قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی

قرآن کلام نورانی
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

شرایط سیاسی زمان امام حسن عسکری علیه السلام

امام علی علیه السلام فرمودند :

امام حسین علیه السلام فرمودند :

پیش داوری

ویژگی های دوران امامت امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام

مثلث عشق

لباس بدن نما

علم بهتر است یا ثروت؟!

آقای عباسی چرا از رهبر انتقاد نمی کنید؟

سؤالهای شب اول قبر

اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حکم شوخی با نامحرم چیست؟

نظر رهبر معظم انقلاب راجع به عید نوروز

نوروز

پیامبر و اهل بیت ایشان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت هستند

تقویم دسکتابی شمیم یار 1393

زیارت جامعه کبیره

قرار نهاوند منشاوی سوره آل عمران آیه 8

تغییر جنسیّت‌ ناراضیان جنسی

کلیپی زیبا از خدام حرم امام حسین علیه السلام

کلیپی زیبا از پسر 3 ساله - حافظ کل قرآن

تلاوت استاد سعید طوسی در سنین نوجوانی...

حوادث 11 سپتامبر در قرآن

جملات زیبا چارلی چاپلین به دخترش

آیا خانه و ماشین ولوازم مورد نیاز انسان یا خانواده خمس دارد؟

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت

نظر مراجع نسبت به موسیقی درمانی برای افسردگی و غیره ...

دعای امیر المؤمنین با صدای سماواتی در مسجد کوفه

آیا پس انداز حقوق ماهیانه خمس دارد؟

آخرین نظرات
نویسندگان

۸۶ مطلب با موضوع «مشاوره» ثبت شده است

۱۵
اسفند

خوش‌ مسیری: راه عرفان جاده خرم و روشن، تأکید بر نقد(نه نسیه)، تأکید بر بکن بکن ها، مدح عشق مجازی
خوش سخنی:سلیس و روان و متناسب با فهم مخاطب سخن گفتن، استفاده از قصه، تمثیل متناسب با هر فرهنگ
خوش‌نویسی: عبارات سلیس و آسان
خوش‌گذرانی:خوش‌خوری، خوش‌خوابی، عیاشی مشروب و مواد مخدر و رقص و سماع
خوش یابی:استاد عرفان، جلسات، و آثار، کم یا بی هزینه، آدرس و شماره تلفن رُند،
خوش لقایی:خوش آمدگویی و استقبال گرم از تازه واردان
خوش وصالی: همه راحت به تجربه اوج می رسند، حتی با رابطه جنسی
خوش تصویری:چاپ جذاب ترین تصاویر از عرفا
خوش‌پوشی :لباس و نماد خوش رنگ و طرح و جذاب
خوش گلی :استفاده از پیام، ابزار، روش و مبلغ جذاب
خوش‌جوشی:برخورد و ارتباط گرم با مردم
خوش نوایی :خوش خوانی، آواز و موسیقی
خوش ارضایی: ممنوع نبودن ارتباط جنسی با همجنس و غیر همجنس
خوش‌طبعی:خوش‌مشربی، لطیفه، شوخی و بذله-گویی
خوش خدمتی: پذیرایی، ارسال کتاب، قرض دادن و ارسال پیام تبریک به مناسبت سالروز تولد و ازدواج (ارضاء و رفع نیازهای علمی، جنسی، مادی یا روانی) [1]

پی نوشت :

[1] . فصلنامه معنوی، الهیاتی، انتقادی، پژوهشگاه باقرالعلوم، محمدحسین قدیری، شماره 3، ص104، بهار 1391.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۴
اسفند

سؤال: اگر با مشاهده فیلم‏هاى شهوت‏انگیز، مقدارى از شهوت انسان فروکش کند و در جلوگیرى از ارتکاب حرام مؤثر باشد ؛ آیا مشاهده آن جایز است؟
همه مراجع: نگاه به این فیلم‏هاى شهوت انگیز، جایز نیست و توجیه یاد شده، مجوز ارتکاب حرام دیگر نمى‏شود. [1]

پی نوشت :

[1]. خامنه‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س‏1192 ؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج‏5، س‏1129 ؛ سیستانى، Sistani.org،(تصویر )، س 4 ؛ دفتر: همه مراجع. (رساله دانشجویی، سید مجتبی حسینی، ص206.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۴
اسفند

سؤال: مشکل اصلى من دیوار خانه و شستن بچّه‏ ام مى‏ باشد، زیرا دستمالى را که نجس بود روى لبه دیوار که رنگ روغن شده گذاشتم. البتّه عین نجس روى دیوار ریخته نشد، ولى رطوبت دستمال با دیوار ارتباط داشت. و چون بچّه‏ ام به تازگى چهار دست و پا راه مى‏رود، و دستهایش را مرتّب به دیوارها مى‏ز ند، من مرتّب دستهایش را آب مى‏ کشم، و این مرا آزار مى‏دهد. لطفاً به سؤالهاى زیر پاسخ دهید، تا ان شاء اللَّه نجات یابم. 1) راه هاى سرایت نجاست را خوانده ‏ام، ولى نمى ‏دانم منظور از رطوبت کم و غیر مسرى چقدر است؟ خواهش مى‏ کنم توضیح دهید. 2) آیا دیوارهاى خانه بخاطر مسأله‏اى که پیش آمده نجس است؟ 3) ظرفى که زیر شیر (منظور آب لوله کشى) گذاشته مى‏ شود، حتّى اگر سر نرود آیا حکم آب کر را دارد؟ آیا مى‏توان لباس نجس را در آن آب کشید؟ 4) اگر جایى مثل دسته در، سردى آن احساس شود، آیا نجاست با دست خشک به آن منتقل مى‏گردد؟ مکارم شیرازی: جواب1: شما به ى‏شک گرفتار وسواس شده‏ اید، و اگر به دستوراتى که مى‏ دهیم عمل کنید بزودى نجات خواهید یافت، والّا مشکلات شما زیاد خواهد شد. ابتدا پاسخ سؤالهاى شما، و بعد یک دستور کلّى: منظور از رطوبت براى سرایت این است که وقتى دست خشک بر آن شى‏ء مرطوب بگذارد، انسان به آسانى آثار ترى را ببیند. جواب2: دیوارهاى خانه به صورتى که نوشته ‏اید کاملًا پاک است. جواب3: ظرفى که زیر آب لوله کشى است حکم آب کر دارد؛ پر باشد، یا خالى. جواب4: سردى دسته در هیچ ارتباطى به رطوبت ندارد، و نجاست به آن منتقل نمى‏ شود، و این سؤال دلیل وسواسى بودن شماست. و امّا دستور کلّى: وسواسى بودن شما به علّت ندانستن مسائل است. اگر مسائل را درست، یاد بگیرید، راحت مى‏ شوید. مسأله مهم این است که علم و یقین وسواسى نه ملاک نجاست است، نه ملاک طهارت؛ و به عبارت واضح‏ تر، باید ببینید افراد عادى متدیّن چه موقع علم به نجاست پیدا مى‏ کنند، و چه موقع علم به طهارت، به همان مقدار قناعت کنید، و اگر قلب شما راضى نشد به آن اعتنا نکنید، و مسؤولیّت آن را به عهده ما بگذارید. به شک و تردید اعتنا نکنید، حتّى کف توالت مادامی که با چشم خود نجاستى در آن نبینید بگویید پاک است؛ کوچه‏ ها، خیابان ها، مغازه‏ ها همه پاک است. اتومیبل‏ هاى عمومى، صندلى ‏ها و دسته درهاى آنها پاک است، حمّام مادامى که چیز نجسى به یقین در آن نباشد پاک است. تمام مسلمان ها و بچّه‏ هاى آنها مادامى که نتوانید قسم به نجس بودن آنها بخورید پاک هستند. وظیفه شرعى شما این است که به آنچه گفته‏ ایم عمل کنید، و بعد از یک هفته آثار مثبت آن را خواهید دید. [1]
پی نوشت :

. [1] مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج‏3، ص28

  • علی اکبر هدایتیان
۱۲
اسفند

سؤال:دخترى از کودکى لباس مردانه مى‌پوشیده و حالا که بزرگ شده خود را مرد مى‌داند و با استفاده از داروهاى شیمیایى حالت مردانه در او ایجاد شده و با مراجعه به پزشک، درخواست تغییر جنسیّت خود را نموده است، آیا پزشک مجاز به تغییر جنسیّت مى‌باشد؟
مکارم شیرازی: تغییر جنسیّت اگر صورى باشد جایز نیست و اگر واقعى باشد (این امر‌در افراد دو جنسى واقع مى‌شود) به عنوان درمان و ظاهر شدن جنسیّت واقعى جایز و گاه واجب است. [1]

پی نوشت :

[1] . مکارم، استفتائاتات جدید، ج‌1، ص 470. مکارم، احکام پزشکى، ص109 و 110.

  • علی اکبر هدایتیان
۱۰
اسفند

اضطراب امتحان، نگرانی افراطی درباره نحوه عملکرد در امتحان است. به هنگام آمادگی برای امتحانات، کمی احساس اضطراب، کاملاً طبیعی است. در واقع، کمی اضطراب می‌تواند جرقه‌ای برای شروع مطالعه و حفظ انگیزه باشد. اما اگر این اضطراب از حد طبیعی فراتر رود ممکن است عملکرد شما را در طی امتحان مختل سازد، چرا که در بیان وتشریح آموخته‌هایتان احساس ناتوانی می‌کنید.
آیا شما دچار اضطراب امتحان هستید؟
در صورتی که از موارد زیر به چهار مورد یا بیشتر پاسخ مثبت دهید، احتمالاً دچار اضطراب امتحان هستید.
1. به هنگام شروع مطالعه برای امتحان دچار مشکل می‌شوم.
2. هنگام مطالعه برای امتحان، بسیاری مواقع دچار حواس پرتی می‌شوم.
3. بدون توجه به این که چقدر برای امتحان تلاش می‌کنم، همیشه انتظار عملکرد ضعیفی در امتحان دارم.
4. در جلسه امتحان، دچار علائم ناراحتی جسمانی، نظیر تعریق کف دست، معده درد، سردرد، تنگی نفس و تنش عضلانی می‌شوم.
5. به هنگام امتحان، جهت‌یابی و درک سوالات برایم دشوار است.
6. به هنگام امتحان در سازمان بندی افکارم دچار مشکل می‌شوم.
7. بیشتر اوقات برگه امتحانی‌ام سفید است.
8. در جلسه امتحان، ذهنم به مسائل حاشیه‌ای منحرف می‌شود.
9. معمولاً در مقایسه با تکالیف و مقالات کلاسی، در امتحان نمره کمتری می‌گیرم.
10. بعد از امتحان مطالبی را که نمی‌توانستم سر جلسه به خاطر بیاورم، به یاد می‌آورم.
راه‌کارهایی برای مقابله با اضطراب امتحان
موارد زیر برخی از راه‌کارهایی است که می‌توانید قبل، حین و بعد از امتحان برای کاهش اضطراب انجام دهید.
1. از روش‌های مناسب مطالعه استفاده کنید تا روی مباحث امتحانی تسلط داشته باشید. این تسلط به شما کمک خواهد کرد تا بدون اضطراب و با اعتماد بیشتری برای امتحان آمادگی پیدا کنید.
2. در ضمن مطالعه، نگرش مثبت را حفظ کنید. به موفقیت، و نه شکست، فکر کنید. امتحان را به عنوان فرصتی در نظر بگیرید که میزان آموخته‌هایتان را نشان می‌دهید.
3. پیش از رفتن به جلسه امتحان، خوب استراحت کنید و غذای مناسبی بخورید. شب قبل از امتحان به اندازه کافی بخوابید. قبل از امتحان غذایی سبک و مقوی بخورید.
4. با توکل به خدا و تکرار ذکری که به آن عادت دارید، آرامش را به خود بازگردانید.
5. در طی امتحان آرام باشید. تنفس آرام و عمیق کمک کننده است. بر خودگویی‌های مثبت مانند «من می‌توانم این کار را انجام دهم»، تمرکز کنید.
6. برای امتحان، طبق برنامه پیش بروید. حتی اگر امتحان دشوار است نگران نشوید و برنامه مورد نظر را حفظ کنید.
7. با دیدن همکلاسی‌هایتان که قبل از شما امتحان را تمام کرده‌اند، دچار اضطراب نشوید. از زمانی که برای عملکرد بهینه نیاز دارید، استفاده کنید.
8. زمانی که امتحان تمام شد، موقتاً آن را فراموش کنید. تا وقتی که نتیجه این امتحان اعلام نشده کاری از دست شما برنمی‌آید. توجه و تلاش‌تان را روی تکالیف و امتحانات جدید متمرکز کنید.
9. زمانی که نتیجه امتحان اعلام شد، آن را تحلیل کنید و تا ببینید چه حد توانسته‌اید عملکرد بهتری داشته باشید. از اشتباهات و نقاط قوت خود درس بگیرید و این تجارب را در امتحانات بعدی نیز به کار گیرید.
برای عملکرد مناسب در امتحان باید از مباحث و مطالب امتحانی مطلع باشید و برای آن که دانسته‌ها و معلوماتتان را نشان دهید، باید اضطراب امتحان را کنترل کنید. [1]

پی نوشت :

. [1] نشریه پیام مشاور نشریه مشترک دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم و مرکز مشاوره دانشگاه تهران، شماره 64، سال هفتم، خرداد 1387

  • علی اکبر هدایتیان
۰۹
اسفند

مقدمه : با خلقت بشر ، تفاوت هایی بین دوجنس زن و مرد مشاهده شد که باعث تغییراتی در زندگی شان شد ، عدم آگاهی از ظرافت های شخصیتی یکدیگر و عدم شناخت روحیات واحساسات ، باعث پدید آمدن مشکلاتی در زندگیشان شده است . توجه به تفاوت ها و آگاهی صحیح از آنها می تواند بهترین راه و موثرترین راه حل در برخورد با مشکلات بین زن وشوهر باشد. این تفاوتها شامل تفاوت های فیزیولوژیک ، روانی وارتباطی می باشد.
تفاوت های فیزیولوژیکی :
جسم پینه ای مغز زنان در مقایسه با جسم پینه ای مغز مردان 40% رشد یافته تر است ، درنتیجه زنان بیشتر و سریعتر از مردان می توانند به عواطف و حافظه خود دسترسی پیدا کند ، درحالیکه مردان نمی توانند دو نوع اطلاعات را به طور همزمان درک وترجمه کنند به همین دلیل است که مرد نمی تواند به طور همزمان روی احساس لذت وحرفهای عاشقانه همسرش متمرکز شود، درحالیکه زن می تواند بر روی هردو مسئله متمرکز شود.
تفاوت های روانی ورفتاری:
کل نگری و جزء نگری : مردان بیشتر کل نگر بوده وبه مسائل جزئی توجه چندان نشان نمی دهند ، درحالیکه زنان توجه به مسائل جزئی داشته و این توجه مانع دیدن ابعاد کلی مسائل آنها می شود.
- علایق سیاسی ، اجتماعی : مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این مطلب چنین مطرح کرده است که عقل مرد بیش از عقل زن است . منظور ازاین عقیده قوه مدیریت ، در مسائل سیاسی ، اقتصادی ، علمی ، تجربی وریاضی وکارهای اجرایی است . نتیجه اینکه علایق سیاسی ، اجتماعی مردان خیلی بیشتر از زنان است .
انحصار طلبی زنان : زنان علاقمندند پس از ازدواج کردن همسرشان تنها متوجه ایشان بوده وتمایل به زنان دیگر نداشته باشد. براساس تحقیقات رسیدن زن به اوج لذت هیجان جنسی در روابط زناشویی 5-4 برابر بیشتر از روابط خارج از چارچوب ازدواج ودر روابط تک همسری 3-2 بار بیشتر از روابط چند همسری است واین انحصار طلبی در روابط را می رساند.
روابط ارتباطی ( پیوند جویی ) : مردان به سئوال کردن بی علاقه اند درصورتی که زنان علاقمندند ، زنان از اینکه کاری بلد نباشند سئوال می پرسند ویا تقاضای کمک می کنند اما ناراحت نمی شوند درحالیکه یک مرد هیچگاه چنین کاری را نمی کند ، بلکه از کمک کردن به زنان راضی و خشنودند . علت این تفاوت را می توان بر سر میل به پیوند جویی زنان واستقلال طلبی مردان دانست..
- در نظر زنان گفتگو وارتباط با همدیگر منشا رضایت و خرسندی است . زنان به جای آنکه هدف گرا باشند ارتباط گرایند وبیشتر تمایل دارند عشق ومحبت خویش را ابراز کنند ولی مردان برقراری ارتباط را وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود می دانند.
- زنان تمایل دارند که ذهن خود را به دیگران مشغول کنند درواقع به فکر دیگران بودن برای آنان نشانه محبت است.
- زنان دربین خود ، برای رسیدن به هدف یا گفتن حرفشان به شیوه ای که به کسی برنخورد ، معمولا از روشهای غیر مستقیم استاده می کنند . اما مردان درگفتن آنچه برای گفتن دارند معمولا رودرواسی نمی کنند واز دیگران نیز انتظار دارند که با آنها همین برخورد را داشته باشند.
-مردان درتشخیص تفاوت بین هیجانها مشکل دارند همچنین وقتی که آنها موفق می شوند که هیجانی را که درحال حاضر دارند تشخیص می دهند به دشواری می توانند کلمات مناسبی برای بیان آن پیدا کنند .
- مردان درسکوت فکر می کنند وبرای اینکار نیاز به زمان دارند ، و زنان با صدای بلند فکر می کنند و برنامه ها ، شادیها و همه شکوه های خود را به طور همزمان وپشت سرهم برزبان می آورند.
- مردان از اشتباه کردن می ترسند ونمی خواهند ترسها وتردیدهای خود را نشان دهند آنها به این دلیل که همیشه می خواهند درست پاسخ دهند پیش از پاسخ دادن کمی فکر کنند بنابراین در برخورد با زنان سریع پاسخ نمی دهند یا ازآنها می خواهند که مجال فکر کردن به آنها داده شود.
- زنان برای ایجاد ارتباط وبیان حالتهای روحی خود از زبان ارتباطی صمیمانه استفاده می کنند . مردان از زنان برای انتقال اطلاعات و دریافت آن بهره می گیرند.
- مردان از واقعیت های عینی وخارجی حرف می زنند ، زنان از ارتباطات عاطفی صحبت می کنند . برای یک زن زندگی خصوصی اهمیت دارد نه موقعیت اجتماعی وهنگام حرف زدن زنان معمولا به دنبال تائید شدن هستند درحالیکه مردان قدرت طلبی می کنند.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۸
اسفند

سازمان جهانی بهداشت در برنامة مهارت‌های زندگی که در سال ۱۹۹۳ معرفی نمود، ده مهارت را به‌عنوان مهارت‌های زندگی اصلی معرفی نمود. این ده مهارت از سوی یونیسف و یونسکو نیز به‌عنوان مهارت‌های زندگی اصلی شناخته شده‌اند. این مهارت‌ها عبارت‌اند از:
۱. مهارت تصمیم‌گیری (decision-making): در این مهارت افراد می‌آموزند که تصمیم‌گیری چیست و چه اهمیتی دارد. آنها همچنین با انواع تصمیم‌گیری آشنا شده و مراحل یک تصمیم‌گیری را گام‌به‌گام تمرین می‌کنند. دانشجویان همچنین با رابطة موجود میان تصمیم‌گیری و سایر مهارت‌های زندگی از یک‌سو و رابطة تصمیم‌گیری با پیشگیری اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر آشنا می‌شوند.
۲. مهارت حلّ مسئله (problem solving): این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبه‌رو است، شناسایی و بررسی راه‌حل‌های موجود و برگزیدن و اجرای راه‌حل مناسب و ارزیابی فرآیند حلّ مسئله تا به این ترتیب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و از راه‌های غیرسالم برای حلّ مشکلات خویش استفاده نکند.
۳. مهارت تفکر خلاق (creativethinking): توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده و پایه برای نیل به سایر مهارت‌های مرتبط با سبک اندیشیدن است. در این مهارت افراد فرا می‌گیرند که به شیوه‌ای متفاوت بیاندیشند و از تجربه‌های متعارف و معمولی خویش فراتر روند و تبیین‌ها یا راه‌حل‌هایی را خلق نمایند که خاص و ویژة خودشان است.
۴. مهارت تفکر نقاد (criticalthinking): این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزش‌های اجتماعی، همسالان و رسانه‌های گروهی بر رفتار فردی.
۵. توانایی برقراری ارتباط مؤثر (effectivecommunication): این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطه‌نظرهای فردی به‌صورت کلامی و غیرکلامی است.
۶. مهارت ایجاد و حفظ روابط بین‌فردی (interpersonal relationship skills): مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد، به‌ویژه اعضای خانواده، در زندگی روزمره.
۷. خودآگاهی (self-awareness): خودآگاهی به معنی توانایی و ظرفیت فرد در شناخت خویشتن، و نیز شناسایی خواسته‌ها، نیازها و احساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می‌آموزد که چه شرایط یا موقعیت‌هایی برای وی فشارآور هستند.
۸. مهارت همدلی کردن (empathy): این مهارت عبارت است از فراگیری نحوة درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد می‌اموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند، تفاوت‌های فردی را بپذیرد و روابط بین‌فردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.
۹. مهارت مقابله با هیجان‌ها (coping withemotions): شناخت هیجان‌ها و تأثیر آنها بر رفتار. همچنین فراگیری نحوة ادارة هیجان‌های شدید و مشکل‌آفرین نظیر خشم، مهارت مقابله با هیجان‌ها نامیده می‌شود.
۱۰. مهارت مقابله با استرس (coping withstress): در این مهارت افراد فرا می‌گیرند که چگونه با فشارها و تنش‌های ناشی از زندگی امروزی و همچنین استرس‌های دیگر کنار بیایند. [1]

پی نوشت :

.[1] برگرفته از کتاب: راهنمای عملی برگزاری کارگاه‌های آموزش مهارت‌های زندگی: کتاب راهنمای مدرس/ تألیف: لادن فتی... (و دیگران).- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۷
اسفند

سازمان جهانی بهداشت، مهارت‌های زندگی را چنین تعریف نموده است: توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به‌گونه‌ای که فرد بتواند با چالش‌ها و ضروریات زندگی روزمره کنار بیاید (WHO، 1994).
یونیسف مهارت‌های زندگی را به این صورت تعریف می‌کند: یک رویکرد مبتنی بر تغییر رفتار یا شکل‌دهی رفتار که برقراری توازن میان سه حوزه را مدّنظر قرار می‌دهد. این سه حوزه عبارت‌اند از: دانش، نگرش، و مهارت‌ها . تعریف یونیسف بر شواهد پژوهشی مبتنی است که نشان می‌دهند اگر در توانمندسازی افراد جامعه بحث دانش، نگرش، و مهارت به‌صورت تلفیقی مورد توجه قرار نگیرد، نتیجة مورد انتظار یعنی کاهش رفتارهای پرخطر به‌دست نمی‌آید (UNISEF، 1999).
به‌طور کلّی، مهارت‌های زندگی عبارت‌اند از توانایی‌هایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سلامتی در سطح جامعه می‌گردند. مهارت‌های زندگی، هم به‌صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به‌صورت ابزاری در پیشگیری از آسیب‌های روانی ـ اجتماعی مبتلا به جامعه نظیر اعتیاد، خشونت‌های خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی، ایدز، و موارد مشابه قابل استفاده است. به‌طور کلّی، مهارت‌های زندگی ابزاری قوی در دست متولیان بهداشت روانی جامعه در جهت توانمندسازی جوانان در ابعاد روانی ـ اجتماعی است. این مهارت‌ها به افراد کمک می‌کنند تا مثبت عمل کرده و هم خودشان و هم جامعه را از آسیب‌های روانی ـ اجتماعی حفظ کرده و سطح بهداشت روانی خویش و جامعه را ارتقاء بخشند (WHO، 1999). [1]

پی نوشت :

.[1] برگرفته از کتاب: راهنمای عملی برگزاری کارگاه‌های آموزش مهارت‌های زندگی: کتاب راهنمای مدرس/ تألیف: لادن فتی... (و دیگران).- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۶
اسفند

آموزش مهارت‌های زندگی در سال ۱۹۷۹ و با اقدامات دکتر گیلبرت بوتوین (Gilbert Botvin) آغاز گردید. وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارت‌های زندگی برای دانش‌آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصات بهداشت روان مواجه گردید. این برنامة آموزشی به نوجوانان یاد می‌داد که چگونه با استفاده از مهارت‌های رفتار جرأت‌مندانه، تصمیم‌گیری، و تفکر نقاد، در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوءمصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامة واحد پیشگیری اولیه بود و مطالعات بعدی نشان داد که آموزش مهارت‌های زندگی تنها در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می‌شود که همة مهارت‌ها به فرد آموخته شود. پژوهش‌ها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیة چندین نوع مواد مخدر از جمله سیگار موفق بوده است (بوتوین، ۲۰۰۰؛ بوتوین، ۲۰۰۲).
به دنبال این اقدام مقدماتی، از سال ۱۹۹۳ به بعد سازمان جهانی بهداشت با هماهنگی یونیسف، برنامة آموزش مهارت‌های زندگی را به‌عنوان یک طرح جامع پیشگیری اولیه و ارتقای سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان معرفی نمود (WHO، 1994؛ WHO & UNISEF، 1994؛ WHO، 2004). این برنامه در کشورهای مختلف دنیا تجربه شد و گزارش‌های امیدبخشی از کارایی این برنامه منتشر گردید.
اهمیت مهارت‌های زندگی:
پژوهش‌های متعدد نشان داده‌اند که خود‌ـ‌آگاهی (self-awareness)، عزّت‌نفس (self-esteem)، و اعتمادبه‌نفس (self-confidence)، شاخص‌های اساسی توانمندی‌ها و ضعف‌های هر انسانی هستند (WHO، 1994). این سه ویژگی فرد را قادر می‌سازند که فرصت‌های زندگی‌اش را مغتنم شمرده، برای مقابله با خطرات احتمالی آماده باشد، به خانواده و جامعه‌اش بیاندیشد و نگران مشکلاتی که در اطرافش وجود دارد، باشد و به چاره‌اندیشی بپردازد. مهارت‌های زندگی به‌عنوان واسطه‌های ارتقای سه ویژگی فوق‌الذکر در آدم‌ها می‌توانند فرد و جامعه را در راه رسیدن به اهداف فوق کمک نمایند. یونیسف مهارت‌های زندگی را در چندین سطح دسته‌بندی می‌کند:
سطح اول، مهارت‌های پایه‌ای و اساسی روان‌شناختی و اجتماعی هستند. این مهارت‌ها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی می‌باشند، نظیر خودآگاهی و همدلی.
سطح دوم، مهارت‌هایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می‌گیرند، نظیر مذاکره، رفتار جرأت‌مندانه، و حلّ تعارض.
سطح سوم، مهارت‌های زندگی کاربردی هستند، نظیر مبارزه با نقش‌های جنسیتی سنتی یا امتناع از سوءمصرف مواد. [1]

پی نوشت :

.[1] برگرفته از کتاب: راهنمای عملی برگزاری کارگاه‌های آموزش مهارت‌های زندگی: کتاب راهنمای مدرس/ تألیف: لادن فتی... (و دیگران).- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۵
اسفند

شیوه های ابراز خشم در افراد با هم فرق دارند. دانستن و تأمّل در شیوه های ابراز خشم می تواند ما را در بازشناسی خشم خود و دیگران کمک کند تا واقع بینانه تر به اداره آن بپردازیم. در ذیل، این شیوه ها ذکر می شوند.
1. واپس رانی و سرکوب: خشم در اینجا به ناخودآگاه فرستاده می شود.
2. جابه جایی: خشم به شیء یا فردی که عامل اصلی خشم نیست منتقل می شود; مثلا، کارمندی که از دست رئیس خود عصبانی است، به اشیا لگد می زند یا خشم خود را سر همسر و فرزندان خود خالی می کند.
3. گریستن و خندیدن: خشمی که تخلیه هیجانی و کلامی نشده است به شکل گریه ظاهر می شود. ممکن است این خشم با ابراز کلامی نیز همراه باشد. البته گاهی نیز خشم با شوخی، کنایه و جوک ابراز می گردد و فرد به باد استهزا گرفته می شود.
4. واکنش افراطی: فرد نسبت به عمل فرد مقابل واکنش بیش از حد نشان می دهد که با کرده فرد تناسب ندارد.
5. رویارویی مثبت: پاسخ مستقیم، صریح و قاطع فرد نسبت به عامل خشم و بیان احساس و دلایل برانگیخته شدن خشم خود.
6. پاسخ انفعالی: فرد خشم خود را به طور واضح و مستقیم ابراز نمی کند که این قسم در انواع گوناگونی ظاهر می شود:
الف) خشونت انفعالی: در حضور دوست اعتراض نمی کند، اما در غیابش اقدام به تخریب اموال او و... می کند.
ب) رفتار مخفیانه: غیبت، ناسزاگویی زیرلب، سکوت، پرهیز از تماس چشمی، تحقیر، شکایت، فریب کاری و سخن چینی از این قبیل اند.
ج) بازی دادن: در اینجا، فرد به تخریب روابط، تمارض و تحریک دیگران به اعمال خشونت و کنار کشیدن می پردازد.
د) از خود گذشتگی: فرد به کمک فراوان طرف مقابل می پردازد، اما از او کمکی نمی پذیرد.
هـ.) رفتارهای وسواسگرانه: اعتیاد، تعصّب، انتقادجویی و سرزنش از این قبیل اند.
7. انکار: بسیار دیده شده که افراد عصبانی منکر عصبانیت خود هستند. این واکنش گرچه به ظاهر خبر از تعادل عاطفی فرد در قبال دیگران می دهد، اما معرّف حقیقت نیست.
8. انفجار مستقیم (خشم فعّال): انفجار خشم در این حالت همانند آتشفشانی است که مواد مذاب آن جز ویرانی اطراف خود، ثمر دیگری ندارد.
9. فرافکنی: در اینجا، فرد مرتب خشم خود را به دیگران نسبت می دهد و دیگران را خشمگین می شمارد.
در مجموع، می توان گفت: ابرازخشم ازچندوجه خارج نیست:
الف. درون ریزی و سرکوب: این امر منشأ بیماری های گوناگون روانی مثل افسردگی و روان تنی (زخم معده و مانند آن) می شود و در درازمدت می تواند به کینه و تلخی عمیقی منجر شود که نگرش فرد را نسبت به خود و محیطش با طرز فکر منفی اش تحت تأثیر قرار می دهد.
ب. خالی کردن به سر دیگران (مستقیم و غیرمستقیم): این کار موجب صدمات بدنی و روحی و خدشه دار شدن روابط بین فردی می گردد.
ج. پذیرش، کنترل و جهت دادن مثبت به خشم: با این کار، این انرژی عظیم را مهار می کنیم و در پیشبرد اهداف سازنده از آن سود می بریم.. [1]

پی نوشت :

[1] . مجله معرفت، شماره 97.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۴
اسفند

از جمله عواملی که می تواند ما را در مدیریت خشم و استفاده بهینه از آن کمک کند، توجه به علل آن است. علل تحریک کننده خشم متعددند، اما کاملا از هم جدا نیستند، بلکه با هم تعامل و همپوشی دارد. برخی از این علل عبارتند از:
1. شناختی، شامل خطاهای شناختی و افکار معیوب (بایدهای الزام آور، فاجعه سازی از رویدادها و توقّع های افراطی از خود، خدا، دیگران و هستی)؛
2. علل رفتاری؛ مانند: حمله جسمانی یا حمله کلامی مستقیم و غیرمستقیم؛
3. اخلاقی؛ مانند: کبر، حسد، عجب، مجادله، عیب جویی، استهزا، مخالفت، مکر و حیله، و حرص و طمع؛
4. روان شناختی؛ مانند: احساس طرد شدن، ناکامی، پیش بینی ناکامی، احساس گناه، حسادت، غم، اضطراب، احساس حقارت و استرس؛
5. اجتماعی؛ مانند بی عدالتی، فریب کاری، روابط جریحه دار گذشته و یادگیری؛
6. اقتصادی؛ مانند تورم؛
7. طبیعی؛ مانند گرما، شکستن نوک مداد در حال نوشتن؛
8. وسوسه شیطان، نفس و انسان های شیطان صفت؛
9. فیزیولوژیکی؛ مانند مجروح شدن، خستگی، عدم تعادل هورمون ها (خانم ها در دوران قاعدگی)؛
10. شخصیتی: افراد زودرنج حساسیت بالاتری دارند (اینجا باید حساسیت درمان شود تا خشم برطرف شود.) . [1]

پی نوشت :

[1] . مجله معرفت، شماره 97.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۳
اسفند

سازمان جهانی بهداشت (۲۰۰۴) ده مهارت زندگی فوق‌الذکر را به سه طبقه یا گروه اصلی تقسیم می‌کند:
الف) مهارت‌های مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیم‌گیری: این مهارت‌ها شامل همة آن چیزهایی است که با توانایی‌های جمع‌آوری اطلاعات، ارزیابی آنها و توانایی بررسی نتایج هر یک از این اطلاعات بر اعمال خود فرد و دیگران مرتبط می‌باشد. در این گروه از مهارت‌ها فرد می‌آموزد که چگونه تأثیر ارزش‌های خودش و دیگران را بر راه‌حل‌های انتخابی خویش تحلیل کند.
ب) مهارت‌های بین‌فردی و ارتباطی: گروه دوم مهارت‌ها، آنهایی هستند که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال، و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن مرتبط هستند. در این طبقه مهارت‌های مذاکره، امتناع و رد کردن درخواست دیگران، و مهارت رفتار جرأت‌مندانه نیز جای می‌گیرند. مهارت‌هایی که به فرد کمک می‌کند تا تعارضات بین‌فردی را حل کند، نیز در دستة مهارت‌های بین‌فردی است. همدلی، توانایی گوش دادن و درک نیازهای دیگران نیز بخشی از این دسته مهارت‌ها هستند. کار گروهی، توانایی همکاری با دیگران و توانایی احترام گذاشتن به دیگران هم در این دسته جای می‌گیرند. به این ترتیب، این گروه از مهارت‌ها به مقبولیت اجتماعی کمک کرده و پایه‌های رفتار و روابط اجتماعی سالم را بنا می‌گذارند.
پ) مهارت‌های مقابله‌ای و مدیریت فردی: این مهارت‌ها هستة کنترل درونی را غنی می‌سازند و به این ترتیب فرد می‌آموزد که می‌تواند بر اطراف خویش اثر بگذارد و تغییری ایجاد کند. عزّت‌نفس، خودآگاهی، مهارت‌های ارزشیابی خویشتن، و توانایی تعیین اهداف نیز بخشی از مجموعة مهارت‌های مدیریت خویشتن هستند. خشم، سوگ، و اضطراب همگی باید مدیریت شده و فرد یاد بگیرد که چگونه با شوگ، فقدان یا ضربه‌های روانی مقابله نماید. مدیریت استرس، مدیریت زمان، روش‌های تفکر مثبت و آرام‌سازی بخشی از این گروه مهارت‌های زندگی هستند. [1]

پی نوشت :

.[1] برگرفته از کتاب: راهنمای عملی برگزاری کارگاه‌های آموزش مهارت‌های زندگی: کتاب راهنمای مدرس/ تألیف: لادن فتی... (و دیگران).- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۲
اسفند

چندی است که اسیر محبت به شخصی شده ام و عنان از کفم ربوده شده، چه کنم؟
ج: عاقل، به اکمل و اجمل و انفع و ادوم، محبت پیدا می کند و ترجیح می دهد محبت او را بر محبت غیر؛ با اینکه محبت اکمل، دافع شرور و بلیّات است، به خلاف محبت غیر. [1]
اکمل: کامل ترین
اجمل:‌زیباترین
انفع:‌پرفایده ترین
ادوم: با دوام ترین

پی نوشت :

[1] سایت آیت الله بهجت.

  • علی اکبر هدایتیان
۰۱
اسفند

هر انسانی ممکن است در موقعیتی از زندگی خود به اجبار یا اختیار، به ترک یار مونس و دیار مأنوسش نیازمند شود. این سفرها ممکن است به دلیل تجاری، امنیتی، تحصیلی، آموزشی، خدمت سربازی، ازدواج، تبلیغ دین، بازاریابی، مأموریت، و...باشد. با جدایی از یار مونس و دیار مأنوس ما با رویدادهای مختلف تلخ و شیرین روبرو می شویم. یکی از رویدادهای تلخ که سلامت تن و روان مسافر و غریب را تهدید می کند غم غربت یا غربت زدگی( Homesickness ) است. این اختلال ما عایق ضخیمی برای شادکامی و رضایت از زندگی است و ما را از هدفی که براش سفر کرده ایم باز می دارد.
متأسفانه با این که غم غربت مشکلات فراوانی را به فرد، خانواده، اقتصاد، فرهنگ و علم تحمیل کرده است، ما، مراکز آموزشی، مسئولان صنایع و پادگان ها و دانشگاه ها برای سلامت افراد زیر مجموعه تدبیر پیشگیرانه و درمانگرانه ای نیندیشیده اند. مهارت های زیر خلاصه ای از کتاب من مانده ام تنهای تنها(مهارت های رویارویی با غم غربت) از انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی است :
پذیرش غم: به هرحال دوری از یار و دیار تلخ است باید اجازه ندهم غم در سرزمین وجودم لشکر اندازد.
انجام دستورات غم زدای اسلام (دعا، زدودن موهای زائد و..)
انجام دستورات شادی زای اسلام( نگاه به سبزه، پیاده روی، خوردن عسل، سوارکاری، شنا، نگاه به آب روان و..)
جهان بینی توحیدی (توکل، توسل، دعا و...) عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
ایجاد حس تداوم( پوشیدن لباس محلی، دکوراسیون محلی در منزل و معاشرت با افراد هم محل و صحبت کردن با زبان محلی با آنها، استفاده از پوستر محل زندگی خود..)
اشتغال ذهنی و جسمی و معنوی: نوشتن داستان، نقاشی، طراحی، وبلاگ نویسی و..
مطالعه و علم آموزی: دین و روان شناسی می گوید: مطالعه، نوشتن و.. سبب آرامش می شود.
کمک از روان شناس و روان پزشک در شرایط اورژانسی مثل افسرده شدن یا اضطرابی شدن [1]

پی نوشت :

[1] . من مانده ام تنهای تنها، محمدحسین قدیری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، اقتباس از کل کتاب.

  • علی اکبر هدایتیان
۳۰
بهمن

افرادی که در زندگی جهان بینی توحیدی دارند و همه فعالیت های ریز و درشت و خرد و کلان شان در سمت هدف غایی یعنی ملاقات خداوند و بهشت است از نظر شخصیتی و بهداشت روان سالم تر هستند. برای هدف گذاری باید
الف- ابتدا بطور دقیق مشخص کنید که چه می خواهید .
ب- عمل کنید.
ج- توجه کنید که عملتان چه پیامدهایی در بردارد (کنترل ونظارت - نقد و سنجش و ارزیابی).
د- طرز عمل خود را تغییر دهید تا وقتی به نتیجه مطلوب برسید (انعطاف)
ویژگی های هدف
هدفهایی که مشخص می کنید باید دارای شرایط زیر باشد:
1-کاملاً مشخص و تعریف شده باشد.(Specific)
2- قابل سنجش و اندازه گیری باشد.(Measurable)
3- دست یافتنی باشد.(Acheivable)
4- واقعی باشد.(Realistic)
5- به موقع و به هنگام باشد.(Timely)
نکته: 5 شرط فوق به مدل SMARTمعروف است.
6- بیان قاطع ومحکم اهداف.
7- نوشتن اهداف (دفترچه محرمانه هدفگذاری).
8- مشخص کردن ایستگاههای بین راه.
9- تعیین موضوعات و ابعاد هدف.
10- شناخت صحیح از هدف و در نظر گرفتن تناسبات روحی و روانی.
11- در نظر گرفتن استعدادها .
12- توجه صحیح به الویتها و اهمیت.
13- تناسب به رسالت ها و ارزش ها.
14- ریز کردن اهداف کلی تر به اهداف ریز تر و دقیق تر.
15- بدون تکیه زدن بر امکانات برونی از امکانات بیرون می توان استفاده کرد اما نباید به آن تکیه نمود. [1]

  • علی اکبر هدایتیان
۲۹
بهمن

31) دست و دل باز و مهربان هستند و از اینکه به دیگران کمک می کنند تا به خواسته هایشان برسند خوشحال می شوند.
۳۲) متواضع هستند و اشتباهات شان را با خوشحالی می پذیرند و به راحتی عذرخواهی می کنند. آنها از توانایی هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی شوند. آنها خوشحال می شوند که از دیگران بیاموزند و از اینکه به دیگران کمک می کنند تا خوب به نظر برسند بیشتر از کسب افتخارات شخصی شان لذت می برند.
۳۳) انعطاف پذیر هستند و تغییر را غنیمت می شمارند. وقتی وضعیتی پیش می آید که عادت ها و آسایش روزمره شان را بر هم می زند از آن استقبال می کنند و با آغوش باز وضعیت جدید و ناشناس را می پذیرند.
۳۴) همیشه سلامت جسمانی خود شان را در وضعیت مطلوبی نگه می دارند و می دانند که بدنشان خانه ای است که در آن زندگی می کنند و به همین خاطر، سلامت جسمانی برای آنها خیلی مهم است.
۳۵) موتور بزرگ و پرقدرتی دارند. سخت کار می کنند و تنبلی نمی کنند.
۳۶) همیشه منتظر بازتاب کارهایشان هستند.
۳۷) با افراد بدذات و غیرموجه نشست و برخاست نمی کنند.
۳۸) وقت شان و انرژی شان را روی وضعیت هایی که از کنترل شان خارج است صرف نمی کنند.
۳۹) کلید خاموش روشن دارند. می دانند چگونه استراحت کنند و ریلکس شوند. از زندگی شان لذت می برند و سرگرم می شوند.
۴۰) آموخته هایشان را تمرین می کنند. درباره تئوری های عجیب و غریب خیالبافی نمی کنند بلکه واقع بینانه زندگی می کنند


  • علی اکبر هدایتیان
۲۸
بهمن

21) منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی مانند تا آینده شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می سازند.
۲۲) وقتی بیشتر مردم کاری نمی کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می کنند.
۲۳) بیشتر از افراد معمولی روی احساسات شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ گاه برده احساسات شان نمی شوند.
۲۴) ارتباط گرهای خوبی هستند و روی رابطه ها کار می کنند.
۲۵) برای زندگی شان برنامه دارند و سعی می کنند برنامه شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.
۲۶) در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می فهمند.
۲۷) ارزش های زندگی شان معلوم است و زندگی شان را روی همان ارزش ها بنا می کنند.
۲۸) تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می دانند که پول و موفقیت مترادف نیستند. آنها می دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی ها خیال می کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.
۲۹) اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می روند که کمتر کسی می تواند برود، شاد می شوند.
۳۰) از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می کنند و چه دارند و چه طور به نظر می رسند، توجهی ندارند


  • علی اکبر هدایتیان
۲۷
بهمن

11 خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند.
۱۲ بلندپرواز هستند و دوسمنش والای امام حسن عسکری علیه السلامت دارند حیرت انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی گذارند زندگی شان اتوماتیک وار سپری شود.
۱۳ به وضوح و دقیقا می دانند که چه چیزی در زندگی می خواهند و چه نمی خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی می کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.
۱۴ بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می کنند.
۱۵ در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی کنند و زندگی شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی دهند.
۱۶ آنها دانش آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می کنند. آنها از راه های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می گیرند.
۱۷ همیشه نیمه پر لیوان را می بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.
۱۸ دقیقا می دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی شان را با از شاخه ای به شاخه ای دیگر پریدن از دست نمی دهند.
۱۹ ریسک های حساب شده ای انجام می دهند؛ ریسک های مالی، احساسی و شغلی.
۲۰ با مشکلات و چالش هایی که برایشان پیش می آید سریع و تاثیرگذار روبه رو می شوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی کنند. با چالش ها روبه رو می شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می برند.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۶
بهمن

1) فرصت هایی را می بینند و پیدا می کنند که دیگران آنها را نمی بینند.
۲) از مشکلات درس می گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می بینند.
۳) روی راه حل ها تمرکز می کنند.
۴) هوشیارانه و روشمندانه موفقیت شان را می سازند، در زمانی که دیگران آرزو می کنند موفقیت به سراغ شان آید.
۵) مثل بقیه ترس هایی دارند ولی اجازه نمی دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
۶) سوالات درستی از خود می پرسند. سوال هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می دهد.
۷) به ندرت از چیزی شکایت می کنند و انرژی شان را به خاطر آن از دست نمی دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی بافی و بی ثمر بودن است.
8) سرزنش نمی کنند (واقعا فایده اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می گیرند.
۹) وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت شان پیدا می کنند و بیشتر از ظرفیت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می کنند.
۱۰) همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ریزی می کنند و فکر می کنند تا وقتی که کارشان را انجام می دهند استرس کمتری داشته باشند.

  • علی اکبر هدایتیان
۲۵
بهمن

شاید رها شدن از استرس و فشار کار غیر ممکن به نظر برسد اما چند دقیقه رهایی و آرامش می تواند به خوبی کارایی و احساس لذت و وضعیت سلامتی شما را بهبود ببخشد.
● مراحل زیر را در زمان مواجهه با استرس به کار بگیرید و آز نتایج آن بهرمند شوید.
۱) چندین نفس عمیق بکشید اجازه دهید قفسه سینه و شکم شما در زمان دم گرفتن انبساط پیدا کنند. و به آرامی هوا را به بیرون برانید.
۲) در شرایط برخورد با دیگران و شرایط بدی که هنگام کار پیش می آیند موقعیت را تغییر دهید می توانید از آن محل دور شوید حتی تا محل آب سردکن برای خوردن آب بروید این می تواند به شما کمک کند تا فکر خود را روی موضوع متمرکز کنید.
۳) بخندید! این روحیه سبب می شود دیگران شما را به عنوان فردی قوی بشناسند. یکی از جکهای مورد علاقه خود را بخوانید یا برای دوستان خود تعریف کنید.دوستی داشتم که هر وقت لطیفه زیبایی می شنید، آن را یادداشت می کرد و برای خود دفتری پر از لطیفه های ناب فراهم کرده بود. و با آن دفتر نه تنها موجبات شادی خود بلکه سایر دوستان را هم فراهم می کرد.
۴) از یک بازی رها کنندهٔ استرس استفاده کنید. می توانید از حلقه های مینی بسکتبال دارت بورد ( پیکان و هدف ) استفاده کنید. این عمل اثر فوق العاده ای دارد.
۵) چشمهای خود را ببندید و به یک موسیقی آرام ( دعا، نغمه پرندگان، نسیم، صدای امواج دریا و..) که مورد علاقه شماست گوش دهید.
۶) خود را در یک تعطیلات زیبا در گذشته ها یا حتی در آینده تصور کنید یا یکی از موفقیتهای بزرگ خود را به خاطر بیاورید.
۷) با همکاران خود محیطی سرگرم کننده بوجود آورید این به شما کمک می کند تا فشارها را تحمل کرده و هر روز صبح با علاقه بیشتری سر کار بروید.
▪ نکته : سعی کنید در مورد دیگران با دید مثبت قضاوت کنید و دنبال چیزی بگردید که محیط کارتان را دلپذیر تر کند.

  • علی اکبر هدایتیان