شگفتى هاى تن آدمی(علمى ، فیزیولوژى انسانى)
وَ قَالَ علی[ع] اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ .
ترجمه :.و درود خدا بر او ، فرمود : از ویژگى هاى انسان در شگفتى مانید ، که : با پاره اى " پى " مى نگرد ، و با " گوشت " سخن مى گوید . و با " استخوان " مى شنود ، و از " شکافى " نَفس مى کشد!!
کلام شهید | |
خاطره خیلی مواظب بود که اسرافی صورت نگیره.برا برنامه ای رفته بودیم کردستان بعد از فیلم برداری از منطقه به فیلم بردار گفت:چند دقیقه از فیلم باقی مونده؟فیلم بردار جواب داد: دو دقیقه شهید صیاد شیرازی گفت: حتما اون رو در جایی استفاده کن که اسراف نشه فیلم بردار هم روی جعبه نوشت: فیلم دو دقیقه خالی دارد... |
قالَ إبلیسُ : خَمسَةٌ لیسَ لی فیهِنَّ حِیلَةٌ و سائرُ الناسِ فی قَبضَتی : مَنِ اعتَصَمَ بِاللّه ِ عن نیّةٍ صادِقَةٍ و اتَّکَلَ علَیهِ فی جَمیعِ اُمُورِهِ ، و مَن کَثُرَ تَسبیحُهُ فی لَیلِهِ و نَهارِهِ ، و مَن رَضِیَ لأخِیهِ المؤمِنِ بما یَرضاهُ لنفسِهِ ، و مَن لَم یَجزَعْ على المُصیبةِ حینَ تُصِیبُهُ ، و مَن رَضِیَ بما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ و لَم یَهتَمَّ لِرِزقِهِ ( میزان الحکمة، ج5،ص556)
ابلیس گفت : پنج نفر
هستند که هیچ چاره اى براى آنها ندارم اما دیگر مردمان در مـشـت مـن هـستند :هرکه
با نیت درست به خدا پناه برد و در همه کارهایش به او تکیه کند ، کـسـى کـه شـب و
روز بسیار تسبیح خدا گوید ، کسى که براى برادر مؤمنش آن پسندد که براى خـودمـى
پـسـنـدد ، کـسى که هر گاه مصیبتى به او مى رسد بیتابى نمى کند و هر کسى که به آنچه
خداوند قسمتش کرده خرسند است و غم روزیش را نمى خورد.
سؤال
مبلغ پولى را به ربا خوارى بدهکارم آیا باید
به او پرداخت نمایم؟
جواب
مقدار زائد بر بدهکارى را ضامن نیستید.
امام عسکری علیه السلام با وجود همه این فشارها و نظارتها و
مراقبتهای بیوقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی در
جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضداسلامی انجام میداد که میتوان آنها را
بدینگونه خلاصه کرد:
1. کوششهای علمی در دفاع از آیین اسلام و رد اشکالها و
شبهات مخالفان، و نیز تبیین اندیشه صحیح اسلامی؛
2. ایجاد شبکه ارتباطی با
شیعیان مناطق مختلف از طریق تعیین نمایندگان و اعزام پیکها و ارسال پیامها؛
3.
فعالیتهای سرّی سیاسی، با وجود تمام نظارتها و مراقبتهای حکومت عباسی؛
4.
حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، بهویژه یاران خاص خود؛
5. تقویت و توجیه
سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات؛
6. آمادهسازی شیعیان برای دوران
غیبت فرزند خود، امام دوازدهم.
یکی از نشانه های ظهور، خروج مردی به نام عوف سلمی از سمرقند است. وقتی به
امام سجاد علیه السلام گفته شد، ظهور حضرت مهدی علیه السلام را توصیف و
دلایل و نشانههای آن را ذکر فرمایید، حضرت فرمود: «قبل از ظهور او، خروج
مردی خواهد بود که به او عوف سلمی گفته میشود. محل خروج او زمین جزیره و
منزل او تکریت و مقتل او مسجد دمشق است».
«یَکُونُ قَبْلَ خُرُوجِهِ خُرُوجُ رَجُلٍ یُقالُ لَهُ عَوْفُ
السَّلْمِیّ بِاَرْضِ الجَزیرَةِ وَیَکُونُ مَأْواهُ تَکْریتُ وَ قَتْلُهُ
بِمَسْجِدِ دِمَشْقٍ...»
پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 443.
«سمّاک بن خَرَشه» معروف به «ابودجانه»، از طایفه اوس و از بزرگان انصار و
از دلاوران نامی عرب بود. در جنگ بدر و اُحُد و یمامه و سایر جنگهای پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم حاضر بود. او در باغ «حدیقة الرحمان» در
جنگ بالشکریان «مُسَیْلمه ی کذّاب» به شهادت رسید. («ادیان و مذاهب جهان»،
ج 1، ص 97)
در احادیث اسلامی، او را از یاران حضرت مهدی (عج) در هنگام ظهور و پس از رجعت دانسته اند. امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود:
«(همراه ظهور قائم (عج)) بیست و هفت نفر از پشت کوفه (نجف اشرف) ظاهر شده
(و به حضرت صاحب الزمان (عج) می پیوندند)، پانزده نفر آنها از قوم حضرت
موسی علیه السلام هستند که به سوی حق هدایت می کنند و حاکم به حق و
عدالتمند. و هفت نفر آنها اصحاب کهف اند و بقیّه عبارتند از: «یوشع بن
نون»، «سلمان فارسی»، «ابودجانه انصاری»، «مقداد» و «مالک اشتر». اینها در
خدمت امام زمان (عج) به عنوان یاران و فرماندهان آن حضرت به شمار می آیند».
(«اِعلام الوری»، ص 433 «الارشاد»، ص 399)
رجوع شود به واژه: اصحاب کهف یوشع بن نون، سلمان فارسی، مقداد، مالک اشتر
متن آیه
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا
ترجمه
آیا بر انسان دورهاى از روزگار گذشت که چیزى قابل ذکرى نبود؟
تفسیر
انسان، باید درباره منشأ وجود خود فکر کند. «لم یکن شیئاً
مذکوراً»
انسان موجودى نوآفریده و حادث است. «لم یکن شیئاً مذکورا»
انسان در
مسیر وجودى خود، روند تکاملى داشته و مراحلى را طى نموده است: ابتدا وجود نداشت،
«لم یک شیئاً»(195) بعد از بوجود آمدن هم، چیز قابل ذکرى نبود «لم یکن شیئاً
مذکوراً»
یاد ضعفها، غرور انسان را برطرف و او را تسلیم خداوند مىکند. «لم یکن
شیئاً مذکورا»
روح الله الموسوی الخمینی
هر تلاوتی، قرائت هست ولی هر قرائتی، تلاوت نیست؛ با این توضیح که: قرائت قرآن، تنها؛ خواندن قرآن است اما تلاوت قرآن، شمرده خواندن قرآن است به همراه تدبّر و اندیشه در معنای آن و عمل به احکام آن و امید به وعدهها و هراس از تهدیدها و عبرت از داستانهای قرآن.
تأثیری که تلاوت
قرآن دارد این است که سبب نورانیت معنوی و خیر و برکت خانه و میشود، چنانکه رسول اکرم (صلی
الله علیه و آله) فرمودند: خانههاى
خود را با تلاوت قرآن، نورانی کنید… زیرا که هرگاه در خانه، بسیار تلاوت قرآن شد، خیر و
برکتش زیاد میشود، و اهل آن به وسعت میرسند، و آن خانه براى اهل آسمان درخشندگى
دارد چنانکه ستارگان آسمان براى اهل زمین میدرخشند.
سبب
همراهی ملائکه و دوری شیاطین
الف: اشتیاق برای
رسیدن به نهایت آرزوها ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویاپی برای
پیوستن به خروش حیات ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در
برابر باز دارند ه ها ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن
راهی در گرداب اشتباه ح: حق شناسی برای تزکیه نفس
خ: خودداری برای تمرین
استقامت د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل ر:
رضایتمندی برای احساس شعف
ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها ژ: ژرف بینی برای
شکافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش کار ها ش: شایستگی برای لبریز شدن در
اوج
ادامه دارد...