دریافت
حجم: 754 کیلوبایت
میدان شوخی و تفریح و بازی اسلامی مثل میدان فوتبال است وسیع و
بزرگ. مثل بازی فوتبال هم مرز و حدود و قواعدی داره. باید مراقب باشیم خطا نکنیم،
اوت و کرنر نزنیم و تو افساید نروید ...
بله همین و بس همین چندتا حدود را
بدانیم کافی است که از بازی و شوخی حال ببریم و لذت. خدا همین را می خواد بکن بکن
های خدا (رخصتها و فرصتها) در جمع از نکن نکن هایش (امر و نهیها) زیادتر است. در
احکام شوخی چندتا نکن نکن مطرح شده و به ما گفته شده حالا بروید میدان بازی و شوخی
حلال. یادمان نرود که در سبک زندگی و مدیریت اسلامی یک بخش مهم (بخش چهارم اختصاص
به تفریح و استفاده از لذتهای حلال دارد و این بخش برای پویایی ما مانند شارژ برای
گوشی همراه یا بنزین برای ماشین است. نباشد کار لنگ میماند.)
پی نوشت :
[1] . کتاب آیین شوخی و قوانین خوشی،
محمدعلی قدیری و محمدحسین قدیری، کتابخانه سایت اسک دین
کلام شهید | |
خاطره فکش اذیتش می کرد. دکتر معاینه کرد و گفت «فردا بیا بیمارستان.» باید عکس می گرفت. عکسش که آماده د،رفتیم دکتر ببینه. وسط راه غیبش زد. توی راه روهای بیمارستان دنبالش می گشتیم. دکتر داشت می رفت.بالأخره پیداش کردم. یه نفر رو کول کرده بود داشت از پله ها می برد بالا. یه پیرمرد رو شهید مهدی باکری |
سؤال
آیا استفاده از شبستان مسجد براى رشد فکرى،
فرهنگى و نظامى (با آموزشهاى نظامى) جوانان جایز است؟ آیا با توجه به کمبود مکانهاى
اختصاصى مى توان این کارها را در ایوان مسجد انجام داد؟
جواب
این امور تابع کیفیت وقف صحن مسجد و ایوان آن است، و باید از امام جماعت و هیأت امناى مسجد در این باره نظر خواهى شود. البته حضور جوانان در مساجد و برپایى درس هاى دینى زیر نظر امام جماعت و هیأت امناى آن کار خوب و مطلوبى است.
رسول اللّه علیه السلام فرمودند :
شَرُّ الناسِ مَن
باعَ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ،و شَرٌّ مِن ذلک مَن باعَ آخِرَتَهُ بدنیا غَیرِهِ (
میزان الحکمة ،ج5،ص495)
بدترین
مردم کسى است که آخرتش را به دنیایش بفروشد و بدتر از او کسى است که آخرت خود را
براى دنیاى دیگران بفروشد.
یکی از مهمترین سازمان ها و تشکیلات آندوره را می توان شبکه ارتباطی وکالت دانست که امام علیه السلام به تدبیر امور آن و اداره اش می پرداخت و گرچه حکومت فضای اختناق را بیشتر می نمود اما امام توانست به پویایی این نهاد پرداخته ،ضمان شوکت آنرا بنماید .هدف اصلی این سازمان جمع آوری خمس ، زکات ،نذوز و هدایا از مناطق مختلف بوسیله وکیلان و تحویل آن به امام ،و نیز حمل و نقل پرسش ها و پاسخ ها بین امام و شیعیان بود . آنحضرت گرچه در سامراء حضور داشت اما به مانند پدر بزرگوارش به نصب وکلاء پرداخت و کارهای آنان را زیر نظر داشت . و عدم دسترسی آسان به امام ، وظائف وکلاء را افزایش داد و وکیلان نیز شیعیان را بر مبنای نواحی گوناگون به چهار ناحیه تقسیم کرده بودند .نخست : بغداد ،مدائن و عراق ( کوفه ) را شامل میشد . دوم : بصره و اهواز را شامل بود . سوم : قم و همدان بود . چهارم : حجاز ،یمن و مصر بود .اوضاع اجتماعی پر بود از اختناق ،تا آنجا که امام هادی به ایوب بن نوح می نویسد : ای ایوب به هیچ یک از مردم بغداد و مدائن اجازه تماس با من را نده . این سخن گرچه فشار زمانه و زمامداران را به امام هادی علیه السلام می رساند ،از سوی دیگر حامل این سخن است که اجازه دیدار شیعیان با امام را وکلاء صادر میکرده اند.نامه نگاری های مختلف امام ،به وکلاء و معتمدانش بیانگر آن است که امام تنها از این راه می توانسته با دیگران در ارتباط باشد و حتی ارتباط حضوری هم در بسیاری از موارد غیر ممکن بوده است . البته بعضی از وکلاء لو رفته و دستگیر شدند و در دوره متوکل بود که بعض وکلای امام در بغداد ،مدائن و کوفه زیر شکنجه از دنیا رفتند .این حالت اجتماعی ،زیرکی خاصی از امام را میطبید و امام که زیرک ترین مردمان بود با توجه به شرایو و احوال جامعه ،نوعی مبارزه نرم و بی تنش را با حکومت پی گیری کرد .در سخترین شرایط رابطه امام و وکلاء قطع نشد و پرسشگری و پاسخ بری همچنان بردوام بود .
متن آیه
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ
آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ
وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ
الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
ترجمه
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هرگاه نجوا مىکنید، به گناه و ستم و نافرمانىِ پیامبر نجوا نکنید و نسبت به کار نیک و تقوا نجوا کنید و از خدا پروا کنید که به سویش محشور مىشوید.
تفسیر
مؤمن محترم است،
حتّى هنگام نهى از منکر احترام او را حفظ کنید. «یا أیّها الّذین آمنوا»
در امر
به معروف و نهى از منکر و ارشاد و تبلیغ، راههاى حق و باطل و مصادیق آن را باید
روشن کرد. «لاتتناجوا... تناجوا»
همهى سخنان را نباید آشکار و نهان گفت. گاهى
باید نهى از منکر یا امر به معروف، در خفا و پنهان باشد. «تناجوا بالبرّ و
التقوى»
مبادا نجواى بد را به جاى نجواى خوب قلمداد کنیم. «تناجوا... واتقوا
اللّه الّذى الیه تحشرون»
تقوا و پرهیزکارى و توجّه به معاد، زمینه دورى از
سخنان نارواست. «واتّقوا اللّه الّذى الیه تحشرون»