قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

۹۲ مطلب با موضوع «دانشنامه مهدویت» ثبت شده است

۳۰
بهمن

در روایات فراوانی گفته شده است: درآستانه ظهور جنگ‏ های خونین‏ فراوانی رخ خواهد داد که جمعیت بسیاری از مردم به قتل خواهند رسید. از این مرگ به عنوان «مرگ سرخ» یاد شده است.
حضرت علی‏ علیه السلام در این باره فرمود:
«بَیْنَ یَدَیَّ القائِمِ مَوْتٌ اَحْمَرٌ وَمَوْتٌ اَبْیَضٌ وَجَرادٌ فی حینِهِ وَجَرادٌ فِی غَیرِ حینِهِ اَحْمَرٌ کَاَلْوانِ الدَّمِ فَاَمّا المُوتُ الاَحْمرُ فَالسَّیفُ وَاَمّا المَوتُ الاَبیَضُ فَالطّاعُونُ»؛ «در آستانه قیام قائم، مرگ سرخ، مرگ سفید و ملخ‏ هایی به هنگام و ملخ‏ هایی نا به‏ هنگام سرخ، همچون خون خواهد بود. اما مرگ سرخ پس [کشته شدن با] شمشیر است و مرگ سفید به وسیله طاعون است». [1] .

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 438، ح 430.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۹
بهمن

طبق روایات اسلامی، «مقداد» یکی از یاران حضرت مهدی (عج) در هنگام ظهور و خروج آن حضرت خواهد بود. او یکی از یاران عالی مقام رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم بود. اگر در باره ارزش و اعتبار او به همین یک حدیث اکتفا کنیم، دیگر نیازی به توضیح و تعریف نداریم.
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «خداوند به من فرموده که چهار نفر را دوست بدارم و خداوند به من خبر داده که آنها را دوست می دارد.»
پرسیده شد: نام آنها چیست؟
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «علی علیه السّلام و سلمان و ابوذر و مقداد.» («دانستنی های نهج البلاغه»، ص 173)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۹
بهمن

«نفس زکیّه» یعنی، فرد بی ‏گناه، پاک، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در داستان حضرت موسی‏ علیه السلام وقتی شخصی برخورد او را می‏بیند در اعتراض به کار وی می‏گوید: «اَقَتَلْتَ نَفْساً زَکیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ»؛ [1] «آیا جان پاکی را بی آن که قتلی انجام داده باشد، می‏کشی؟».
گویا در آستانه ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام درگیر و دار مبارزات زمینه ساز انقلاب مهدی‏ علیه السلام، فردی پاک باخته و مخلص، در راه امام‏ علیه السلام می‏کوشد و مظلومانه به قتل می‏رسد.
این رخداد عظیم، طبق بیان روایات بین رکن و مقام - در بهترین مکان‏ های زمین - اتفاق می‏افتد. [2] فرد یاد شده از اولاد امام حسن مجتبی‏ علیه السلام است که در روایات، گاهی از او به عنوان «نفس زکیّه» و «سید حسنی» یاد شده است. [3] .
قتل نفس زکیّه، از نشانه‏ های حتمی و متصل به ظهور است و هر چند در منابع اهل سنّت نامی از آن برده نشده، ولی در منابع شیعه، روایات آن فراوان و بلکه متواتر است. [4] از این رو، در اصل تحقق چنین حادثه ‏ای - به عنوان علامت ظهور - شکی نیست؛ هر چند اثبات جزئیات آن و نیز زمان و مکان تحقق آن و ویژگی‏ های مقتول، مشکل است.
برخی احتمال داده ‏اند: مراد از نفس زکیّه، محمدبن عبداللّه بن حسن، معروف به نفس زکیّه است که در زمان امام صادق‏ علیه السلام در منطقه «احجار زیت» در نزدیکی مدینه کشته شد. این احتمال درست نیست، به چند دلیل:
1 . لازمه ‏اش این است که پیش از تولد حضرت مهدی‏ علیه السلام؛ بلکه پیش از آن که امامان از آن خبر دهند، این نشانه رخ داده باشد.
2 . در روایات تصریح شده که «نفس زکیّه»، بین رکن و مقام کشته می‏شود و حال آنکه محمدبن عبداللّه بن حسن در منطقه «احجار زیت» (در نزدیکی مدینه) کشته شده است.
3 . همان گونه که در روایات اشاره شده قتل نفس زکیّه از نشانه‏ های حتمی و متصل به ظهور است؛ حال آنکه محمدبن عبداللّه، سال‏ها پیش از تولد حضرت مهدی‏ علیه السلام به قتل رسیده است.
امام باقرعلیه السلام می‏فرماید: «لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَبَیْنَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ اِلاّ خَمْسَ عَشَرَةَ لَیلَة»؛ [5] «بین ظهور مهدی ‏علیه السلام و کشته شدن نفس زکیّه، بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست».
محمدبن عبداللّه بن حسن، معروف به نفس زکیّه، در زمان امام صادق‏ علیه السلام و در سال 145 ه .ق به قتل رسیده و از آن هنگام تا به حال، بیش از ده قرن می‏گذرد و نمی‏تواند علامت متصل به ظهور باشد.
به نظر می‏رسد، اموری چون همنامی وی و پدرش با پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه وآله و پدر گرامی ایشان، شباهت ظاهری، بودن وی از خاندان شریف و بزرگوار امام حسن مجتبی‏ علیه السلام وجود برخی نشانه ‏ها (چون داشتن خالی سیاه بر روی کتف راست)، قیام وی در شرایط سخت و در اوج خشونت بنی‏امیه و از همه مهم‏تر، شیطنت‏ ها و تحریف‏ های بنی عباس، سبب گشته بود که مردم به اشتباه بیفتند و گروهی او را مهدی تصور کنند!
علاوه بر این، از بعضی قرینه‏ ها استفاده می‏شود که خود «نفس زکیّه» و پدرش عبداللّه محض، - که شیخ بنی‏ هاشم در آن عصر به شمار می‏ رفت - و نیز برادرش ابراهیم، به ایجاد و تقویت این شبهه در بین مردم دامن می‏زدند و چنین وانمود می‏کردند، گویا مهدی ایشان، همان مهدی موعود است.
آنان می‏خواستند از این راه، در رسیدن به قدرت و پیروزی انقلاب خویش و در هم شکستن بنی امیه کمک بگیرند. امام صادق ‏علیه السلام در همان هنگام، آنان را از این کار بازداشت. [6] .

پی نوشت ها:
[1] کهف (18)، آیه 74.

[2] کمال‏الدین، ج 1، ص 330، ح 16.
[3] ر.ک: کتاب الغیبة، ص 445، ح 440.
[4] الخصال، ج 1، ص 303، ح 82؛ کتاب الغیبة، ص 435، ح 425؛ الکافی، ج 8، ص 310، ح 483؛ منتخب الاثر، ص 459.
[5] الارشاد، ج 2، ص 374؛ کتاب الغیبة، ص 445، کمال‏الدین، ج 2، ص 649.
[6] بحارالانوار، ج 47، ص 131.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۸
بهمن

از روایات‏ استفاده می‏شود که «اَوْتاد» سی تن از یاران خاصّ حضرت مهدی‏ علیه السلام هستند که همواره در خدمت آن حضرت به‏ سرمی‏برند. هریک‏ از آنان که ‏ازدنیا بروند، فردشایسته دیگری‏ جانشین‏ او می‏شود.
از آنجایی که «اوتاد» جمع «وَتَد» به معنای میخ است؛ خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«وَ الْجِبالَ اَوْتاداً (نبأ/7): ما کوهها را میخهای زمین قرار دادیم».
به نظر می‏رسد این گروه، از مردان بسیار خالص و دلاور هستند که همچون کوه استوار، در خدمت به آن حضرت به سر می‏برند. [1] .
از امام صادق‏ علیه السلام و امام باقرعلیه السلام روایت شده است: برای حضرت مهدی‏ علیه السلام در دوران غیبت، سی نفر ملازم وجود دارد که با وجود آنها هیچ گونه وحشتی بر امام زمان‏ علیه السلام عارض نخواهد شد. [2] .

پی نوشت ها:
[1] ر.ک: بحارالانوار، ج 53، ص 300.

[2] الکافی، ج 1، ص 340، روایت 16؛ کتاب الغیبة، ص 162 و الغیبة، ص 188، ح 41.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۸
بهمن

«فراگیر شدن ظلم و جور»، از نشانه‏ های معروف ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام است. این نشانه در روایات بسیار، به چشم می‏خورد. در بعضی به همین عنوان کلی، مورد اشاره قرار گرفته؛ چنان‏که در روایت معروفی - با سندهای گوناگون - آمده است: «یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الاَرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً»؛ [1] «خداوند به وسیله ظهور مهدی‏ علیه السلام زمین را پر از عدل و داد می‏سازد، پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد».
گفتنی است در اینجا سخن از زیاد شدن ظلم و جور و گناه و کم شدن افراد صالح‏ است؛ نه‏اینکه همه مردم‏ کافر شوند، یا افراد صالح‏ اصلا وجودنداشته باشد! در همان زمان، که همه جا را تباهی فراگرفته وابرهای تیره ‏گناه سایه‏ افکنده، باید افراد پاک باخته، متعهد و صالح، زمینه قیام‏ آن حضرت را آماده سازند ودرحمایت از آن منجی بزرگ به جهاد برخیزند.
در روایات - در حالی که از زیاد شدن ستم، به عنوان نشانه ظهور یاد شد - به این نکته نیز اشاره شده که جامعه منتظر مهدی‏ علیه السلام، باید در به پا داشتن ارزش‏ها و مبارزه با ضد ارزش‏ها، تلاش جدّی کرده، به تهذیب نفس بپردازند و... .

پی نوشت ها:
[1] الکافی، ج 1، ص 338 و...

  • علی اکبر هدایتیان
۲۷
بهمن
نام یکی از پسران حضرت صاحب الامر (عج)، «ابراهیم» است.
رجوع شود به واژه: اقامتگاه قائم (عج) در غیبت کبری
  • علی اکبر هدایتیان
۲۷
بهمن

در روایات آمده است: یکی از نشانه ‏های برپایی قیامت، «طلوع خورشید از مغرب» است.
امیرالمؤمنین علی‏ علیه السلام به نقل از پیامبرصلی الله علیه وآله می‏فرماید: «به ناگزیر ده چیز قبل از قیامت رخ خواهد داد: سفیانی، دجّال، ودود و جنبنده، خروج قائم‏ علیه السلام، طلوع خورشید از مغرب، نزول حضرت عیسی‏ علیه السلام، خسف به مشرق، خسف به جزیرة العرب و آتشی که از چاه عدن بیرون می‏ آید و مردمان را به محشر سوق می‏دهد». [1] البته طلوع خورشید از مغرب به عنوان امری حتمی معرفی شده است. [2] .
شیخ مفیدرحمه الله درباره چگونگی این اتفاق نوشته است: «خورشید هنگام ظهر در آسمان راکد می‏شود و ساعتی چند تا به هنگام عصر پیدا نباشد، آن گاه از مغرب آشکار گردد». [3] .
اگرچه عده‏ای این امر را بعید پنداشته و گفته‏ اند: مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت منظومه شمسی خواهد بود و نتیجه گرفته‏ اند که با اصول حاکم بر نظام طبیعت، ناسازگار است؛ ولی به نظر می‏رسد این امر همانند بسیاری دیگر از امور، از آیات الهی خواهد بود. به علاوه نظیر این اتفاقات قبلاً نیز در آسمان رخ داده که از جمله آنها «ردّالشَّمس» برای یوشع بن نون بوده است. [4] .
در برخی دیگر از گفته ‏ها آمده است: مقصود از طلوع خورشید از مغرب، ظهور حضرت مهدی ‏علیه السلام است. بدین معنا که حضرت مهدی‏ علیه السلام، همان خورشید است که در پایان عمر طولانی خویش، طلوع خواهد کرد.
شیخ صدوق‏ رحمه الله با ذکر سند از نَزالِ بنِ سَبْرَه روایت مفصلی نقل کرده که بخشی از آن این چنین است: «امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب‏ علیه السلام برای ما خطبه خواند و بر خدای تعالی حمد و ثنا گفت و بر محمد و خاندانش درود فرستاد. آن گاه سه بار فرمود: ای مردم! پیش از آنکه مرا از دست بدهید، از من پرسش کنید...
پس افرادی برخاسته پرسش‏ هایی مطرح کردند و آن حضرت جواب ‏هایی فرمود تا اینکه در پاسخ به خروج «دابةالارض» فرمود:... سپس آن دابه سربلند کند و به اذن خدای تعالی همه کسانی که بین مشرق و مغرب هستند، او را ببینند و این بعد از آن است که آفتاب از مغرب خود برآید. در این هنگام توبه برداشته شود...
نَزال بنِ سَبْرَه گوید: به صعصعةبن صوحان گفتم: ای صعصعه! مقصود امیرالمؤمنین از این کلام چه بود؟ صعصعة گفت: ای سبرة! آن کسی است که عیسی ‏علیه السلام پشت سر او نماز می‏خواند. او دوازدهمین امام از عترت و نهمین امام از فرزندان حسین‏ بن علی ‏علیه السلام است. او آفتابی است‏که ازمغرب خود طلوع کند واز مابین رکن و مقام ظاهر شود و زمین را طاهر سازد و موازین عدالت را برپا کند و...». [5] .
اشکال این دیدگاه آن است که مطلب فوق در کلام معصوم ‏علیه السلام نیامده است. علاوه بر آن در روایات، سخن از طلوع خورشید از مغرب در ردیف قیام حضرت مهدی‏ علیه السلام ذکر شده است و اگر مقصود ظهور و خروج آن حضرت بود، نیازی به تکرار نداشت. [6] .
بنابراین به نظر می‏رسد طلوع خورشید از مغرب، حادثه‏ ای است خارق‏العاده که پس از ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام و در آستانه قیامت اتفاق خواهد افتاد.
اما بسیار بیشتر از آنچه در منابع روایی شیعه از آن سخن به میان آمده، در کتاب‏ های اهل سنّت از آن یاد شده است:
1. نسائی در السنن الکبری از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله نقل کرده که فرمود: «لا تَقُومُ السّاعَةُ حَتّی تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغرِبِها...». [7] «هرگز قیامت بر پا نخواهد شد تا اینکه خورشید از مغرب خود طلوع کند...»
2. طبرانی در المعجم الکبیر از همان حضرت نقل کرده است:
«اِنَّ السَّاعَةَ لا تَقُومُ حَتی یَکُونَ عَشْرُ آیاتٍ‏ طُلُوعُ‏ الشَّمْسِ‏ مِنْ‏ مَغرِبِها...». [8] .
3. متقی هندی در کنزالعمال نقل کرده است: «لاتَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِن مَغْرِبِها فَاِذا طَلَعَتْ مِنْ مَغْرِبِها وَرَآها النّاسُ آمَنُوا اَجْمَعُونَ فَذلِکَ لایَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها لَم تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قبلُ». [9] .

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 436، ح 426.

[2] همان، ص 435، ح 425.
[3] الارشاد، ج 2، ص 368.
[4] الارشاد، ج 2، ص 385.
[5] کمال‏الدین، ج 2، باب 47، ح 1.
[6] ر.ک: الارشاد، ج 2، ص 371، کشف‏الغمه، ج 2، ص 459.
[7] السنن الکبری، ج 6، ص 344.
[8] المعجم‏الکبیر، ج 3، ص 171.
[9] کنزالعمال، ج 14، ص 206، ح 38646 و38639 و38411؛ همچنین ر.ک: تفسیر القرطبی، ج 16، ص 130؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 596.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۶
بهمن

از نشانه‏ های ظهور «کسوف در نیمه ماه رمضان» و «خسوف در آخر یا اوّل همان ماه» است. «کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و «خسوف» در روزهای میانی ماه طبیعی و عادی است؛ ولی خورشید گرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اوایل و یا آخر آن، ظاهراً امری غیر عادی است و رؤیت آن امکان ندارد.
امام باقرعلیه السلام فرموده است: «دو نشانه پیش از قیام قائم پدید خواهد آمد: یکی گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و دیگر گرفتن ماه در آخر آن».
مردی به امام‏ علیه السلام عرض کرد: «ای پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟!»
حضرت فرمود: « [آری] من آنچه را گفتم داناتر به آن هستم. اینها دو نشانه‏ اند که واقع شدن آنها، از زمان هبوط آدم‏ علیه السلام سابقه ندارد». [1] .
فلسفه این نشانه غیر عادی - همانند برخی نشانه‏ های دیگر - می‏تواند بیدار شدن مردم از خواب غفلت و یقین به امر ظهور باشد. به عبارت دیگر، خداوند در آستانه ظهور، برای اقامه حجّت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدی‏ علیه السلام به ظهور آن حضرت، چنین پدیده‏ هایی را بر خلاف معمول و به گونه معجزه، محقق می‏سازد.
برخی بر این باورند! خسوف و کسوف، به گونه یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن، احتمال‏ها و توجیه‏ هایی ذکر کرده‏اند. البته نیازی به این توجیه‏ ها نیست؛ زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، چون در جهت اقامه حجّت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه ناسازگاری ندارد.
به علاوه این نشانه از نشانه‏ های حتمی ظهور نیست و در روایات، به ناگزیر بودن آن اشاره نشده است؛ از این رو نمی‏توان خسوف و کسوف غیرعادی را از نشانه‏ های قطعی و مسلم ظهور به حساب آورد. [2] .

پی نوشت ها:
[1] الکافی، ج 8، ص 22، ح 258؛ الغیبة، ص 390، ح 45؛ مفید، الارشاد، ص 497.

[2] چشم به راه مهدی‏علیه السلام، ص 300.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۶
بهمن

«تمنیحا» نام یکی از یاران اصحاب کهف است که طبق روایات، هنگام خروج حضرت قائم (عج) جزو یاران آن حضرت خواهد بود. («نجم الثّاقب»، باب سوّم، ص 158)
رجوع شود به واژه: بکمینابدو

  • علی اکبر هدایتیان
۲۵
بهمن

«سیّد بن طاووس» از علمای بزرگوار تشیّع و صاب کتب «الملاحم و الفتن» و «جمال الاسبوع» است.
او در زمان غیبت کُبری به دیدار حضرت قائم (عج) نائل شده است. «سیّد بن طاووس» در سال 664 هـ ق در گذشت.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۵
بهمن

فرو برده شدن در «بَیْداء» - که از آن در روایات «خسف به‏بیداء» تعبیر شده است - از نشانه ‏های ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام است. این نشانه در احادیثی که درباره سفیانی سخن گفته‏اند، فراوان ذکر شده است. [1]
واژه «خَسْف» به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است و «بَیداء» نام سرزمینی بین مکه و مدینه است. [2] ظاهراً منظور از «خسف به بیداء» آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با حضرت مهدی‏ علیه السلام عازم مکه می‏شود؛ اما در بین مکه و مدینه - در محلی که به سرزمین «بیداء» معروف ‏است - به‏گونه ‏ای‏ معجزه آسا، به امر خداوند، در دل زمین فرو می‏روند.
این حادثه در روایات بسیاری - از عامّه و خاصّه - به عنوان یکی از نشانه‏ های ظهور (نشانه‏ های ظهور) بیان شده و در شماری از آنها بر حتمی بودن آن تأکید شده است. [3] .
امام باقرعلیه السلام در بخشی از یک روایت مفصل فرمود: «... و سفیانی گروهی را به مدینه روانه کند و مهدی از آنجا به مکه رخت بربندد وخبر به‏ فرمانده سپاه سفیانی رسدکه مهدی‏ علیه السلام به‏ جانب مکه بیرون شده است، پس او لشکری از پی آن حضرت روانه کند ولی او را نیابد تا اینکه مهدی با حالت ترس و نگرانی بدان سنت که موسی بن عمران داشت داخل مکه شود.
آن حضرت فرمود: فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود می‏آید، پس آواز دهنده‏ ای از آسمان ندا می‏کند که «ای دشت آن قوم را نابود ساز» پس آن نیز ایشان را به درون خود می‏ برد و هیچ یک از آنان نجات نمی‏یابد مگر سه نفر...» [4] .
درباره حتمی بودن این نشانه از روایات متعددی می‏توان استفاده کرد؛ چنان که عمر بن حنظله، در حدیثی از صادق آل محمدصلی الله علیه وآله چنین روایت کرده است: «خَمْسٌ قَبْلَ قِیامِ القائِمِ ‏علیه السلام مِنَ العَلاماتِ: الصَّیْحَةُ وَالسُّفیانِیُّ وَالخَسْفُ بِالبَیداءِ وَ خُرُوجُ الیَمانی وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَةِ» [5] .
پیش از قیام حضرت قائم‏ علیه السلام پنج نشانه است: ندای آسمانی، سفیانی و فرو رفتن در سرزمین بیداء و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیّه» در روایات اهل سنّت نیز به این مهم اشاره شده است. [6] .
حادثه «خسف» گرچه در منطقه «بیداء» و در مورد لشکر سفیانی واقع می‏شود، ولی در برخی روایات - غیر از خسف در بیداء - از خسف در مشرق و خسف درجزیرةالعرب‏ نیز یاد شده است. [7].
این نشانگر آن است که در سایر نقاط زمین نیز، چنین حوادثی رخ خواهد داد و به امر خداوند دشمنان حضرت مهدی‏ علیه السلام، بدین‏وسیله نابود خواهندشد. [8] .
البته در برخی روایات از «خسف به مشرق» و «جزیرةالعرب»، به عنوان نشانه قیامت (اشراط السّاعة) یاد شده است، بر این اساس ارتباطی به «خسف به بیداء» نخواهد داشت. [9] .

پی نوشت ها:
[1] الغیبة، ص 304، ح 14.

[2] لسان العرب، ماده خسف و بیداء.
[3] الکافی، ج 8، ص 310، ح 483؛ الخصال، ج1، ص303، ح82؛ الغیبة، ص257، ح15.
[4] الغیبة، ص 279، باب 14، ح 67.
[5] الغیبة، ص 436، ح 67؛ کمال‏الدین و تمام النعمة، ح 2، ص 649.
[6] ر.ک: صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج 11، ح 20769.
[7] کتاب الغیبة، ص 436، ح 426.
[8] الغیبة، ص 252.
[9] ر.ک: کتاب الغیبة، ص 436، ح 426.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۴
بهمن

«علی بن مهزیار» یکی از زیارت کنندگان جمال عالم آرای یوسف زهراء (س)، حضرت حجّت (عج) است. او می گوید:
«بیست حج به قصد اینکه حضرت صاحب الامر را ببینم انجام دادم امّا میسّر نشد. شبی در رختخواب خود خوابیده بودم، صدائی شنیدم که کسی گفت: ای فرزند مهزیار! امسال به خدمت امام زمان خود خواهی رسید...»
و او به آرزویش رسید. (شرح داستان در کتاب «منتهی الامال»، باب 14، فصل 3، مطالعه کنید.)
در کتب حدیث از سه تن به نام «ابن مهزیار» نام برده شده است که هر کدام روایات و حکایات جداگانه ای دارند. علّامه نوری در «نجم الثّاقب»، باب هفتم، می گوید: «به نظر حقیر اشتباهی در اسم شده و حکایت «علی» را گاهی به او نسبت می دهند و گاهی به «ابراهیم» و گاهی به «محمّد» و واقعه های گوناگون نقل می کنند، و ظاهراً یک واقعه باشد والله العالم». (برای آگاهی بیشتر ر.ک به پا ورقی ص 779 کتاب مهدی موعود (ترجمه ج 13 بحار الانوار))

  • علی اکبر هدایتیان
۲۴
بهمن

یکی از نشانه‏ های حتمی ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام، خروج سرداری از اهل یمن است [1] که مردم را به حق و عدل دعوت می‏کند. [2] این نشانه در منابع اهل سنّت ذکر نشده؛ ولی در مصادر شیعه، روایات فراوانی در این باره وجود دارد؛ به گونه‏ای که برخی آنها را مستفیض دانسته‏اند. [3] .
امام باقرعلیه السلام فرموده است: «... خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد؛ با نظام و ترتیبی همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده است. هر یک از پی دیگری [می‏آید] و جنگ قدرت و هیبت از هر سوی فراگیر می‏شود. وای بر کسی که با آنان دشمنی و ستیز کند! در میان پرچم‏ها راهنماتر از پرچم یمانی نباشد که آن پرچم هدایت است؛ زیرا دعوت به صاحب شما می‏کند و هنگامی که یمانی خروج کند، خرید و فروش سلاح برای مردم و هر مسلمانی ممنوع است. چون یمانی خروج کرد، به سوی او بشتاب که همانا پرچم او پرچم هدایت است. هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن پرچم مقابله کند. پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است؛ زیرا او به سوی حق و راه مستقیم فرا می‏خواند». [4] .
خروج یمانی، اجمالاً از نشانه‏ های حتمی ظهور است؛ هرچند جزئیات و چگونگی قیام وی روشن نیست. امام صادق‏ علیه السلام همزمانی خروج سفیانی و یمانی را این گونه وصف فرموده است: «یمانی و سفیانی همچون دو اسب مسابقه‏اند». «الیَمانِیُ وَالسُّفیانِیُ کَفَرَسَی رِهانٍ» [5] .

پی نوشت ها:
[1] الکافی، ج 8، ص 310، ح 483 والغیبة، ص 252، ح 11.

[2] الغیبة، ص 253، ح 13.
[3] تاریخ غیبت کبری، ص 525.
[4] الغیبة، ص 369، باب 13، ح 13.
[5] همان، باب 18، ح 15.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۳
بهمن

یکی از نشانه‏ های ظهور، خروج مردی به نام عوف سلمی از سمرقند است. وقتی به امام سجاد علیه السلام گفته شد، ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام را توصیف و دلایل و نشانه‏های آن را ذکر فرمایید، حضرت فرمود: «قبل از ظهور او، خروج مردی خواهد بود که به او عوف سلمی گفته می‏شود. محل خروج او زمین جزیره و منزل او تکریت و مقتل او مسجد دمشق است».
«یَکُونُ ‏قَبْلَ خُرُوجِهِ‏ خُرُوجُ‏ رَجُلٍ یُقالُ لَهُ عَوْفُ ‏السَّلْمِیّ بِاَرْضِ الجَزیرَةِ وَیَکُونُ مَأْواهُ تَکْریتُ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقٍ...»

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 443.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۳
بهمن

«سمّاک بن خَرَشه» معروف به «ابودجانه»، از طایفه اوس و از بزرگان انصار و از دلاوران نامی عرب بود. در جنگ بدر و اُحُد و یمامه و سایر جنگهای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم حاضر بود. او در باغ «حدیقة الرحمان» در جنگ بالشکریان «مُسَیْلمه ی کذّاب» به شهادت رسید. («ادیان و مذاهب جهان»، ج 1، ص 97)
در احادیث اسلامی، او را از یاران حضرت مهدی (عج) در هنگام ظهور و پس از رجعت دانسته اند. امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود:
«(همراه ظهور قائم (عج)) بیست و هفت نفر از پشت کوفه (نجف اشرف) ظاهر شده (و به حضرت صاحب الزمان (عج) می پیوندند)، پانزده نفر آنها از قوم حضرت موسی علیه السلام هستند که به سوی حق هدایت می کنند و حاکم به حق و عدالتمند. و هفت نفر آنها اصحاب کهف اند و بقیّه عبارتند از: «یوشع بن نون»، «سلمان فارسی»، «ابودجانه انصاری»، «مقداد» و «مالک اشتر». اینها در خدمت امام زمان (عج) به عنوان یاران و فرماندهان آن حضرت به شمار می آیند». («اِعلام الوری»، ص 433 «الارشاد»، ص 399)
رجوع شود به واژه: اصحاب کهف یوشع بن نون، سلمان فارسی، مقداد، مالک اشتر

  • علی اکبر هدایتیان
۲۲
بهمن

«احمد بن محمّد»، از علماء و متکلّمین بزرگ شیعه و معروف به «مقدّس» یا «مقدّس اردبیلی» و «محقّق اردبیلی» است. وی از جمله کسانی است که لیاقت مشاهده جمال ملکوتی یوسف زهرا سلام الله علیها را پیدا کرد. او در سال 993 ه.ق در نجف اشرف در گذشت.
«مقدّس اردبیلی» صاحب تألیفات بسیاری است که از جمله: «آیات الاحکام یا زبدة البیان، اثبات الواجب، استیناس المعنویة، الخراجیه و حدیقة الشّیعه.»

(«منتخب الاثر»، ص 413- فرهنگ فارسی معین»، ج 6، ص 2007)

  • علی اکبر هدایتیان
۲۲
بهمن

مراد از «شیصبانی» در روایات اهل بیت‏ علیهم السلام، مردی از بنی عباس و یا مردی دشمن اهل بیت‏علیهم السلام است؛ زیرا امامان‏ علیهم السلام بنی عباس را به بنی شیصبان تعبیر می‏کردند و آن نام مردی بدکردار یا گمنامی [1] است و آن بزرگواران دشمن خود را به طور کنایه با این کلمه نام برده‏اند. «شیصبان» در لغت نامی از نام‏های ابلیس است. پس از آنکه قدرت در دست زمینه سازان خراسانی و طرفداران آنان قرار می‏گیرد، شیصبانی در عراق خروج می‏کند.
از جابر جعفی نقل شده است: «از ابوجعفر امام باقرعلیه السلام درباره سفیانی سؤال کردم، حضرت فرمود: «وَاَنّی لَکُمْ بِالسُّفیانی حَتَّی یَخْرُجَ قَبْلَهُ الشَّیْصبانی یَخْرُجُ مِنْ اَرْضِ کُوفان یَنْبَعُ کَما یَنْبَعُ الماءُ فَیَقتُلُ وَفْدَکُم فَتَوَقَعُوا بَعدَ ذلکَ السُّفیانی وَ خُروجَ القائِمِ‏ علیه السلام» [2] ؛ «سفیانی خروج نمی‏کند؛ مگر آنکه قبل از او شیصبانی در سرزمین کوفان خروج کند. او همچون جوشیدن آب از زمین می‏ جوشد و فرستادگان شما را به قتل می‏رساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانی و ظهور قائم‏ علیه السلام؛ باشید».

پی نوشت ها:
[1] ر.ک: مستدرک الوسائل، ج13، ص131 و126.

[2] الغیبة، ص 302، باب 18، ح 8.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

«جمال الدین، حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی» معروف به «علامه حلّی»، از علمای برجسته قرن هشتم هجری است که در سال 726 ه.ق از دنیا رفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. او در تمام علوم اسلامی استاد ماهری بود و تألیفات او را بیش از 500 جلد تخمین زده اند. وی «سلطان محمّد خدابنده» پادشاه مغول را شیعه کرد و در این مسیر خدمت بزرگی به مذهب جعفری نمود.
«علامه حلّی» از کسانی است که به دیدار آقا امام زمان (عج) نائل آمده و از وجود این خورشید فروزان بهره ها برده است. («حضرت مهدی (عج)، فروغ...»، ص 249)
رجوع شود به واژه: سیّد مرتضی
علقمیّه رجوع شود به واژه: اقامتگاه قائم (عج) در غیبت کبری

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

یکی از نشانه‏ های ظهور، خروج مردی به نام شعیب بن صالح در سمرقند و یا نیشابور است. شیخ طوسی ‏رحمه الله خروج او را به نقل از امام سجاد علیه السلام این گونه بیان کرده است: «خروج شعیب بن صالح پس از عوف سلمی و قبل از خروج سفیانی است». [1] « ثُمَّ یَکُونُ خُرُوجُ شُعَیبَ بْنَ صالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْد ثُمَّ یَخْرُجُ السُّفیانی...»
راوندی نیز از امام سجاد علیه السلام نقل کرده است: «پس خروج شعیب صالح از سمرقند است». [2] شیخ صدوق‏ رحمه الله خروج او را از نیشابور ذکر کرده است. [3] .
از برخی روایات دیگر استفاده می‏شود: او پرچم‏دار حضرت مهدی‏ ع لیه السلام و به عنوان پیش قراول آن حضرت انجام وظیفه می‏کند. [4] .

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغیبة، ص 443.

[2] الخرائج‏ والجرائح، ج3، ص1155، ح 61.
[3] کمال‏الدین، ج 2، ص 443، باب 43، ح 16.
[4] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 207؛ همچنین ر.ک: کنزالعمال، ج 4، ص 588، ح 39667 و39666؛ کتاب الفتن، ص 188.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن

«ابو محمّد، فضل بن شاذان أزْدی» از اصحاب امام رضا علیه السّلام بود. وی عمر طولانی و با برکتی داشته است. «فضل بن شاذان»، 180 جلد کتاب در دفاع از حریم تشیّع نوشته، که یکی از آنها کتاب «الغیبة» پیرامون امام قائم (عج) است.
وی در سال 260 هجری قمری در شهر نیشابور از توابع استان خرسان رضوی گذشت. («رجال»، شیخ طوسی، ص 420)

  • علی اکبر هدایتیان