قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

۸۷ مطلب با موضوع «معصوم شناسی» ثبت شده است

۲۴
بهمن

با توجه به وضعین سیاسی حاکم بر دوره حیات امام عسکری علیه السلام  ، دیدار با شیعه و تشکیل کلاس های درس و فعالیت علمی و بیان احادیث در کمترین حد صورت گرفته است ، اما با وجود این همه سختی ، آثار به جای مانده از آنان قابل توجه است .
1) احادیث : نزدیک 400 حدیث در موضوعات مختلف در مجموعه ی فرهنگ جامع سخنان امام عسکری 
علیه السلام  جمع اوری شده از جمله درباره ی توحید ، نبوت ، تفسیر در ابواب فقهی مثل طهارت ، روزه ، اجاره ، وقف ، امر به معروف و اخلاق و ادعیه .
2) نامه ها : نامه هایی که به وکلا و یارانشان درباره موضوعات مختلف کلامی و فقهی و ... نوشته اند.
3) کلمات قصار : که سرشار از حکمت های الهی است ،نظیر « التواضع نعمة لایُحسد علیها ؛ تواضع نعمتی است که هیچ کس بر آن حسودی نمی کند .»
4) تفسیر : تفسیری که به امام حسن عسکری 
علیه السلام  منسوب است که امام  علیه السلام  تفسیری نوشته و یا گفته بودند و شاگردانشان آن را نوشته بودند ولی کتابی که امروزه به عنوان تفسیر امام حسن عسکری  علیه السلام  وجود دارد ، نسبت دادنش به امام چندان روشن نیست .
5) مکاتبه با وکلای خود: علاوه بر نامه هایی که برای شیعیان و در جواب سوالاتشان می دادند ، نامه هایی به وکلا و شاگردان و نمایندگان خود که ازآن حضرت درباره مسائل مختلف پرسیده اند نیز می نوشتند که این آثار در کتاب « مکاتیب الائمه مرحوم آیة الله میانجی جمع آوری شده است .»

  • علی اکبر هدایتیان
۲۳
بهمن

امام عسکری علیه السلام با وجود همه این فشارها و نظارت‌ها و مراقبت‌های بی‌وقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضداسلامی انجام می‌داد که می‌توان آنها را بدین‌گونه خلاصه کرد:
1. کوشش‌های علمی در دفاع از آیین اسلام و رد اشکال‌ها و شبهات مخالفان، و نیز تبیین اندیشه صحیح اسلامی؛
2. ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف از طریق تعیین نمایندگان و اعزام پیک‌ها و ارسال پیام‌ها؛
3. فعالیت‌های سرّی سیاسی، با وجود تمام نظارت‌‌ها و مراقبت‌های حکومت عباسی؛
4. حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، ‌به‌ویژه یاران خاص خود؛
5. تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات؛
6. آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود، امام دوازدهم.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۲
بهمن

خاندان عباسی و پیروان آنان، طبق روایات و اخبار متواتر، می دانستند مهدی موعود که تار و مار کننده کلیه حکومتهای خود کامه است، از نسل حضرت عسکری-علیه السلام-خواهد بود، به همین جهت پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند تا بلکه بتواند فرزند او را به چنگ آورده و نابود کنند (همچون تلاش بیهوده فرعونیان برای نابودی موسی!)
به دلائل یادشده در بالا، فشار و اختناق در مورد پیشوای یازدهم فوق العاده شدید بود و از هر طرف او را تحت کنترل و نظارت داشتند. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعی امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بود هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شود. دربار عباسی به قدری وحشت داشت که به این مقدار کفایت نکرد، بلکه «معتز» امام را بازداشت و زندانی کرد و حتی به «سعید حاجب » دستور داد امام را به سمت کوفه حرکت داده و در راه او را به قتل برساند، ولی پس از سه روز، ترکان، خود او را به هلاکت رساندند. پس از او «مهتدی » نیز امام را بازداشت و زندانی کرد و تصمیم به قتل حضرت داشت که خداوند مهلت نداد و ترکان بر ضد او شوریدند و وی را به قتل رساندند.

سیره پیشوایان ص 620

  • علی اکبر هدایتیان
۲۱
بهمن

فشارها و محدودیتهای زمان امام حسن عسکری، به دو علت، از دو پیشوای دیگر بیشتر بود:
الف) در زمان امام عسکری-
علیه السلام-شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق در آمده بود و همه مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت معترض بوده و حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی داند، بلکه معتقد است امامت الهی در فرزندان علی-علیه السلام-باقی است، و در آن زمان شخصیت ممتاز این خانواده امام حسن عسکری-علیه السلام-بود. گواه قدرت شیعیان، اعتراف «عبید الله » ، وزیر «معتمد» عباسی، به این موضوع است. توضیح اینکه پس از شهادت حضرت عسکری، برادرش جعفر «کذاب » نزد عبید الله رفت و گفت: منصب برادرم را به من واگذار، من در برابر آن سالیانه بیست هزار دینار به تو می دهم. وزیر به او پرخاش کرد و گفت: احمق! خلیفه آن قدر به روی کسانی که پدر و برادر تو را امام می دانند، شمشیر کشید تا بلکه بتواند آنان را از این عقیده برگرداند، ولی نتوانست، و با تمام کوششهایی که کرد توفیقی به دست نیاورد، اینک اگر تو در نظر شیعیان امام باشی نیازی به خلیفه و غیر خلیفه نداری و اگر در نظر آنان چنین مقامی نداشته باشی، کوشش ما، در این راه کوچکترین فایده ای نخواهد داشت.
ادامه دارد
سیره پیشوایان ص 620 - نویسنده: مهدی پیشوایی  - نرم افزار پیامبراعظم در اینترنت

  • علی اکبر هدایتیان
۲۰
بهمن

احمد بن عبیدالله بن خاقان، درباره امام حسن عسکری  علیه السلام گفته است : در سر من رای، هیچ یک از علویان را ندیدم و نشناختم که بمانند حسن بن علی بن محمد بن رضا  علیه السلام باشد. و در آرامش و وقار و پارسایی و نجابت و بزرگواری در نزد خاندانش و سلطان و تمام بنی هاشم نام کسی را بهتر از او نشنیدم. آنان وی را بر سالخوردگان خود مقدم می داشتند و نیز همواره بر امیران و وزیران و نویسندگان مردم عامی و معمولی مقدم داشته می شد. از هیچ یک از بنی هاشم و نیز امیران و نویسندگان و قاضیان و فقیهان و سایر مردمان درباره وی نپرسیدم جز آن که پی بردم آن حضرت در نزد مردم در غایت تجلیل و تعظیم و در جایگاهی والا قرار دارد و همه درباره او به نیکی یاد می کنند و او را بر اهل بیت و مشایخش مقدم می دارند. هیچ کس از دوستان و دشمنان آن حضرت را ندیدم جز آن که به نیکویی درباره آن حضرت سخن می گفتند و او را می ستودند.
همچنین پدر احمد بن عبیدالله در این باره گوید: اگر خلافت از خاندان بنی عباس بیرون شود هیچ کس از بنی هاشم را سزاوار خلافت نیست مگر حسن عسکری 
علیه السلام . زیرا او با فضل و دانش و پارسایی و خویشتن داری و زهد و عبادت و اخلاق پسندیده و نیکوییهایش استحقاق تصدی مقام خلافت را داراست.

سیره معصومان، ج 5، ص 249  -     نویسنده: سید محسن امین   -  ترجمه: علی حجتی کرمانی

  • علی اکبر هدایتیان
۱۹
بهمن

امام حسن عسکری - علیه السلام  - بخشی از زندگانی خود را در کنار پدر گذراندند و از آن سرچشمه نور، سودها بردند. در این دوره در سفر و حضر، امام یک لحظه از پدر جدا نشد و این پدر و پسر یا معلم و متعلم با هم درسها داشتند، حضرت در پدرشان جلوه های اخلاقی جد بزرگوارشان پیامبر اکرم را می دیدند؛ اخلاقیاتی که رسول اکرم را بر تمامی پیامبران سلف برتری بخشیده بود، به علاوه ویژگیهای امامان قبل در پدر مجسم بود و پسر همه آنها را یکجا می دید و فرا می گرفت . پدر نیز در فرزندشان ادامه سلسله امامت را می دید و نائب به حق خود را همین گرامی فرزند می دانست لذا درباره ایشان اهتمامی خاص ‍ داشت و چنین از فضیلت فرزند پرده برمی داشت :
(فرزندم ابومحمد اصیل ترین چهره خاندان و استوارترین حجت است . او بزرگ فرزندانم و جانشین من است و امامت و احکام آن به سوی او باز می گردد).
به طور قطع مقام امام هادی بالاتر از آن است که بر اساس عاطفه پدری به هواخواهی فرزند برخیزد و او را مستحق امامت بداند بلکه تنها پس از آنکه تمامی گرایشهای والا و ویژگیهای گرانقدر در حضرت فراهم آمده بود، پدر - نه از مقام پدری - بکله از مقام امامت ، نائب پس از خود را چنین معرفی می کند و او را تصویر تمام نمای خاندان امامت و حجت خدای بر خلق و امام آینده مسلمین و بزرگ خلیفه به حق نام می برد.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۸
بهمن

در این‌باره که چرا امام یازدهم را عسکری لقب داده‌اند مطالبی گفته شده است، از جمله حرّ‌عاملی در کتاب «الرجعه» به سندی از «ابوخالد» کابلی از« فضل بن شاذان» نقل می‌کند که وی گفت: روزی خدمت مولایم علی بن حسین علیه السلام رسیدم. آن حضرت نوشته‌ای در دست داشت... از او پرسیدم این نوشته چیست؟ حضرت فرمود: ‌این نسخه لوحی است که خداوند آن را به رسول خدا صلی الله علیه و آله هدیه فرموده و در آن نام خدا و رسول او و (جانشینان رسول) آمده است. در ادامه تک تک امامان علیه السلام را نام بردند وقتی به نام مبارک امام یازدهم رسیدند، فرمودند:... سپس فرزندش حسن عسکری است.
در حدیث جابر نیز آمده است که «جندل بن جنادة بن جبیر یهودی» از رسول خداصلی الله علیه و آله هدیه پرسید: مرا از اوصیای پس از خویش آگاه ساز تا از آنان پیروی کنم. حضرت فرمود: اوصیای من دوازده تن هستند و آنان را نام برد تا فرمود: پس از او [(امام هادی علیه السلام] پسرش حسن است که عسکری نامیده می‌شود.
قول دیگر اینکه چون خلیفه عباسی، امام عسکری و امام هادی علیه السلام را در سامرا و در محله «عسکر» تحت نظر قرار داده بود (عسکر یعنی سپاه و لشکر)، لذا آن دو بزرگوار را عسکریین و امام یازدهم را به خصوص «عسکری» می‌گویند.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۷
بهمن

مادر گرامی امام حسن عسکری  علیه السلام  حضرت حدیثه  علیه السلام  است که ملقب به جده و کنیه‌ی مبارکشان ام الحسن بود در سودان متولد شد و 4 پسر و یک دختر به دنیا آورد. ایشان ام ولدی بود به همین دلیل او را حدیثه می‌گفتند برخی نام این بانوی گرامی را سوسن و برخی سلیل ذکر کرده‌اند شیخ مفید در ارشاد، در ذکر نام مادر امام حسن‌عسکری علیه السلام  می‌نویسد : مادرش ام ولدی بود که به او محدثه می‌گفتند. او در نهایت صلاح،‌ورع و تقوا بود. هنگامی که او را نزد امام هادی علیه السلام  ‌آوردند، و همسر ایشان گردید، امام علیه السلام  در شأن او چنین فرمودند:‌ سلیل،‌بیرون کشیده شده از هر آفت و نقص و پلیدی و ناپاکی است. در عصر غیبت صغری، او را به عنوان جده، (جده‌ی امام قائم علیه السلام  می‌خواندند . حدیثه از زنان صالح روزگار و دارای فضائل نفسانی بود. این بانوی گرامی در تربیت فرزند بر حسب تعلیمات امام زمان  علیه السلام  خود با کمال مراقبت می‌کوشید و نشو و نمای امام یازدهم  علیه السلام  در مهد تربیت امام دهم، بر طبق آموزش و پرورش مکتب نبوت بود. این بانوی ارجمند به منزله‌ی ملکه‌ی اسلام در مدینه می‌زیست و زنان بزرگ عرب و مشایخ علماء درباره او جمع می‌شدند و به وسیله‌ی او کسب فیض می‌کردند. وی در فن تربیت و تعلیم کودک، نهایت مهارت و مراقبت را داشت و از مدینه به سامراء در مسافرت حضرت عسکری علیه السلام  ملازم رکاب بود و در سامراء از دنیا رفت. پیکر پاکش نیز در همان جا به خاک سپرده شد. تاریخ دقیق وفات این بانوی بزرگوار دردست نیست.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۶
بهمن

معصوم سیزدهم :امام یازدهم ، حضرت حسن عسکری علیه السلام 

نام :حسن علیه السلام

لقب معروف :عسکری علیه السلام

کنیه :ابومحمد علیه السلام

پدر و مادر :امام هادی علیه السلام، سلیل علیه السلام

وقت و محل تولد :هشتم ربیع الثانی یا 24 ربیع الاول سال 232 هجری قمری در مدینه .
وقت و محل شهادت :هشتم ربیع الاول سال 260 هجری قمری به دسیسه معتمد (چهار دهمین خلیفه عباسی )در شهر سامره ، در سن 28 سالکی به شهادت رسید.
مرقد :شهر سامره ، واقع در عراق
دوران زندگی :در دو بخش
1 - قبل از امامت (22 سال ) از سال 232 تا 254 هجری قمری
2 - دوران امامت (6سال ) از سال 254 تا 260 هجری قمری
آن حضرت ، همواره تحت نظر زندان طاغوتهای عصر خود بود، سرانجام با زهر جفا به شهادت رسید.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۵
بهمن

* الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ. (بحارالا نوار: ج 75، ص 369، ح 20)
مسخره کردن و شوخی های - بی مورد - از بی خردی است و کار انسان های نادان می باشد.
* الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ. (اءعیان الشّیعة : ج 2، ص 39)
دنیا همانند بازاری است که عدّه ای در آن برای آخرت سود می برند و عدّه ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می شوند.
* النّاسُ فِی الدُّنْیا بِالاْ مْوالِ وَ فِی الاَّْخِرَةِ بِالاْ عْمالِ.( اءعیان الشّیعة : ج 2، ص 39)
مردم در دنیا به وسیله ثروت و تجمّلات شهرت می یابند ولی در آخرت به وسیله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
* مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلی شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ. (مستدرک الوسائل : ج 12، ص 308)
همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستی و شرارت تو خواهد بود.
* اَلْحِکْمَةُ لا تَنْجَعُ فِی الطِّباعِ الْفاسِدَةِ. (نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 23)
حکمت اثری در دل ها و قلب های فاسد نمی گذارد.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۴
بهمن

امام هادی -  علیه السلام   - با آنکه در سامرّاء تحت کنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه رنج ها و محدودیت ها، هرگز به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. بدیهی است که شخصیت الهی و موقعیت اجتماعی امام و نیز مبارزه منفی و عدم همکاری او با خلفا، برای طاغوتهای زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود و پیوسته از این موضوع رنج می بردند. سرانجام تنها راه را خاموش کردن نور خدا پنداشتند و در صدد قتل امام برآمدند و بدین ترتیب امام هادی-  علیه السلام   - نیز مانند امامان پیشین با مرگ طبیعی از دنیا نرفت، بلکه در زمان «معتزّ»، مسموم گردید(1) و در رجب سال 254 هجری به شهادت رسید و در سامرّا، در خانه خویش به خاک سپرده شد.
1) شبلنجی، نوالأبصار، قاهره، مکتبه المشهد الحسینی، ص 166 .
2) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبه بصیرتی، ص 334 .

  • علی اکبر هدایتیان
۱۳
بهمن

متوکل عباسی، بر اثر دملی که در بدنش ایجاد شده بود، سخت بیمار شد؛ چنان که در شرف مرگ بود مادرش نذر کرده بود اگر او بهبود یافت، مقدار زیادی پول، از دارایی خود، نزد ابوالحسن، علی بن محمد بفرستد.
فتح بن خاقان ، وزیر و منشی متوکل، به وی گفت: «ای کاش! نزد این مرد (امام هادی (علیه‌السلام) می‌فرستادی. او راه معالجه را می‌داند». متوکل ، شخصی را نزد حضرت فرستاد. او دارویی تجویز کرد، که حال متوکل خوب شد. مژده بهبودی او را به مادرش دادند؛ وی ده‌هزار دینار نزد حضرت فرستاد و مهر خود را بر آن کیسه زد. در مقابل، وقتی متوکل، بهبود یافت و جریان هدیه مادرش را شنید، به دربان خود، سعید گفت: «شبانه به او حمله کن و هر چه پول و اسلحه نزدش بود، بردار و پیش من بیاور». دربان شبانه به منزل ابوالحسن (علیه‌السلام) رفت.
آن حضرت در حالی که لباس و کلاه پشمی داشت، بر سجاده‌ای حصیری نماز می‌خواند. دربان، همه جا را گشت، ولی تنها چیزی که یافت، کیسه‌ای پول با مهر مادر متوکل و یک شمشیر ساده در غلاف بود.
او آنها را نزد متوکل برد. متوکل ، مادرش را طلبید و ماجرا را پرسید. مادرش ماجرا را گفت و متوکل آن اموال را بازگرداند.( داود الهامی، امامان ما (علیهم‌السلام) در گفتار اهل سنت، ص 456)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۲
بهمن

یونس نقاش با دل ترسان و مضطرب نزد امام هادی علیه السلام  رفت و گفت:«ای سید من، تو را درباره خانواده ام سفارش به نیکی می‌کنم.» امام فرمود:«چه خبر شده؟» یونس گفت:«تصمیم گرفتم از این جا بروم.» امام هادی علیه السلام در حالی که تبسمی بر لب داشت فرمود:«چرا؟» یونس گفت:«موسی بن بغا (یکی از مقامات حکومت بنی عباس) نگینی به من سپرد که بسیار ارزشمند و قیمتی است و از من خواست روی آن نقشی حک کنم. موقع کار این نگین دو نیم شد. فردا قرار است آن را تحویل بدهم و در این صورت یا هزار تازیانه می خورم یا مرا می کشند.» حضرت هادی علیه السلام فرمود:«به منزلت برگرد. تا فردا جز خیر چیزی نخواهد بود.» فردا یونس دوباره ترسان و لرزان خدمت امام هادی علیه السلام رسید و اظهار داشت:«مامور آمده و نگین را می خواهد.» امام فرمود:«برگرد که جز خیر نخواهی دید.» یونس پرسید:«ای آقای من، به او چه بگویم؟» امام تبسمی کرد و فرمود:«برگرد و به آنچه به تو می گوید گوش بده. جز خیر نخواهد بود.» یونس رفت و پس از مدتی با لبان خندان بازگشت. به امام گفت:«ای سید من! مامور می‌گوید کنیزانم با هم مزاح دارند. آیا می‌توانی این نگین را دو نیمه کنی تا ما نیز تو را بی‌نیاز کنیم؟» امام هادی علیه السلام خوشنود شد و رو به آسمان عرض کرد:«خدایا حمد از آن توست که ما را از آن گروهی قرار دادی که تو را ستایش کنند.» (بحارالانوار، ج 50، ص 125، ح 3)

  • علی اکبر هدایتیان
۱۱
بهمن
ابوحسین سعید پسر سهل بصری ملّاح می‌گوید: روزی امام هادی علیه السلام  به مجلس ولیمه یکی از فرزندان خلیفه عباسی دعوت شد. همراه امام وارد مجلس شدیم. حاضران با دیدن امام به احترامش سکوت کردند. ولی جوانی در این مجلس حضور داشت که احترام امام هادی را نگه نداشت و در مجلس به خنده و حرف‌های یاوه مشغول بود. در این هنگام حضرت هادی علیه السلام  رو به او کرد و فرمود:«در خنده زیاده‌روی می‌کنی و از یاد خدا غافل هستی، در حالی که سه روز بعد در قبرستان خواهی بود.» جوان ساکت شد و چیزی نگفت. ما روزها را شمارش کردیم، دقیقا پس از سه روز از دنیا رفت و همان روز به خاک سپرده شد )بحارالانوار، ج 50، ص 181، ج 57

داود بن قاسم جعفری می گوید: یک سال پیش از سفر حج، برای وداع با امام هادی علیه السلام  وارد شهر سامرا شدم. امام مرا تا بیرون شهر بدرقه کرد. آن‌گاه از مرکب خویش پیاده شد و روی زمین با دست خود دایره‌ای کشید و فرمود:«ای عمو، آنچه را در این دایره هست برای مخارج و هزینه سفر حج‌ات بردار.» همین که دست بر خاک گذاشتم، شمشی به وزن دویست مثقال از طلا به دستم آمد. )بحارالانوار، ج 50، ص 172، ح 52

  • علی اکبر هدایتیان
۱۰
بهمن

امام هادی علیه السلام شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خشوع به رکوع و سجده سپری می کرد و بین پیشانی نورانی اش و زمین جز سنگ ریزه و خاک حائلی وجود نداشت و پیوسته این دعا را تکرار می نمود:
بارالها! گنهکاری بر تو وارد شده و تهیدستی به تو روی آورده است، تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار داده و از لغزشش درگذر.
پارسایی و انس با پروردگار، آنچنان نمودی در زندگی امام نقی
علیه السلام داشت که برخی از شرح حال نویسان در مقام بیان برجستگی ها و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته اند. «ابن کثیر» می نویسد: « او عابدی وارسته و زاهد بود. »
یافعی می گوید: « او کمر همت به عبادت بسته، فقیه و پیشوا بود. »
ابن عباد حنبلی، نیز می گوید: «کان فقیها، اماما، متعبدا. »

تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت، ص 16.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۹
بهمن


جامعه شیعی گاهی به انحرافاتی مبتلا می‌شد که ضرورت داشت امام قاطعانه وارد عمل شود و با پیام‌های ویژه برای برخی افراد از گسترش آن جلوگیری فرماید.
از باب نمونه، امام در برابر افراد منحرف همانند علی بن حسکه قمی که مکتب غلات را ترویج می‌کرد، به احمد بن محمد عیسی در پاسخ نامه‌اش می‌نویسد: اینها از دین نیست؛ از او فاصله بگیر.
همچنین در پاسخ برخی فرموده: اینها را ترک کنید. خداوند لعنتشان کند و اگر یکی از اینها را در جای خلوتی پیدا کردید، سر او را با سنگ بشکنید.
درباره محمد بن نصیر نمیری که از غلات و دارای فساد عقیدتی و اخلاقی بود، دستور لعن و طرد او را از جامعه شیعی صادر فرمود.
همچنین دستور قتل فارس بن حاتم قزوینی را صادر فرمود.
امام هادی علیه السلام درباره یکی از مباحث مربوط به قرآن که مسئله سیاسی روز و تبدیل به دستاویزی برای زندانی یا کشتن افراد شده بود، طی نامه به محمد بن عیسی بن عبید یقطینی، از او خواست تا پیروان و شیعیان از این فتنه فاصله بگیرند.
امام درباره گروه صوفیه نیز موضع منفی داشت.
از این رو، در مسجد پیامبر ضمن سخنان ارزشمندی به محمد بن الحسین بن ابی الخطاب فرمود: هرگز به این گروه فریب‌کار اعتنا نکنید؛ چرا که اینان جانشینان شیطان و خراب کننده پایه‌های دین هستند.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۸
بهمن

  یکی از مهمترین سازمان ها و تشکیلات آندوره را می توان شبکه ارتباطی وکالت دانست که امام  علیه السلام  به تدبیر امور آن و اداره اش می پرداخت و گرچه حکومت فضای اختناق را بیشتر می نمود اما امام توانست به پویایی این نهاد پرداخته ،ضمان شوکت آنرا بنماید .هدف اصلی این سازمان جمع آوری خمس ، زکات ،نذوز و هدایا از مناطق مختلف بوسیله وکیلان و تحویل آن به امام ،و نیز حمل و نقل پرسش ها و پاسخ ها بین امام و شیعیان بود . آنحضرت گرچه در سامراء حضور داشت اما به مانند پدر بزرگوارش به نصب وکلاء پرداخت و کارهای آنان را زیر نظر داشت . و عدم دسترسی آسان به امام ، وظائف وکلاء را افزایش داد و وکیلان نیز شیعیان را بر مبنای نواحی گوناگون به چهار ناحیه تقسیم کرده بودند .نخست : بغداد ،مدائن و عراق ( کوفه ) را شامل میشد . دوم : بصره و اهواز را شامل بود . سوم : قم و همدان بود . چهارم : حجاز ،یمن و مصر بود .اوضاع اجتماعی پر بود از اختناق ،تا آنجا که امام هادی به ایوب بن نوح می نویسد : ای ایوب به هیچ یک از مردم بغداد و مدائن اجازه تماس با من را نده . این سخن گرچه فشار زمانه و زمامداران را به امام هادی  علیه السلام  می رساند ،از سوی دیگر حامل این سخن است که اجازه دیدار شیعیان با امام را وکلاء صادر میکرده اند.نامه نگاری های مختلف امام ،به وکلاء و معتمدانش بیانگر آن است که امام تنها از این راه می توانسته با دیگران در ارتباط باشد و حتی ارتباط حضوری هم در بسیاری از موارد غیر ممکن بوده است . البته بعضی از وکلاء لو رفته و دستگیر شدند و در دوره متوکل بود که بعض وکلای امام در بغداد ،مدائن و کوفه زیر شکنجه از دنیا رفتند .این حالت اجتماعی ،زیرکی خاصی از امام را میطبید و امام که زیرک ترین مردمان بود با توجه به شرایو و احوال جامعه ،نوعی مبارزه نرم و بی تنش را با حکومت پی گیری کرد .در سخترین شرایط رابطه امام و وکلاء قطع نشد و پرسشگری و پاسخ بری همچنان بردوام بود .

  • علی اکبر هدایتیان
۰۷
بهمن

دومین مشخصه این دوران خوش گذرانی و هوسرانی دربار و شخص خلیفه است . کار خلفا در این دوره خوش گذرانی و شب نشینی و میگساری بود و کار به جایی کشید که دربار عملا میکده شد .از دیگر مولفه های شناخت این دوران ، ظلم و ستم و بیدادگری و خودکامگی و گسترش آن در این دوره بود . صرف هزینه های فراوان در خوش گذرانی ها و برپایی مجالس عیش و نوش و ساخت و ساز قصر های مجلل و تفرحگاههای بی نظیر ،بار سنگینی را بر دوش مردم گذاشته بود و جان مردم به لب رسیده بود .
در این زمانه نهضتها و قیامهای علویان و غیر علویان گستردگی ویژه ای پیدا کرد به طوری که این قیام ها به خبرهای روزمره جامعه عباسی تبدیل شد .گرچه این قیام ها به شدت سرکوب می شد اما اثر خود را برجا می گذاشت . و نارضایتی ها را تداوم می بخشید .در فاصله سالهای 219 تا270قمری تعداد 18 قیام ضبط شده است . در اینچنین جامعه ای که التهاب از سر و رویش می بارد رفتار سیاسی امام باید به گونه ای باشد که تنش زا نباشد و جان و مال شیعیان را از تیغ آماده عباسیان برهاند و الا ،شیعیان نیز در بین و همراه با دیگر مخالفان به شدت سرکوب می شدند .اما مبا توجه به این اوضاع و احوال ،کارهای سیاسی خود را با فعالیتهای زیر زمینی و مخفیانه آغاز می کند .موید این معنا بویژه در دوره متوکل این گزارش است ؛ محمد بن شرف می گوید : همراه امام هادی در مدینه راه میرفتم . امام فرمود : آیا تو پسر شرف نیستی ؟عرض کردم : آری . آنگاه خواستم از حضرت پرسشی کنم ،امام بر من پیشی گرفت و فرمود :« ما در حال گذر از شاهراهیم و این محل ،برای طرح سوال مناسب نیست » ! (بحار الانوار،،ج 50،ص176 )

  • علی اکبر هدایتیان
۰۶
بهمن

 امام هادی علیه السلام در سن شش سالگی به امامت رسید و چون پیشتر امام جواد علیه السلام در هشت سالگی به امامت رسیده بود از این بابت برای شیعیان در پذیرش امامت او مشکلی پیش نیامد . جز عده کمی که به امامت موسی مبرقع معتقد شدند و پس از مدتی انان نیز به امامت امام هادی علیه السلام گردن نهادند .رفتار سیاسی خاصی برای امام در این دوره شاید نتوان مثال زد گر چه امام در این سن هم به برخوردهای سیاسی با حکومت وقت پرداخت . امام تا سن 15سالگی معاصر معتصم همان قاتل پدرش بود . گرچه گزارشهای مفصل و حتی مجملی درباره این دوره از زندگی امام در دسترس نیست اما می توان این دوره را با دوره زندگانی امام رضا و هارون و امام کاظم و منصور مقایسه کرد .وجه شباهت این است که ائمه ما پس از شهادت پدرانشان به وسیله خلیفه عباسی از گزند خلیفه قاتل نسبت به خود در امان بوده اند .چرا که خلیفه قدرت بر شهادت دو امام در دوران حکومتی خود را نداشته و شهادت امام پیشین برایش دردسرهای روحی و اجتماعی خاصی می آفرید .سالهای 15 تا 20سالگی امام همزمان با حکومت واثق شد و پس از واثق امام تا 38 سالگی خود همدوران متوکل بود .پس از متوکل فرزندش منتصر شش ماه حکومت کرد و مستعین تا 42سالگی امام خلیفه بود که پس از مرگش معتز تا سال 255 هجری که امام در این هنگام 45 ساله بود خلافت کرده و دست خود را به خون امام آغشته کرد .از مشخصه های حکومت عباسی در این دوره ، زوال هیبت و عظمت خلافت است ، از دوره متوکل به بعد ترکان وارد دستگاه خلافت شدند و جای ایرانیان را گرفتند ،کار به جایی رسید که خلافت یک مقام تشریفاتی شد . در عین حال هرگاه احساس خطری از سوی مخالفان می شد خلفا و کارمندان و اطرافیان در سرکوبی و نابودی مخالف یکصدا میشدند .                  ادامه دارد.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۵
بهمن

فرزندان امام هادی علیه السلام    
اکثر علمای شیعه چهار فرزند پسر برای امام هادی
علیه السلام  ذکر کرده اند، اما در تعداد دختران ایشان اختلاف وجود دارد.
حضینی می نویسد: فرزندان امام هادی
علیه السلام عبارت اند از: امام حسن  علیه السلام ، محمد، حسین و جعفر که مدّعی امامت و به کذّاب معروف بود.
شیخ مفید می نویسد: جانشین آن حضرت ابامحمد حسن است که امام بعد از اوست و حسین و محمد و جعفر و دختری به نام عایشه.
شیخ طبرسی غیر از عایشه، دختری به نام دلالة را هم به عنوان دختر امام هادی
علیه السلام  معرفی می کند.و ابن شهر آشوب دختری به نام علیّه برای ایشان نام می برد.
البته با توجه به قرائن و شواهد امکان دارد که امام هادی
علیه السلام  فقط دارای یک دختر بود که نام های متفاوتی داشته است. از سخنان علمای اهل سنّت هم این مطلب استفاده می شود که حضرت امام هادی علیه السلام  چهار فرزند پسر و یک دختر به نام عایشه داشته است.
ابن عنبه معتقد است که نسل امام هادی
علیه السلام  از طریق دو فرزندش (امام حسن عسکری و جعفر) ادامه یافت.

  • علی اکبر هدایتیان