امام علی علیه السلام فرمودند :
الکَرَمُ احتِمالُ
الجَریرَةِ .( غررالحکم ، 964)
بزرگوارى، تحمّل کردن گناه و تقصیر
است.
امام علی علیه السلام فرمودند :
الکَرَمُ احتِمالُ
الجَریرَةِ .( غررالحکم ، 964)
بزرگوارى، تحمّل کردن گناه و تقصیر
است.
امام علی علیه السلام فرمودند :
فَوْتُ الْحَاجَةِ
أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَیْرِ أَهْلِهَا.( نهج البلاغه،حکمت66)
از دست دادن حاجت بهتر
از درخواست کردن از نااهل است.
امام رضا علیه اسلام :
صل رحمک و لـو
بشربه من ماء و افضل مـا توصل به الـرحـم کف الاذى عنها.( تحف العقول,ص 445)
پیوند خـویشـاوندى را
بر قرار کنید گرچه با جرعه آبى باشد؛ و بهترین پیوند خـویشـاونـدى، خـوددارى از
آزار خـویشـاونـدان است.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند :
إنَّ الرَّجُلَ
یَذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَحْرُمُ صَلاةَاللَّیْلِ، إ نَّ الْعَمَلَ السَّیِّى ءَ
اسْرَعُ فى صاحِبِهِ مِنَ السِّکینِ فِى اللَّحْمِ.(اصول کافى ، ج 2، ص 272.)
چه بسا شخصى به وسیله
انجام گناهى از نماز شب محروم گردد، همانا تاثیر گناه در روان انسان سریع تر از
تاثیر چاقو در گوشت است .
امام جواد علیه السلام فرمودند :
عِزُّ المُؤمِنِ
غِناهُ عَنِ النَّاسِ. (بحارالأنوار،ج75،ص 109،ح12)
عزّت مؤمن در بىنیازى او از مردم است
امام حسن مجتبی علیه السلام :
هَلاکُ الْمَرْءِ فى ثَلاث: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ; فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ،، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ. (أعیان الشّیعة،ج 1،ص 577 ؛ بحارالأنوار،ج 75،ص 111)
هلاکت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است:
تکبّر، حرص، حسد. تکبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر ،
شیطان ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است ، همان طورى که حضرت آدم (علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج
شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به
قتل رساند.
امام حسین علیه السلام فرمودند :
مَنْ حاوَلَ
أمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أفْوَتُ لِما یَرْجُو وَ أسْرَعُ لِمَجیىءِ ما
یَحْذَرُ.[اصول کافى،ج 2،ص 373،ح 3؛وسائل الشّیعة،ج 16،ص 153،ح 3]
هرکس از روى نافرمانى و
معصیتِ خداوند کارى را انجام دهد، آنچه را آرزو دارد سریع تر از دست مى دهد و به
چیزی که از آن میترسد مبتلا مى گردد.
الامام الکاظم علیه السلام :
لمّا سُئلَ عن
مَعنی صلاةِ اللّه ِ والملائکةِ والمُؤمنینَ فى قولِهِ :«إنَّ اللّه َ وملائکَتَهُ
یُصَلُّونَ عَلی النَّبىِّ یا أیُّها الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَسلِّمُوا
تَسْلیما» : صلاةُ اللّه ِ رَحمَةٌ مِنَ اللّه ِ، وصلاةُ مَلائِکَتِهِ تَزکِیَةٌ
مِنهُم لَهُ، وصلاةُ المُؤمِنِینَ دُعاءٌ مِنهُم لَهُ . (میزان الحکمه،ج7، معنای
درود)
از امـام کاظم درباره
معناى درود خدا و فرشتگان و مؤمنان در آیه «خدا و فرشتگان او برپیامبر درود مـى
فـرسـتـند اى کسانى که ایمان آورده اید بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبى گردن
نـهـیـد» سـؤال شـد ، فرمود : درود فرستادن خدا نوعى رحمت از جانب اوست و درود
فرشتگان ستایشى است نسبت به رسول خدا و درود مؤمنان دعایى است براى پیامبر(ص)
.
رسول الله صلی الله علیه و آله :
أیُّها النّاسُ ،
علَیکُم بالجَماعةِ ، و إیّاکُم و الفُرْقةَ .( کنزالعمال ، 1028)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : اى مردم! به جماعت روى
آرید و از پراکندگى بپرهیزید.
امام علی علیه السلام :
إنَّ الشَّیطانَ
یُسَنِّی لَکُم طُرُقَهُ ، و یُریدُ أن یَحُلَّ دِینَکُم عُقدَةً عُقدَةً ، و
یُعطِیَکُم بالجَماعةِ الفُرقَةَ ، و بالفُرقَةِ الفِتنَةَ . ( نهج البلاغه ، خطبه
121)
همانا شیطان راههاى خود
را براى شما آسان و هموار مى گرداند و مى خواهد گره هاى دین شما را یکى یکى بگشاید
و به جاى اتحاد، پراکندگى به شما دهد و بر اثر پراکندگى فتنه نصیبتان
کند.
امام علی علیه السلام ـ مِن کتابِهِ لِلأشترِ حینَ وَلاّهُ مِصرَ ـ :
وَ اردُدْ إلى
اللّه ِ و رسولِهِ ما یُضلِعُکَ مِن الخُطُوبِ، و یَشتَبِهُ علَیکَ مِن الاُمورِ؛
فقد قالَ اللّه ُ تعالى لِقَومٍ أحَبَّ إرشادَهُم : «یا أَیُّها الذینَ آمَنُوا
أَطِیعُوا اللّه َ و أَطِیعُوا الرَّسولَ و أُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ فإِنْ
تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللّه ِ و الرَّسولِ» فالرَّدُّ إلى اللّه
ِ الأخذُ بِمُحکَمِ کتابِهِ، و الرَّدُّ إلى الرَّسولِ الأخذُ بِسُنَّتِهِ
الجامِعَةِ غیرِ المُفَرِّقَةِ .( نهج البلاغه ، نامه 53)
امام على علیه السلام ـ در فرمان ولایت مصر به
مالک اشتر ـ نوشت: مسائل دشوارى را که از پس آنها برنمى آیى و امورى را که در آنها
شبهه و تردید دارى ، به خدا و رسول او ارجاع ده ؛ چه ، خداى متعال به کسانى که دوست
داشته ارشادشان کند ، فرموده است : «اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا فرمان
برید و رسول و اولو الامر خود را اطاعت کنید و چنانچه درباره چیزى اختلاف کردید ،
آن را به خدا و رسول ارجاع دهید» . ارجاع دادن به خداوند ، همان عمل کردن به محکمات
کتاب اوست و ارجاع دادن به رسول همان عمل کردن به سنّت اوست که مایه اتحاد و
همبستگى است و از پراکندگى و جدایى جلوگیرى مى کند .