دریافت
حجم: 1.46 مگابایت
ایثار اقتصادى و آخرت گرایی ( اخلاقى ، اقتصادى )
وَ قَالَ علی[علیه السلام] وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ .
ترجمه :.و درود خدا بر او ، فرمود : صدقه دادن دارویى ثمر بخش است ، و کردار بندگان در دنیا ، فردا در پیش روى آنان جلوه گر است.
کلام شهید | |
خاطره بعضی از بیمارای آسایشگاه طوری بودن که هیچ کس حتی طاقت دیدنشون رو نداشت،چه برسه به اینکه ازشون نگهداری کنه،ولی صدیقه می رفت اونا رو می شست و کاراشون رو انجام می داد و اصلا هم از این کار ناراحت نمی شد.کلا آدم پر دل و جراتی بود،واس همین هیچ وقت دنبال کارای کوچیک و راحت نمی رفت. همیشه آخر هفته ها یا تو آسایشگاه کهریزک پیداش می کردیم یا تو بیمارستان معلولین ذهنی نارمک. (شهیده صدیقه رودباری) |
«احمد بن محمّد»، از علماء و متکلّمین بزرگ شیعه و معروف به «مقدّس» یا
«مقدّس اردبیلی» و «محقّق اردبیلی» است. وی از جمله کسانی است که لیاقت
مشاهده جمال ملکوتی یوسف زهرا سلام الله علیها را پیدا کرد. او در سال 993
ه.ق در نجف اشرف در گذشت.
«مقدّس اردبیلی» صاحب تألیفات بسیاری است که از جمله: «آیات الاحکام یا
زبدة البیان، اثبات الواجب، استیناس المعنویة، الخراجیه و حدیقة الشّیعه.»
(«منتخب الاثر»، ص 413- فرهنگ فارسی معین»، ج 6، ص 2007)
مراد از «شیصبانی» در روایات اهل بیت علیهم السلام، مردی از بنی عباس و یا
مردی دشمن اهل بیتعلیهم السلام است؛ زیرا امامان علیهم السلام بنی عباس را
به بنی شیصبان تعبیر میکردند و آن نام مردی بدکردار یا گمنامی [1] است و
آن بزرگواران دشمن خود را به طور کنایه با این کلمه نام بردهاند.
«شیصبان» در لغت نامی از نامهای ابلیس است. پس از آنکه قدرت در دست زمینه
سازان خراسانی و طرفداران آنان قرار میگیرد، شیصبانی در عراق خروج میکند.
از جابر جعفی نقل شده است: «از ابوجعفر امام باقرعلیه السلام درباره سفیانی
سؤال کردم، حضرت فرمود: «وَاَنّی لَکُمْ بِالسُّفیانی حَتَّی یَخْرُجَ
قَبْلَهُ الشَّیْصبانی یَخْرُجُ مِنْ اَرْضِ کُوفان یَنْبَعُ کَما یَنْبَعُ
الماءُ فَیَقتُلُ وَفْدَکُم فَتَوَقَعُوا بَعدَ ذلکَ السُّفیانی وَ خُروجَ
القائِمِ علیه السلام» [2] ؛ «سفیانی خروج نمیکند؛ مگر آنکه قبل از او
شیصبانی در سرزمین کوفان خروج کند. او همچون جوشیدن آب از زمین می جوشد و
فرستادگان شما را به قتل میرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانی و ظهور
قائم علیه السلام؛ باشید».
پی نوشت ها:
[1] ر.ک: مستدرک الوسائل، ج13، ص131 و126.
[2] الغیبة، ص 302، باب 18، ح 8.
سؤال
درصورتی که بیرون بودن موی
سر بانوان در برابر نامحرم محرک نباشد آیا پوشاندن آن واجب است؟
جواب
پوشاندن آن واجب است .
رساله مراجع،م2433
خاندان عباسی و پیروان آنان، طبق روایات و
اخبار متواتر، می دانستند مهدی موعود که تار و مار کننده کلیه حکومتهای خود کامه
است، از نسل حضرت عسکری-علیه السلام-خواهد بود، به همین جهت پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند تا بلکه بتواند
فرزند او را به چنگ آورده و نابود کنند (همچون تلاش بیهوده فرعونیان برای نابودی
موسی!)
به دلائل یادشده در بالا، فشار و اختناق در مورد پیشوای یازدهم فوق
العاده شدید بود و از هر طرف او را تحت کنترل و نظارت داشتند. حکومت عباسی به قدری
از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعی امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بود هر هفته
روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شود. دربار عباسی به قدری وحشت داشت که به
این مقدار کفایت نکرد، بلکه «معتز» امام را بازداشت و زندانی کرد و حتی به «سعید
حاجب » دستور داد امام را به سمت کوفه حرکت داده و در راه او را به قتل برساند، ولی
پس از سه روز، ترکان، خود او را به هلاکت رساندند. پس از او «مهتدی » نیز امام
را بازداشت و زندانی کرد و تصمیم به قتل حضرت داشت که خداوند مهلت نداد و ترکان بر
ضد او شوریدند و وی را به قتل رساندند.
سیره پیشوایان ص 620
العِلمُ خَزائنُ و
مَفاتِیحُهُ السُّؤالُ، فَاسألُوا رَحِمَکُمُ اللّه ُ فإنّهُ یُؤجَرُ أربَعةٌ :
السائلُ ، و المُتَکلِّمُ ، و المُستَمِعُ ، و المُحِبُّ لَهُم ( تحف العقول ، ص
41)
دانش گنجینه هایى است و
کلیدهاى آنها پرسش است ؛ پس بپرسید ، رحمت خدا بر شما ، که بر اثر آن چهار نفر
پاداش مى یابند : پرسش کننده ، گوینده ، شنونده و دوستدار آنان .
متن آیه
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ
ترجمه
و به نفس ملامتگر قسم مىخورم (که شما پس از مرگ زنده خواهید شد.)
تفسیر
یکى از ویژگىهاى
انسان، داشتن وجدان اخلاقى و شناخت فطرى خوبىها و بدىها و سرزنش و ملامت خود یا
دیگران به هنگام انجام بدىها است. «النفس اللوّامة»
در میان سه نفس امّاره،
مطمئنّة و لوّامة، آن که به سرزنشها و حسرتهاى روز قیامت شباهت دارد، نفس لوّامة
است. «لااقسم بیوم القیامة... بالنفس اللوّامة»
امام جواد علیه السلام فرمودند :
مَن زارَها
عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ(بحارالأنوار ، ج 102، ص 266 )
هر کس او – حضرت معصومه سلام الله علیها - را با شناخت زیارت
کند بهشت پاداش او خواهد بود.
هر تلاوتی، قرائت هست ولی هر قرائتی، تلاوت نیست؛ با این توضیح که: قرائت قرآن، تنها؛ خواندن قرآن است اما تلاوت قرآن، شمرده خواندن قرآن است به همراه تدبّر و اندیشه در معنای آن و عمل به احکام آن و امید به وعدهها و هراس از تهدیدها و عبرت از داستانهای قرآن.
قرآن کریم کتابی است که میتواند ظلمتهای جهل و مشکلات انسانها را برطرف کند و بهترین راه استفاده از این کتاب هدایت، خواندن و تدبّر و تفکّر در آیات آن است، به همین خاطر، خداوند متعال فرمود:( فَاقْرَۆُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن)(مزّمل/ ۲۰) هر مقدار که مىتوانید از قرآن بخوانید» و همچنین فرمود:( أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن ) (محمد/۲۴) آیا در قرآن نمىاندیشند؟
خواندن قرآن؛ عبادت
است و سبب جلای دلها و رفع فراموشی و بلغم:
پیامبر
اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: ( أَفْضَلُ
عِبادَةِ اُمََّتی قِرَاءَةُ القُرآنِ ) برترین عبادت امت من
خواندن قرآن است. و فرمود: ( إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ لَتَصْدَأُ کَمَا یَصْدَأُ
الْحَدِیدُ وَ إِنَّ جَلَاءَهَا قِرَاءَةُ الْقُرْآن ) همانا این دلها
زنگار میگیرد؛ همانطورى که آهن زنگار میگیرد و همانا جلاى دلها (از این زنگار)؛
خواندن قرآن است. و امام صادق (علیهالسلام)
فرمود: ( السِّوَاکُ وَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ مَقْطَعَةٌ لِلْبَلْغَمِ )
مسواک
زدن و خواندن قرآن بلغم را میبرند. و در روایتی دیگر میفرماید:( ثَلَاثَةٌ یُذْهِبْنَ النِّسْیَانَ وَ یُحْدِثْنَ الذُّکْرَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ
وَ السِّوَاکُ وَ الصِّیَام )سه چیز فراموشى را
میبرند و یاد میآورند، خواندن قرآن، مسواک زدن و روزه.
ارزش هاى رازدارى و خوشرویی (اخلاقى،سیاسی،اجتماعى)
وَ قَالَ علی[علیه السلام] صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ فِى الْعِبَارَةِ عَنْ هَذَا الْمَعْنَى أَیْضاً الْمَسْأَلَةُ خِبَاءُ الْعُیُوبِ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُ عَلَیْهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : سینه خردمند صندوق راز اوست و خوشرویى وسیله دوست یابى ، و شکیبایى ، گورستان پوشاننده عیب هاست . و یا فرمود : پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب هاست ، و انسان از خود راضى ، دشمنان او فراوانند.