یکی از پدیده هایی که در سال ظهور اتفاق میافتد و در شمار نشانه های ظهور
از آن یاد شده است، باران های پیاپی است که تا آن روز مانند آن دیده نشده
است.
این بارانها زمینه آبادی و سرسبزی زمین را فراهم میکند و به بهبود وضع زمین منجر میشود؛ چنانکه امام صادقعلیه السلام میفرماید:
«اِنّ قُدّامَ القائِمِ علیه السلام لَسَنَةٌ غَیْداقَةٌ یَفْسُدُ فِیها
الثَّمَرُ فِی النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فِی ذلکَ» «در آستانه [قیام]
قائم علیه السلام سالی پرباران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روی نخل
می پوسد. پس در این تردیدی به خود راه ندهید».
بارش این مقدار باران پیاپی، کم سابقه و یا بی سابقه است. البته احتمال
دیگری نیز وجود دارد که این بارانها، هم زمان و در همه جای زمین ببارد، در
این صورت، می تواند جنبه اعجاز داشته باشد.
امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «اِذا آنَ قِیامُ القائِمِ مَطَرَ
النَّاسَ جَمادِی الآخِرةِ وَعَشْرَةَ اَیّامٍ مِنْ رَجَبَ مَطَراً لَم
یَرَ الخَلایِقُ مِثلَهُ...» [2] ؛ «وقتی که زمان قیام قائم علیه السلام
فرا رسد، بر مردم باران فرو خواهد ریخت؛ در ماه جمادی الثانی و ده روز رجب؛
بارانی که مانندش دیده نشده است.»
پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 449؛ کشفالغمة، ج 2، ص 461.
[2] الارشاد،ج 2، ص 381؛ روضة الواعظین، ج 2، ص 264؛ کشفالغمة، ج2، ص 463.
در قصص قرآنی «اصحاب کهف»، نام گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی مشرک
به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خواب عمیقی فرو رفتند. بر پایه
روایات، این پادشاه مشرک «دقیانوس» و محل واقعه «افسوس» دانسته شده است.
داستان این گروه با اشاراتی کوتاه در اوایل سوره «کهف» ذکر شده است. در آن
سخن از یکتا پرستانی است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین، به غاری
پناه بردند تا از گزند ستمکاران بتپرست برهند. خوابی که آنان را در ربود،
به فرمان پروردگار سالیانی به طول انجامید و در این مدت، چنان هیبتی داشتند
که کسی را یارای نزدیک شدن و نگریستن به آنان نبود. آنان را بیدار
میپنداشتند.
این خفتگان سالیانی چند را (بر پایه آیات قرآنی 309 سال) در همان حال
گذراندند. چون به خواست الهی از خواب برخاستند، چنان گمان بردند که تنها
روزی یا کمی بیشتر از روز خواب بودهاند. چون یکی از ایشان برای فراهم
آوردن غذا به شهر در آمد، مردم از حال شگفت انگیزشان آگاهی یافتند و بر آن
شدند تا بر در غار آنان مسجدی به پا سازند.
آنچه این انسانها را به بحث مهدویّت مرتبط می سازد، روایاتی است که از
آنان به عنوان جمعی از یاران حضرت مهدی علیه السلام یاد شده است آنان در
این بازگشت از حکومت جهانی عدل و قسط بهره وافری خواهند برد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اِذَا ظَهَرَ القائمُ مِنْ ظَهْرِ هَذا
البَیْتِ بَعَثَ اللهُ مَعَهُ سَبْعَةً وَعِشْرینَ رَجُلاً مِنْهُم
اَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً مِنْ قَومِ مُوسی... و اَصْحابُ الکَهْفِ
ثَمانِیَةٌ وَالمِقدادُ وَجابِرُ الاَنْصارِیُّ وَمُؤمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ
وَ یُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَصیُّ مُوسی» البته برخی از مفسرین اهل سنّت
نیز به زنده شدن اصحاب کهف در دوران ظهور حضرت مهدی علیه السلام اشاره
نمودهاند.
پی نوشت ها:
[1] ر.ک: بحارالانوار، ج 14، ص 436 - 411؛ ارشادالقلوب، ج 2، ص 365 - 360.
[2] ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، صص 354 - 405؛ بحارالانوار، ج 14، ص 407، باب قصة اصحاب الکهف والرقیم.
[3] ر.ک: طبری، دلائلالامامة، ص 248؛ نیشابوری، روضةالواعظین، ص 266.
[4] ر.ک: القرطبی، تفسیر القرطبی، ج 10، ص 390.
مثلث عشق
کامل سه ضلع دارد: صمیمیت+ هوس و شهوت+ تعهد
انواع صمیمیت هوس تعهد
فقدان
عشق: ضعیف ضعیف ضعیف
همدلی: قوی ضعیف ضعیف
شور و شوق: ضعیف قوی ضعیف
عشق
خالی: ضعیف ضعیف قوی
رمانتیک: قوی قوی ضعیف
عاطفی(دوجانبه): قوی ضعیف
قوی
ابلهانه(هالیوودی): ضعیف قوی قوی
آرمانی(کامل): قوی قوی قوی
کلام شهید | |
خاطره برا سنگرش کولر نصب کرده بودند.دیدم اومده بیرون و توی سایه خوابیده.ازش پرسیدم: « مگه کولر مشکلی پیدا کرده؟ چرا توی سنگر نمی خوابید توی این گرما؟ » گفت: « مگه همه ی رزمنده ها کولر دارند که زیر باد خُنکش استراحت کنند؟ من هم یکی از آنها ... » |
سؤال
عدّه اى در برابر دیگران
مبادرت به طرح کمبودها و ضعفهایى که در جمهورى اسلامى وجود دارد، مى کنند، گوشدادن
به این سخنان و حکایتها چه حکمى دارد؟
جواب
واضح است هر عملى که موجب بدنامشدن چهره جمهورى اسلامى که در برابر کفر و استکبار جهانى ایستاده است، شود به نفع اسلام و مسلمین نیست. بنا بر این، اگر این سخنان موجب تضعیف نظام جمهورى اسلامى باشد جایز نیست.
آیه الله خامنه ای،اجوبه الاستفتائات،س1397
الْزَمْ رِجْلَها،
فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. (کنزل
العمّال ، ج 16، ص 462، ح 45443.)
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر
پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.
امام هادی - علیه السلام - با آنکه در سامرّاء تحت کنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه
رنج ها و محدودیت ها، هرگز به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. بدیهی است که شخصیت
الهی و موقعیت اجتماعی امام و نیز مبارزه منفی و عدم همکاری او با خلفا، برای
طاغوتهای زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود و پیوسته از این موضوع رنج می بردند.
سرانجام تنها راه را خاموش کردن نور خدا پنداشتند و در صدد قتل امام برآمدند و بدین
ترتیب امام هادی- علیه السلام - نیز
مانند امامان پیشین با مرگ طبیعی از دنیا نرفت، بلکه در زمان «معتزّ»، مسموم
گردید(1) و در رجب سال 254 هجری به شهادت رسید و در سامرّا، در خانه خویش به خاک
سپرده شد.
1) شبلنجی، نوالأبصار، قاهره، مکتبه المشهد الحسینی، ص 166 .
2) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبه بصیرتی، ص 334 .
متن آیه
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه
اى کسانیکه ایمان آوردهاید! اموال و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نسازد و کسانى که چنین کنند، آنان همان زیانکارانند.
تفسیر
براى آن که مؤمنان را موعظه کنید و آنان بپذیرند، به آنان شخصیت
دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا...»
لازمه ایمان، برترى دادن یاد خدا بر مال و
فرزند است. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتلهکم اموالکم...»
مال و فرزند، کم یا
زیادش، مىتواند مانع یاد خدا باشد. «اموالکم... اولادکم»
خسارت واقعى، غفلت از
یاد خدا است. «فاولئک هم الخاسرون» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى
غفلت از خالق خسارت کلى است.)