کلام شهید | |
خاطره توی تفحص شهدا، دفترچه یادداشت یه شهید شانزده ساله رو پیدا کردیم.گناهان هر روزش رو توی اون یادداشت کرده بود.گناهان رو که می خوندم ، اینا بودن: • سجده نماز ظهر طولانی نبود • زیاد خندیدم • هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد |
سؤال
کسى که از ابتدا و یا بر حسب
عادت قصد خواندن سوره فاتحه و اخلاص را داشت و «بسم الله الرحمن الرحیم» را گفت ولى
سهواً سوره را تعیین نکرد، آیا باید از اول، سوره معیّنى را قصد نماید و بعد «بسم
الله الرحمن الرحیم» را قرائت کند؟
جواب
اعاده «بسم الله الرحمن الرحیم» واجب نیست، بلکه مى تواند براى خواندن هر سوره اى به آن اکتفا کند.
آیت الله خامنه ای،اجوبه الاستفتائات،س466
أَهْلَکَ النّاسَ إثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.[بحارالأنوار،ج 75،ص 54،ح 96]
دو چیز مردم را هلاک و
بیچاره گردانده است: یکى ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند
؛ و دیگرى فخر کردن و مباهات بر دیگران است.
متوکل عباسی، بر اثر دملی که در بدنش ایجاد شده بود، سخت
بیمار شد؛ چنان که در شرف مرگ بود مادرش نذر کرده بود اگر او بهبود یافت، مقدار
زیادی پول، از دارایی خود، نزد ابوالحسن، علی بن محمد بفرستد.
فتح بن خاقان ،
وزیر و منشی متوکل، به وی گفت: «ای کاش! نزد این مرد (امام هادی (علیهالسلام)
میفرستادی. او راه معالجه را میداند». متوکل ، شخصی را نزد حضرت فرستاد. او
دارویی تجویز کرد، که حال متوکل خوب شد. مژده بهبودی او را به مادرش دادند؛ وی
دههزار دینار نزد حضرت فرستاد و مهر خود را بر آن کیسه زد. در مقابل، وقتی متوکل،
بهبود یافت و جریان هدیه مادرش را شنید، به دربان خود، سعید گفت: «شبانه به او حمله
کن و هر چه پول و اسلحه نزدش بود، بردار و پیش من بیاور». دربان شبانه به منزل
ابوالحسن (علیهالسلام) رفت.
آن حضرت در حالی که لباس و کلاه پشمی داشت، بر
سجادهای حصیری نماز میخواند. دربان، همه جا را گشت، ولی تنها چیزی که یافت،
کیسهای پول با مهر مادر متوکل و یک شمشیر ساده در غلاف بود.
او آنها را نزد
متوکل برد. متوکل ، مادرش را طلبید و ماجرا را پرسید. مادرش ماجرا را گفت و متوکل
آن اموال را بازگرداند.( داود الهامی، امامان ما (علیهمالسلام) در گفتار اهل سنت،
ص 456)
متن آیه
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
ترجمه
اى کسانى که ایمان آوردهاید! آنگاه که براى نماز روز جمعه ندا داده شد، پس به سوى یاد خدا (نماز) شتاب کنید و داد و ستد را رها کنید که این براى شما بهتر است، اگر بدانید.
تفسیر
حضور در نماز جمعه،
نشانه ایمان است. «یا ایّها الّذین آمنوا اذا نودى للصّلاة...»
نماز، مایهى ذکر
خدا است. «اذا نودى للصّلاة... فاسعوا الى ذکر اللّه»
براى حضور در نماز جمعه،
شتاب کنید. «للصّلاة من یوم الجمعة فاسعوا»
براى حضور در نماز جمعه، باید موانع
موجود را برطرف کرد. «و ذروا البیع» (رها کردن کسب و کار و تجارت از باب نمونه است
وگرنه همه کارها را باید در هنگام نماز، رها کرد و در نماز جمعه حضور
یافت.)
خداوند که فرمان ترک تجارت مىدهد، آن را با وعدههاى حق جبران مىکند.
«ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»
-در تربیت دینى، هم تشویق لازم است، «یا ایّها
الّذین آمنوا»
هم فرمان لازم است، «فاسعوا الى ذکر اللّه»
هم نهى لازم است،
«ذروا البیع»
هم استدلال لازم است. «ذلکم خیر لکم»