: اگر تو مهدی آل محمدصلی الله علیه وآله هستی، پس عصای جدّت پیامبر و انگشتر و جامه و زره آن حضرت کجا است؟ عمامه (سحاب) اسب، شتر، قاطر، الاغ و اسب اصیل رسول خدا و مصحف امیرمؤمنان کجا است؟
پس آن حضرت تمام اینها را به او نشان می‏دهد. آن گاه عصای پیامبر را می‏گیرد و در سنگ سختی می‏کارد، فوراً برگ می‏دهد. منظورش از این کار آن است که بزرگواری و فضیلت حضرت مهدی ‏علیه السلام را به اصحاب خود بنمایاند تا با آن حضرت بیعت کنند.
پس سید حسنی عرضه می‏دارد: اللّه اکبر ای فرزند پیغمبر! دستت را بده تا با شما بیعت کنیم. حضرت مهدی‏ علیه السلام دستش را دراز می‏کند، سید حسنی و اصحابش بیعت می‏کنند». [1] .
مرحوم کلینی پایان کار سید حسنی را در ضمن روایتی از امام صادق‏ علیه السلام این گونه نقل کرده است: «فَیَبتَدِرُ الحَسَنِیُّ اِلَی الخُرُوجِ فَیَثِبُ عَلَیهِ اَهْلُ مَکَّةَ فَیَقْتُلُونَهُ وَیَبْعَثُونَ بِرَأسِهِ اِلَی الشَّامِیِّ فَیَظْهَرُ عِنْدَ ذَلِکَ صَاحِبُ هَذَا الاَمرِ...» [2] ؛ «... و آن گاه که [سیّد] حسنی خروج خود را آغاز می‏کند، اهل مکه بر او هجوم آورده، او را به قتل می‏رسانند و سر او را بریده برای شامی می‏فرستند و دراین هنگام صاحب الامر ظهور خواهد کرد...».
نعمانی نیز می‏نویسد: «یعقوب سراج گوید: به امام صادق‏ علیه السلام عرض کردم: فرج شیعیان شما کی خواهد بود؟ پس فرمود: آن گاه که فرزندان عباس به اختلاف پردازند و حکومت ایشان سست گردد. [راوی] حدیث یاد شده را به عینه ذکر کرده تا رسیده است به ذکر آلات جنگی و زین و افزوده است: «تا اینکه بر فراز مکه فرود آید، و شمشیر را از نیامش بیرون می‏کشد، و زره را می‏پوشد و پرچم و برد را باز می‏کند. عمامه را به سر می‏گذارد و عصا را به دست می‏گیرد و از خداوند درباره ظهورش اجازه می‏خواهد.
پس یکی از خادمان آن حضرت از آن موضوع آگاه می‏شود و نزد حسنی آمده او را از خبر آگاه می‏کند. حسنی به خروج از آن حضرت پیش ‏دستی می‏کند؛ پس مردم مکه بر او شوریده و او را به قتل می‏رسانند و سرش را به نزد شامی می‏فرستند. پس در این هنگام صاحب این امر ظهور می‏کند و مردم با او بیعت کرده از او پیروی می‏کنند...». [3] .
برخی، از این دو روایت استفاده کرده‏اند که «سید حسنی» همان نفس زکیّه است.


پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج 53، ص 15.
[2] الکافی، ج 8، ص 224، ح 285.
[3] الغیبة، باب 14، ح 43؛ با اندک تفاوتی، الکافی، ج 8، ص 224، ح 285.

  • علی اکبر هدایتیان